فهرست
مقدمه
فصل 1:بیان مسأله
بيان مسأله.............................................9
اهداف................................................. 17
سوالات................................................. 18
مبانی نظری............................................ 20
پیشینه پژوهش.......................................... 47
نوع مطالعه............................................ 50
جمعيت مورد مطالعه..................................... 50
مكان و زمان انجام مطالعه.............................. 50
روش اجراي طرح......................................... 51
روش تجزيه و تحليل داده ها............................. 53
نتيجه گيري كلي........................................ 66
منابع.................................................67
فهرست نمودارها و جداول:
بعنوان یکی از سازه های اصلی شخصیت برای فهم انگیزش،هیجان و رفتار مفهوم سازی شده است(7). ورنر و اسمیت(30)تاب آوری را "ساز و کار ذاتی خود اصلاح گری انسان" می دانند.افزون بر آن به باور ورنر(31) تاب آوری صرف نظر از خطرات تهدید کننده،عاملی بالقوه در همه افراد برای تغییر است.بلاک(32) بر این باور است که تاب آوری،توانایی سازگاری سطح کنترل بر حسب شرایط محیطی می باشد.افراد تاب آور دارای رفتارهای خودشکنانه نیستند؛از نظر عاطفی آرام هستند و توانایی تبدیل شرایط استرس زا را دارند.هسته مرکزی سازه تاب آوری را این پیش فرض تشکیل می دهد که "فطرتی زیست شناختی" برای رشد و کمال در هر انسان وجود دارد(برای نمونه طبیعت خود اصلاح گری ارگانیسم انسانی)که بطور طبیعی و در شرایط معین محیطی می تواند آشکار شود(33).به باور ماستن(34)هنگامی که فاجعه از سر بگذرد و نیازهای اولیه انسانی تامین گردد،آنگاه تاب آوری به ظهور می رسد.در نتیجه این فرآیند تاب آوری،اثرات ناگوار،اصلاح یا تعدیل می شوند و یا حتی ناپدید می گردند(35و36)
موفقیت تحصیلی:
تعریف نظری موفقیت تحصیلی:
ارزشیابی مستمر و مداوم وضعیت تحصیلی دانشجویان در طول تحصیل و بررسی عوامل مرتبط با آن یکی از ارکان ضروری و اجتناب ناپذیر بهبود کیفیت نظام آموزشی بویژه در دانشگاه ها می باشد.به منظور پیش بینی وضیت و موفقیت تحصیلی دانشجویان،تعیین ملاک ها ومتغیرهای مناسب،از جمله عمده ترین حوزه های پژوهشی است که محققان علوم تربیتی وروانشناسی در آن فعال می باشند.تحقیقات زیادی در زمینه پیش بینی عملکرد تحصیلی انجام پذیرفته است(37).وضعیت اقتصادی-اجتماعی،سطح تحصیلات،معدل تحصیلی و نمرات آزمون های پیشرفت تحصیلی و هوشی از جمله شاخص هایی است که محققان از آنها جهت پیش بینی وضعیت فرد در آینده استفاده نموده اند(38).داشتن هوش و استعداد را عامل پیشرفت در تحصیل علم و کسب دانش می دانند.ولی این تعریف جامع و کامل نیست؛زیرا گذشته از این واقعیت که عدم موفقیت تحصیلی و علمی افراد پر هوش بی شماری،این مدعی را باطل می کند،علاوه بر هوش که اصل لازم برای پیشرفت تحصیلی است،عوامل دیگری نیز در تحصیل علم و دانش دخالت دارند.مانند عوامل اقتصادی،وضع بدنی و جسمانی،موقعیت های مناسب و غیره(39).
اهداف، سوالات، و فرضيات
- هدف كلي طرح:
- بررسی رابطه ویژگی های شخصیتی سرسختی و تاب آوری با موفقیت تحصیلی در دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی ارتش
- اهداف اختصاصي طرح:
- تعیین میانگین نمره سرسختی در دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی ارتش
- تعیین میانگین نمره تاب آوری در دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی ارتش
- تعیین میانگین نمره پیشرفت تحصیلی در دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی ارتش
- بررسی رابطه ی سرسختی و تاب آوری با پیشرفت تحصیلی
- بررسی رابطه ی بین دو گروه دانشجویان موفق و ناموفق در زمینه ی تاب آوری
- بررسی الگوي پيش بيني تاب آوري به وسيلة سرسختی بین دو گروه دانشجویان موفق و ناموفق
- سوالات پژوهش( با توجه به اهداف طرح):
- میانگین نمره سرسختی در دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی ارتش چقدر است؟
- میانگین نمره تاب آوری در دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی ارتش چقدر است؟
- میانگین نمره پیشرفت تحصیلی در دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی ارتش چقدر است؟
- فرضیات پژوهش:
- فرضیه اول: سرسختی، قادر به پيش بيني تاب آوري است،
- فرضیه دوم:بین دو گروه دانشجویان موفق و ناموفق در زمینه ی تاب آوری اختلاف معنادار وجود دارد.
- فرضیه سوم: بین دو گروه در پيش بيني تاب آوري به وسيلة سرسختی،الگوي متفاوتي از روابط وجود دارد
- فرضیه چهارم: بین سرسختی و تاب آوری با پیشرفت تحصیلی رابطه ای وجود دارد.
- مبانی نظری:
روانشناسی شخصیت
در این شاخه از روان شناسی ابعاد مختلف شخصیت، جنبه های ادراكی، هیجانی، ارادی و بدنی افراد و چگونگی سازگاری فرد با محیط مورد مطالعه قرار می گیرد.
تعاریف مختلفی از شخصیت ارائه شده است که هر یک بر وجهی از شخصیت تأکید کردهاند. هیلگارد شخصیت را «الگوهای رفتار و شیوههای تفکر که نحوه سازگاری شخص را با محیط تعیین میکند» تعریف کرده است در حالی که برخی دیگر «شخصیت» را به ویژگیهای «پایدار فرد» نسبت داده و آن را بصورت «مجموعه ویژگیهایی که با ثبات و پایداری داشتن مشخص هستند و باعث پیش بینی رفتار فرد میشوند» تعریف میکنند.شخصیت (Personality) از ریشه لاتین (Persona) که به معنی «نقاب و ماسک» است گرفته شده است و اشاره به ماسک و نقابی دارد که بازیگران یونان و روم قدیم بر چهره میگذاشتند و این تعبیر تلویحا به این موضوع اشاره دارد که «شخصیت هر فرد ماسکی است که او بر چهره خود میزند تا وجه تمایز (تفاوت) او از دیگران باشد». شخصیت به همه خصلتها و ویژگیهایی اطلاق میشود که معرف رفتار یک شخص است، از جمله میتوان این خصلتها را شامل اندیشه ، احساسات ، ادراک شخص از خود ، وجهه نظرها ، طرز فکر و بسیاری عادات دانست. اصطلاح ویژگی شخصیتی به جنبه خاصی از کل شخصیت آدمی اطلاق میشود.
نظری اجمالی به تعاریف شخصیت، نشان میدهد که تمام معانی شخصیت را نمیتوان در یک نظریه خاص یافت. برای مثال کارل راجرز شخصیت را یک خویشتن سازمان یافته دایمی میدانست که محور تمام تجربههای وجودی بود. یا گوردن آلپورت شخصیت را مجموعه عوامل درونی که تمام فعالیتهای فردی را جهت میدهد تلقی کرده است. واتسن شخصیت را مجموعه سازمان یافتهای از عادات میپنداشت و زیگموند فروید، عقیده داشت که شخصیت از نهاد(ID)، خود(Ego) و فراخود(Super ego) ساخته شده است(39).
تاریخچه مطالعه روانشناسی شخصیت
کوشش دانشمندان برای توصیف و طبقهبندی منش آدمی را میتوان در یونان باستان ردیابی کرد. در عهد باستان، تفاوت افراد را از نظر خلق و مزاج به غلبه یکی از مزاجهای چهارگانه(خون، صفرای سیاه، بلغم و صفرای زرد) نسبت میدادند و بر این اساس، افراد را به چهار سنخ یا تیپ شخصیتی: دموی مزاج، سوداوی مزاج(مالیخولیایی)، بلغمی مزاج و صفراوی مزاج طبقهبندی میکردند. بدین ترتیب، ضمن اینکه افراد به سنخهای مختلف شخصیتی طبقهبندی میشدند علت تفاوتهای فردی نیز توجیه میشد. این نظریه تا قرن 19 همچنان دوام یافت.
نظریههای شخصیت، طی دوران شکلگیری خود مانند هر پدیده دیگری تحت تاثیر عوامل مختلف تاریخی قرار گرفتهاند. از آن میان، چهار عامل نقش موثری داشتهاند که عبارتند از: پیشرفت طب بالینی اروپا، روشهای روانسنجی، روانشناسی رفتارگرایی و روانشناسی گشتالت. علاوه بر این عوامل تاریخی، عوامل معاصر موجود نیز در روانشناسی شخصیت تاثیر گذاشتهاند. از جمله این عوامل میتوان از پیدایش یا تکامل رشتههایی مانند روانشناسی میانفرهنگ