این پایان نامه در قالب فرمت word قابل ویرایش ، آماده پرینت و ارائه به عنوان پروژه پایانی میباشد
چکيده
هدف اين تحقيق، تبيين مجدد رابطه بين سود تقسيمي و تجديد ارائه صورتهاي مالي، به عنوان معيار کيفيت سود است. به صورت خاص، در اين تحقيق بر شرايطي تمرکز ميشود که ميتوان انگيزهي مديريت در بهکارگيري اقلام تعهدي را در دو گروه متقلبانه و غيرمتقلبانه، طبقهبندي نمود. به اين ترتيب، تنها هنگامي تجديد ارائه ميتواند نشاندهنده کيفيت پايين سود باشد که ناشي از انگيزههاي فرصتطلبانه مديريت باشد. اين موضوع از آن جهت اهميت دارد که در ساير تحقيقات، به دلايل و انگيزههاي مديريت که منجر به تجديد ارائه صورتهاي مالي شدهاست توجه نشده و تمامي تجديد ارائهها را به عنوان معياري از کيفيت نامطلوب گزارشگري مالي تلقي شدهاند.
در پي بکارگيري مدل دستيابي به پيشبينيها براي طبقهبندي تجديد ارائهها در دو گروه متقلبانه و غيرمتقلبانه، نتايج حاصل از آزمون فرضيههاي تحقيق نشان ميدهد، تجديد ارائههاي ناشي از انگيزههاي غيرمتقلبانه مديريت، رابطه مثبت و معناداري با توزيع سود شرکتها دارد. همچنين، اين رابطه براي شرکتهايي که از سطح توزيع سود بالاتري برخوردارند، قويتر است. به اين ترتيب، نتايج نشان ميدهد که سود تقسيمي حاوي اطلاعاتي درباره كيفيت سود، به ويژه انگيزههاي منجر به تجديد ارائه صورتهاي مالي است و تقسيم سود اين پيام را مخابره ميکند که سود گزارششده توسط شرکت، با کيفيت است و تجديد ارائه صورتهاي مالي برخواسته از انگيزههاي فرصتطلبانه مديريت نيست.
کلمات کليدي:سود تقسيمي،کيفيت سود، تجديد ارائه صورتهاي مالي،تجديد ارائه متقلبانه؛ تجديد ارائه غير متقلبانه؛ محتواي اطلاعاتي.
فهرست مطالب
عنوان صفحه
فصلاول: کليات تحقيق 1
1-1 مقدمه 3
1-2 تشريح وبيان موضوع 3
1-3 اهداف تحقيق وضرورت آن 5
1-4 پرسشهاي تحقيق 7
1-5 فرضيههاي تحقيق 7
1-6 قلمروتحقيق (موضوعي- مکاني- زماني) 8
1-7 جامعه آماري 8
1-8 نمونه ونحوه جمعآوري اطلاعات 8
1-9 روش تجزيه وتحليل دادهها 9
1-10 تعاريف عملياتي پارهاي ازواژههاي استفادهشده درتحقيق 9
1-11 ساختارتحقيق 10
فصل دوم: ادبيات وپيشينه تحقيق 12
2-1 مقدمه 14
2-2 هد ف گزارشگري مالي 14
2-3 سود 15
2-4 کيفيت سود 17
2-5 مديريت سودوکيفيت سود 19
2-6 معيارهاي ارزيابي کيفيت سود 21
2-7 ديدگاههاي مختلف اندازهگيري کيفيت گزارشگري مالي 24
2-8 تجديدارائه به عنوان نشانه گزارشگري مالي متقلبانه 26
2-9 تقسيم سود 31
2-10 نظريههاي تقسيم سود 33
2-11 پيشينه تحقيق 35
2-12 خلاصه فصل 54
فصل سوم: روش تحقيق 55
3-1 مقدمه 57
3-2 روش تحقيق 57
3-3 فرضيههاي تحقيق 58
3-4 مدل مورداستفاده براي آزمون فرضيهها 59
3-5 اندازهگيري متغيرهاي تحقيق 59
3-6 نحوه طبقهبندي تجديدارائههابه متقلبانه وغيرمتقلبانه 63
3-7 جامعه ونمونه آماري 67
3-8 قلمروتحقيق 70
3-9 جمعآوري دادههاي تحقيق 71
3-10 روش تجزيه وتحليل دادهها 71
3-11 خلاصه فصل 72
فصل چهارم: تجزيه وتحليل دادهها 73
4-1 مقدمه 75
4-2 آمارههاي توصيفي 75
4-3 نتايج آزمون اوليه 80
4-4 نتايج آزمون فرضيههاي تحقيق 82
4-5 نتايج آزمونهاي اضافي 85
4-5 خلاصه فصل 87
فصل پنجم: خلاصه ونتيجهگيري 88
5-1 مقدمه 90
5-2 خلاصه تحقيق 90
5-3 ارزيابي فرضيههاوبررسي تطبيقي يافتهها 92
5-4 محدوديتهاي تحقيق 94
5-5 پيشنهادات مبتني برنتايج تحقيق 94
5-6 پيشنهادات براي تحقيقات آتي 95
5-7 خلاصه فصل 95
فهرست منابع ومأخذ 96
فصل اول: کليات تحقيق
مقدمه
تشريح و بيان موضوع
اهداف تحقيق و ضرورت آن
پرسشهاي تحقيق
فرضيههاي تحقيق
قلمرو تحقيق (موضوعي- مکاني- زماني)
جامعه آماري
نمونه و نحوه جمعآوري اطلاعات
روش تجزيه و تحليل دادهها
تعاريف عملياتي پارهاي از واژههاي استفادهشده در تحقيق
ساختار تحقيق
1-1 مقدمه
يکي از اهداف سرمايهگذاري دريافت سود است. از اين رو، سرمايهگذاران به دنبال راهي برايپيشبيني سود تقسيمي و عوامل تأثيرگذار بر آن هستند. سود ميتواند به آنها کمک کند تا به قضاوت و تصميمگيري آگاهانه بپردازند. رقم سود مندرج در صورتهاي مالي علاوه بر اين که عملکرد عملياتي و دورنماي آتي شرکت را نشان ميدهد، زمينه مقايسه بين شرکتها را نيز فراهم ميکند. اما زماني استفادهکنندگان ميتوانند به رقم سود اتکا کنند که سود عاري از هرگونه دستکاري باشد، تا بتواند عملکرد شرکت را به طور منصفانه و واقعي منعکس نمايد(عاملي، 1388).
در اين فصل به تشريح موضوع تحقيق، اهداف تحقيق و ضرورت آن، فرضيههاي تحقيق و تعاريف عمليات يپارهاي از واژههاي استفادهشده در تحقيق پرداخته ميشود. همچنين توضيح مختصري از نمونه، جامعه آماري، نحوه جمعآوري و تجربه و تحليل دادهها ارائه ميگردد.
1-2 تشريح و بيان موضوع
يکي از اهداف سرمايهگذاران، دستيابي به بازده در قالب سود تقسيمي است. از اين رو، سرمايهگذاران به دنبال راهي براي پيشبيني سود تقسيمي و عوامل تأثيرگذار بر آن هستند. سود ميتواند به آنها کمک کند تا به قضاوت و تصميمگيري آگاهانه بپردازند. رقم سود مندرج در صورتهاي مالي علاوه بر اينکه عملکرد عملياتي و دورنماي آتي شرکت را نشان ميدهد، زمينه مقايسه بين شرکتها را نيز فراهم ميکند. اما زماني استفادهکنندگان ميتوانند به رقم سود اتکا کنند که سود بتواند عملکرد شرکت را به طور منصفانه و واقعي منعکس نمايد (عاملي، 1388).
محاسبه سود خالص يک بنگاه اقتصادي متأثر از روشها و برآوردهاي حسابداري است. امکان استفاده از روشهاي گوناگون حسابداري موجب شده است، که سود واقعي (اقتصادي) شرکتها با سود گزارششده در صورتهاي مالي تفاوت داشته باشد (خوشطينت و اسماعيلي، 1385). اختيار عمل مديران در انتخاب از ميان روشهاي مجاز حسابداري، از جمله ديگر عواملي است كه كيفيت سود را تحت تأثير قرار ميدهد. بنابراين، كيفيت سود شرکتها تحت تأثير مباني گزارشگري و صلاحديد مديران قرار ميگيرد.
سود خالص به عنوان عاملي براي تدوين سياستهاي تقسيم سود به شمار ميآيد (تهراني و ذاکري، 1388). تقسيم سود از سوي شرکت ميتواند نشاندهنده واقعي بودن يا نبودن سود گزارششده و منصفانه بودن گزارش عملکرد عملياتي از سوي واحد تجاري باشد. در واقع مديران زماني تصميم به پرداخت يا افزايش سودهاي تقسيمي ميگيرند، که احساس کنند سود آنها به طور قابل ملاحظه تحت تأثير درستکاري روش حسابداري نيست (يعني، سود، واقعي است) و کاهش سودهاي تقسيمي در آينده غير محتمل است. با اين مفهوم، سودهاي تقسيمي نه تنها علامتي براي قابليت سودآوري آينده به شمار ميرود، بلكه علامتي براي كيفيت سود است. همچنين، سود تقسيمي يك شيوه مؤثر نظارت مديريتي است. انتظار ميرود كه مديران به منظور حفاظت از خود، كمتر دچار وسوسه درستکاري سود شوند (علوي طبري و همکاران، 1388).
ارتباط بين سياستهاي تقسيم سود و کيفيت گزارشگري مالي در تحقيقات خارجي و داخلي متعددي مورد توجه قرار گرفتهاست (برزده، 1392; علوي طبري و همکاران، 1388; فارينها و موريرا، 2007). در برخي از اين تحقيقات از تجديد ارائه به عنوان معياري از کيفيت سود استفاده شدهاست. براي مثال در تحقيقات برزده (1392) و علوي طبري و همکاران (1388)، رابطه بين تجديد ارائه و سياست تقسيم سود شرکت، بررسي شدهاست. بر خلاف انتظارات، نتايج اين تحقيقات نشان ميدهد که نميتوان رابطه معناداري بين تجديد ارائه و سياست تقسيم سود شرکتها مشاهده کرد.
با اين وجود، موضوعات تئوريک و عملي متعدد با اهميتي در خصوص تجديد ارائه وجود دارد که در تحقيقات پيشين به آنها توجه نشده است. به صورتي ساده، تمام تجديد ارائهها را نميتوان به عنوان نشانه کيفيت پايين گزارشگري مالي تلقي کرد. براي مثال برخي تجديد ارائهها از حوزه اختيارات مديريت شرکت خارج هستند. تجديد ارائههايي که در اثر تغيير در مفاد اصول و استانداردهاي حسابداري حادث شدهاند، از اين جملهاند. رويدادهاي غيرمترقبه و غيرقابل پيشبيني پس از ارائه صورتهاي مالي نيز از جمله ديگر عواملي هستند خارج از محدوده اختيارات و قدرت عمل مديريت شرکت قرار دارند و با اين وجود منجر به تجديد ارائه صورتهاي مالي ميشوند.
حتي برخي از عوامل و انگيزههايي در حوزههاي اختيارات مديريت وجود دارند که منجر به تجديد ارائه صورتهاي مالي ميشوند با اين وجود نشانه کيفيت ضعيف گزارشگري مالي نيستند. هنگامي که مديريت قصد انتقال اطلاعات خصوصي خود به سرمايهگذاران را دارد تا آنان وضعيت مالي و سودآوري آتي شرکت را بهتر درک نمايند، ممکن است به نحوي اقدام به گزارشگري مالي نمايد که تجديد ارائه صورتهاي مالي در دورههاي آتي را ناگزير سازد. به اين ترتيب نميتوان چنين تجديد ارائهاي را نشانه کيفيت پايين گزارشگري مالي و يا گزارشگري مالي متقلبانه در دورههاي گذشته تلقي نمود (بادرتچر و همکاران، 2012).