مقدمه
اضطراب به منزله بخشی از زندگی هر انسان، در همه افراد در حدی اعتدال آمیز وجود دارد و در این حد، بعنوان پاسخی سازش یافته تلقی می شود. به گونه ای که می توان گفت: «اگر اضطراب نبود، همه ما پشت میزهایمان به خواب می رفتیم.»
فقدان اضطراب ممکن است ما را با خطرات و مشکلات قابل ملاحظه ای مواجه کند: اضطراب است که ما را وامی دارد تا برای معاینه ای کلی به پزشک مراجعه کنیم، کتاب هایی را که از کتابخانه به عاریت گرفته ایم بازگردانیم، در یک جاده لغزنده با احتیاط رانندگی کنیم و بدین ترتیب زندگی طولانی تر، سازنده تر و بارورتری داشته باشیم. بنابراین اضطراب به منزله بخشی از زندگی هر انسان، یکی از مؤلفه های ساختار شخصیت وی را تشکیل می دهد و از این زاویه است که پاره ای از اضطرابهای دوران کودکی و نوجوانی را می توان بهنجار دانست و تأثیر مثبت آنها را برفرآیند تحول پذیرفت. اضطراب در پاره ای از مواقع، سازندگی و خلاقیت را در فرد ایجاد می کند، امکان تجسم موقعیتها و سلطه برآنها را فراهم می آورد و یا آنکه وی را برمی گزیند تا به صورت جدی با مسئولیت مهمی مانند آماده شدن برای یک امتحان با پذیرفتن یک وظیفه اجتماعی یا پست های حساستر مواجه شود. (دادستان 1384)
احساس تهدید موجب ظهور اضطراب می شود. اضطراب عبارت است از ترس و تشویش در غیاب خطر واقعی و مخصوص. ترس معمولاً مربوط است به خطری که به روشنی قابل ادراک است ولی منبع تهدید آمیز را برمی انگیزد، آشکارا قابل ادراک نیست. کینه، ترس و اضطراب ممکن است بصورت جداگانه یا در ترکیب با یکدیگر ظاهر شوند. مخاطرات و تهدیدها منابع القوه ترس و ناکامی هستند. هیجانات منفی وابسته به خشم، ترس و اضطراب ممکن است با هیجانات مثبت مانند عشق و محبت با هم بیامیزند و احساسات دوگانه مانند خشم و نفرت و عشق و محبت به سوی همسر و یا والدین را موجب می شوند. (آزاد 1384)
جنگ ها زندگی شخصی و خانوادگی بشر را به مخاطره انداخته، او را در اندوه و ناآرامی اجتماعی رها ساخته است. جزر و مدهای اقتصادی و تغییرات تکنولوژیایی تأثیرات خود را بصورت بیکاری، از دست دادن موقعیت های شغلی و فقر و تنگدستی برای میلیونها تن از افراد بشر نمایان ساخته است. انفجار جمعیت، مسائل و تنشهای اجتماعی خاصی را به همراه داشته است. تعصب های نژادی همراه با احساس بی دلیل برتری جویی هم موجب خشم و کینه افراد و هم آسیب های اجتماعی گردیده است. فقر فرساینده و تبعیض در کنار درآمدهای سرشار، فشارهای روانی و اجتماعی بشر را افزایش داده است. آلودگی هوا و محیط زندگی اجتماعی، به طرزی خطرناک موجبات اضمحلال، فساد و فرسودگی بشر را فراهم ساخته، امنیت روانی آنان را به مخاطره انداخته است. جامعه شهری با تحرک زیاد و نامشخص خود، نبود روابط خانوادگی نزدیک و وسیع، فشار روانی فزاینده ای را بر افراد تحمیل نموده است. ازدواجهای ناموفق و ناخشنود کننده، از هم گسستگی خانوادگی، طلاقها و داغ های هیجانی که بر والدین و کودکان باقی می گذارند، ناراحتی های بشر کنونی را افزایش داده اند.
توجه به معنویات جای خود را به رقابت های افراطی و جلوه های خیره کنندة زندگی صنعتی بخشیده، اضطراب بشر کنونی را عمیقتر ساخته است. تغییرات سریع اجتماعی، از دست دادن ارزش ها و اعتقادات سنتی و از همه مهمتر سست شدن اعتقادات و نداشتن دین و ایمان تسلی بخش که می تواند پشتیبان و حامی بشر در برابر مسایل و مشکلات باشد، اضطراب و ناراحتی بشر را افزایش داده است. (کلمن، به نقل از دادستان، 1384)
می توان با اطمینان گفت که امکان ندارد انسانی در این کره زمین زیسته باشد و مزه دلشوره و اضطراب را نچشیده باشد. (معانی، 1370)
اختلالات اضطرابی یکی از اختلالات شایع در جوامع بشری است که امروزه تحقیقات زیادی در رابطه با آن انجام گرفته است. محققان در این تحقیقات به بررسی و مقایسه متغیرهای مختلف مثل سن، جنس، سطح طبقاتی، شاغل و غیر شاغل بودن، عوامل فرهنگی و اجتماعی و رابطه آنها با اختلالات اضطرابی پرداخته اند.
در این پژوهش میزان اضطراب و مقایسه آن در بین دانشجویان بومی و غیربومی بررسی شده است. دانشجویان از دانشگاه گیلان هستند و در اجرای این پژوهش از آزمون اضطراب کتل استفاده شده است.
امید است که این تحقیقات بتواند نقطه عطف و شروعی برای تحقیقات بعدی در زمینه روان شناسی، همچنین ارتقاء سطح علمی و تحقیقاتی دانشجویان در دانشگاه باشد.
تعریف موضوع پژوهش
اضطراب، دلشوره، تشویش، نگرانی، دلهره و بیقراری حالاتی هستند که هر انسانی خواه و ناخواه تلخی آنها را چشیده است. می توان با اطمینان گفت که امکان ندارد هر انسانی در این کرة زمین زیسته باشد و مزه دلشوره و اضطراب را نچشیده باشد. (معانی، 1370)
اضطراب یک حالت احساسی یا هیجانی است که از خصوصیات برجستة آن تولید یک حالت بی قراری و دلواپسی است که با اتفاقات زمان و شرایط مکان تناسب ندارد. (معانی، 1370)
از آنجائیکه اضطراب ریشه و مبنای تمام اختلالات روانی و رفتاری است و باعث کاهش عملکرد شخص می شود و بهداشت روانی فرد و در طیف وسیع تری بهداشت روانی جامعه را مختل می سازد. محیط دانشگاهی و علمی که یک محیط استرس زا از جنبه های مختلف است و دانشجو با انواع موقعیتهای استرس زا که باعث اضطراب می شوند روبه روست. لذا توجه به آن وانجام تحقیقات اساسی برای ریشه یابی علتهای آن و ارایه راه حل های بنیادی و اساسی برای کاهش و جلوگیری از آن ضروریست.
در این پژوهش نمونه آماری شامل دانشجویان سال اول رشته روان شناسی می باشد. قابل ذکر است که سال اول ورود به دانشگاه دارای مسایل و استرسهای ویژه خود می باشد که نسبت به سنوات دیگر تحصیل متفاوت است. از جمله :
دانشجو احتمالاً از محیط دبیرستان به دانشگاه پا می گذارد و تا اندازه ای نسبت به قوانین و ضوابط دانشگاه بی اطلاع است. با ورود به دانشگاه مسئولیت جدیدی بر دوش آنان گذاشته می شود که باید به خوبی آن را به انجام رساند و احتمال اینکه مبادا به خاطر نگذراندن واحدها، مشروط و اخراج شوند، اضطراب زا می باشد.
در این پژوهش مطرح شده است که اضطراب دانشجویان غیربومی نسبت به دانشجویان بومی بیشتر است. در رابطه با علت این موضوع می توان گفت که دانشجویان غیربومی علاوه بر موارد مطرح شده در بالا، فشار دوری از خانواده را هم تحمل می کنند. برای بسیاری از دانشجویان، ورود به دانشگاه، اولین تجربه دوری از خانواده می باشد که این تجربه، اغلب برای دانشجویان فشارزا می باشد. بخصوص برای دانشجویان سال اول که هنوز دانشجو با شرایط جدید مأنوس نشده است.
بنابراین اهمیت این پژوهش در این است که بتوانیم تا حد امکان اضطراب دانشجویان را به حداقل برسانیم چون اضطراب بالا، باعث کاهش عملکرد و اختلال روانی و رفتاری می شود که این مسئله می تواند پیشرفت تحصیلی دانشجو را بصورت جدی تهدید کند و خود همین مسئله یعنی عدم پیشرفت در درسها، می تواند اضطراب آنها را دو چندان کند.
اهداف پژوهش
هدف کلی :
هدف از این پژوهش بررسی معناداری تفاوت اضطراب بین دانشجویان بومی و غیربومی رشته روان شناسی دانشگاه گیلان می باشد.
هدف جزئی:
هدف جزئی این پژوهش پاسخ به این سؤال است که آیا بین دانشجویان بومی و غیربومی رشته روان شناسی از لحاظ میزان اضطراب تفاوت وجود دارد یا خیر؟
چنانچه تفاوت وجود دارد، از لحاظ آماری معنادار است؟ اگر معنادار است در چه سطحی از معناداری می باشد؟
فرضیه پژوهش :
فرض اساسی پژوهش حاضر آن است که بین میزان اضطراب دانشجویان بومی و غیربومی رشته روان شناسی دانشگاه گیلان تفاوت معناداری وجود دارد.
تعریف واژگان و اصطلاحات :
در سطوح بالینی اضطراب را می توان به صورتهای مختلفی تعریف کرد؛ برخی از آنها عبارتند از :
- اضطراب عبارت است از واکنش فرد در مقابل یک موقعیت ضربه آمیز، یعنی موقعیتی که زیر تأثیر بالا گرفتن تحریکات اعم از بیرونی و درونی واقع شده و فرد در مهار کردن آنها ناتوان است. (چاپلین به نقل از دادستان، 1384).
- ناراحتی در عین حال روانی و بدنی که بر اثر ترسی مبهم و احساس نا ایمنی و تیره روزی قریب الوقوع در فرد آدمی بوجود می آید. (پیه رون ، به نقل از دادستان، 1384).
- اضطراب به منزله حالت هیجانی توأم با هشیاری مستقیم نسبت به بی معنایی، نقص و نابسامانی جهانی است که در آن زندگی می کنیم. (ربر ، به نقل از دادستان، 1378) .
- نگرانی پیشاپیش نسبت به خطرها یا بدبختیهای آینده، توأم با احساس بی لذتی یا نشانه های بدنی تنش، منبع خطر پیش بینی شده می تواند درونی یا بیرونی باشد. (DSMIV ، به نقل از دادستان، 1384).
تعریف عملیاتی
اضطراب: در این پژوهش، منظور از اضطراب، داشتن نمره ای در حد نمره اضطراب آزمون کتل می باشد و افرادی که دارای نمره ای در حد نمره اضطراب آزمون کتل بودند بعنوان افراد مضطرب شناخته شده اند.
دانشجوی بومی: منظور از دانشجوی بومی دانشگاه گیلان، دانشجویی است که والدینش ساکن استان گیلان می باشد. یعنی در یکی از شهرها و یا روستاهای استان گیلان زندگی می کنند.
دانشجوی غیربومی: منظور از دانشجوی غیربومی دانشگاه گیلان، دانشجویی است که والدینش ساکن استان گیلان نمی باشد. یعنی در استانها، شهرها و روستاهای خارج از استان گیلان زندگی می کنند.
اهمیت موضوع پژوهش
کاربرد نظری :
اهمیت نظری پژوهش در راستای جمع آوری اطلاعات و افزایش دانش و آگاهی است. چه هر عملی بر یک نظریه و فکر و دانش نظری متکی است. لذا قبل از هر اقدام دانش و آگاهی لازم در خصوص آن اقدام و عمل ، اولی تر است. در این پژوهش نیز هدف اول جمع آوری اطلاعات و افزایش آگاهی است.
کاربرد عملی:
اهمیت عملی این پژوهش تأیید یا رد این نکته است که بین اضطراب دانشجویان بومی و غیربومی رشته روانشناسی دانشگاه گیلان تفاوت وجود دارد. بعبارتی میزان اضطراب دانشجویان بومی در مقایسه با میزان اضطراب دانشجویان غیربومی متفاوت است و همچنین تأیید یا رد این نکته که این تفاوت از لحاظ آماری معنادار است.