روانشناسی رشدچیست؟
روانشناسی رشد، شاخهای از روانشناسی است که به مطالعه چگونگی رشد و تغییر افراد در طول زندگیشان میپردازد. روانشناسان رشد نه تنها به مطالعه تغییرات جسمی و فیزیکی در فرایند رشد افراد میپردازند بلکه رشد اجتماعی، هیجانی و شناختی افراد در طول زندگیشان را نیز در نظر میگیرند. قبل از بحث بیشتر در این مورد، بهتر است به تعریف دقیق «رشد» بپردازیم.
رشدچیست؟
این واژه، رشد انسان در طول زندگی، از شکلگیری نطفه تا مرگ، را توصیف میکند. مطالعه علمی رشد انسان، به دنبال درک و تشریح چگونگی و چرائی تغییراتی است که افراد در طول زندگیشان میکنند. این مطالعه، تمام جنبههای رشد انسان، شامل رشد جسمی، هیجانی، ذهنی، اجتماعی، ادراکی و شخصیتی را در برمیگیرد.
رشدازدیدگاه رفتارگرایان
اسکینر روانشناس معروف آمریکایی است که به رفتار مشهود ارزش می نهد . به نظر او رشد عبارت از رشته داد و ستد (تعامل ) است که از میان کودک و محیط او بر قرار می گردد .در این رابطه رفتار از یک رشته پاسخهایی تشکیل می شود که به محرک وابسته است . محیط نقش بسیار مهمی در تغییر شخصیت کودک به عهده دارد . تغییر بر اثر تعامل یا کنش متقابل پدید می آید که موجود آدمی با محیط محرک زا بر قرار می کند .
رفتارگرایان بر این نكته تاكید می كنند كه محرك دارای موضعی جبری است زیرا شكل و رفتار را در اختیار دارد؛ بسیاری از رویدادها بر انگیخته یك محرك مشترك هستند و كودك پاسخ مقتضی و قابل پیش بینی خود را به محركی می دهد كه از راه تقویت با تجربه های گذشته پیوند یافته باشد . اینان در بررسی دوره های رشد هیچ نوع نظریه خاصی را درباره رشد شخصیت نمی پذیرند . زیرا معتقداند به سبب نبودن اطلاعات كافی نمی توان چنین نظریه ای را به صورت كلی و منظم مطرح نمود . به این جهت مراحل رشد از دیدگاه آنان به رویدادهای محیطی یا دگرگونی های رشد طبیعی و نمودها یا جلوه های رفتاری خلاصه می شود .
با این برداشت ملاحظه می شود كه كودك محصول عوامل و رویدادهای محرك زایی است كه از محیط مایه می گیرد و رشد ساخته و پرداخته دگرگونی های تدریجی است كه به صورت های مختلف از داد وستد (تعامل) با محیط حاصل می شود؛ به اعتقاد اسكینر هدف روانشناسی باید پیش گیری و كنترول رفتار موجود زنده باشد و روانشناسی به عنوان علم باید تنها به رفتار محسوس سرو كار داشته باشد . شرطی شدن عامل كه یك شیوه مهم یادگیری است بر این نكته اصرار می ورزد كه تحتمال وقوع پاسخ از راه تقویت آن امكان پذیر است . اگر حدوث تقویت را در جهت رفتار مطلوب به تدریج تغییر دهیم .آن وقت یادگیری و رفتار مطلوب پدید می آید . حدوث و احتمال وقوع رفتار پاسخ پس از تقویت محرك امكان پذیر است.
رفتارگرایان بر این نكته تاكید می كنند كه محرك دارای موضعی جبری است زیرا شكل و رفتار را در اختیار دارد؛ بسیاری از رویدادها بر انگیخته یك محرك مشترك هستند و كودك پاسخ مقتضی و قابل پیش بینی خود را به محركی می دهد كه از راه تقویت با تجربه های گذشته پیوند یافته باشد . اینان در بررسی دوره های رشد هیچ نوع نظریه خاصی را درباره رشد شخصیت نمی پذیرند . زیرا معتقداند به سبب نبودن اطلاعات كافی نمی توان چنین نظریه ای را به صورت كلی و منظم مطرح نمود . به این جهت مراحل رشد از دیدگاه آنان به رویدادهای محیطی یا دگرگونی های رشد طبیعی و نمودها یا جلوه های رفتاری خلاصه می شود .
رشدروانی اجتماعی اریکسون
اریکسون رشد شخصیت و تکامل انسان را به هشت مرحله ی مجزا تقسیم می کند . بنابراین مراحل هشت گانه ی اریکسون در رشد روانی _ اجتماعی بشرح زیر می باشد :
دوره ی کودکی1 - مرحله ی اول , دوره ی امید - اعتماد در مقابل بی اعتمادی ( تولد تا 1 سالگی)مرحله ى دهانی- حس رشد روانی- اجتماعی در طول اولین سال زندگی ما رخ می دهد , یعنی زمانی که بسیار درمانده هستیم .کودک برای زنده ماندن ,امنیت و محبت , به طورکامل به مادر یا مراقبت اصلی خود وابسته است . 2 - مرحله ی دوم, دوره ی قدرت اراده (- اتکاء به خود در مقابل شرم وتردید ( 1تا 3 سالگی)در طول دومین و سومین سال زندگی , یعنی مرحله ى عضلانی مقعدی2 اریکسون , کودکان به سرعت انواع .توانایی های بدنی و ذهنی را پرورش می دهند و می توانند کارهای بسیاری را برای خودشان انجام دهند.