بخشی از
متن اصلی :
حساسیت به خشونت و شدت آن
توانایی تشخیص شدت خشونت و میزان حساسیت انسان ها به آن وابسته به زمینه است. در واقع تجارب زندگی
و شرایط زیستی انسان نقش مهمی در نوع نگاه به خشونت ایفاء می کند. یک فرد تاریخی- باستانی
را تصور کنید که در یک قبیله زندگی کرده و از دوران کودکی تا بلوغ به طور مستمر شاهد جنگ,
خونریزی, اجساد قطعه قطعه شده و دیگر مظاهرخشونت
بوده است. نگاه چنین فردی به خشونت در مقایسه با یک فرد بالغ که در جوامع شهرنشین کنونی
زندگی می کند و شاید تا آخر عمر هیچگاه تجربه لمس و مشاهده عینی خشونت را نداشته باشد,
قطعا متفاوت خواهد بود. بریدن سر, بینی و زبان,
کور کردن چشم, دوختن دهان, کندن پوست, آتش زدن, قطع دست و پا, دار زدن و دیگر اشکال
شدید خشونت آنگونه که امروزه در نظر ما هولناک
جلوه می کنند در زمان های گذشته و در نظر اجداد ما وحشتناک و حساسیت برانگیز نبوده
اند. زندگی در زمینه های اجتماعی مملو از خشونت و عادی شدن آن منجر به کاهش سطح حساسیت
مردم و در نتیجه افزایش شدت خشونت خواهد شد. از این روست که هنگام آموزش افرادی که
بنابر الزامات شغلی باید حساسیت آنها به خشونت کاهش یابد از انواع مختلف روشهای عادی
سازی خشونت مانند بریدن سر حیوانات, مشاهده خونریزی های عمدی خود یا همکاران, مشاهده اجساد متلاشی شده و همچنین
لمس مجازی و مستمر صحنه های خشن استفاده می شود.
یکی از دلایل
ظهور جنبش های مبارزه با اشکال مختلف خشونت افزایش حساسیت مردم و همچنین
افزایش شدت آن در ذهن افرادی است که به خاطر سبک جدید حیات اجتماعی, خشونت و آسیب رسانی
به دیگران را پدیده ای عادی نمی بینند. چنین مفهومی در رواج بیشتر خشونت کلامی نیز
تاثیر گذار است. رواج و عادی بودن بسیاری از خشونت های کلامی در بین گروههای مختلف
اجتماعی گاهی اوقات به گونه ای است که سطح حساسیت به صفر رسیده و در نتیجه اعضای چنین
گروه هایی خشونت های کلامی را اصلا به رسمیت نمی شناسد.
این فایل به همراه چکیده ، فهرست مطالب ، متن اصلی و منابع تحقیق با
فرمت word ( قابل ویرایش )
در اختیار شما قرار
میگیرد.
تعداد صفحات :
25