این پروپوزال در قالب فرمت word قابل ویرایش ، آماده پرینت و ارائه به عنوان پروژه پایانی میباشد
عنوان صحفه
فصل دوم: پيشينه و ادبيات تحقيق
13
علل وانگيزه هاي پرخاشگري
22
كروموزمهاي جنسي و پرخاشگري
25
پرخاشگري چگونه يادگرفته مي شود
35
ديس وتايمي و سيكلوتايمي
51
سيكوتيك در برابر نوروتيك
53
نظريه هاي مربوط به افسردگي
67
نقش وراثت در اختلالات دو قطبي
72
بي پناهي آموخته شده اوليه
97
روش آماري مربوط به فرضيه ها
103
فصل چهارم: يافته ها وتجزيه وتحليل داده ها
105
فصل پنجم: بحث نتيجه گيري
113
چكيده:
هدف از تحقيق حاضر بررسي رابطه بين پرخاشگري و افسردگي در بين دانش آموزان مقطع پنجم ابتدايي شهرستان ابهر كه فرضيه عنوان شده عبارتند از اينكه بين پرخاشگري و افسردگي رابطه معني داري وجود دارد كه جامعه مورد مطالعه دانش آموزان مقطع پنجم ابتدايي شهرستان ابهر است كه از بين 1350 نفر، 70نفر بصورت روش نمونه گيري طبقه اي و به عنوان حجم نمونه انتخاب گرديده كه پرسشنامه هاي افسرگي و پرخاشگري بر روي آنها اجرا گرديده است كه بعد از اجراي پرسشنامه در بين آزمودنيها و بدست آوردن نمرات خام از طريق روش آماري ضريب هم بستگي آمار را بدست آورده كه نتايج بدست آمده حاكي از آن است كه بين افسردگي و پرخاشگري رابطه معني داري وجود دارد و سطح معني داري آن برابر 05/0p> است.
فصل اول
كليات تحقيق
مقدمه :
پرخاشگري يكي از پديده هاي مهم رواني ـاجتماعي است كه قسمت اعظم تاريخ مدون انسان پيرامون آن رقم خورده است. برخي سپيده دم تاريخ را با بيان قتل هابيل بدست قابيل آلوده به پرخاشگري و خشونت مي دانند. كوالسكي بر اساس پژوهشهاي انجام شده خود مي نويسد: از 5600 سال پيش تا امروز بشر فقط 292 سال در صلح و صفا گذارنيده و بقيه را در جنگ و ستيز بوده است اگر تاريخ انسان را ورق بزنيم پر از خونخواري و قتل و غارت و كشتار و بزرگترين افتخار قهرمانان تاريخ اين بوده است كه توده هاي گسترده تري از انسانها را كشته يا به كشتن داده اند. از آن سردار رومي مي توان نام برد كه چهل هزار غلام را در روم به صليب كشيده است. كه تمام اين موارد نمونه هايي بارز از پرخاشگري در ايران و جهان بوده است كه به طور گسترده خود را نشان مي دهد ولي پرخاشگري امروزه در مدارس و حتي در خانواده و خانه ها در بين زنان و مردان خود را نشان مي دهد كه به صورت زني كه از شوهر خود انتقاد مي كند يا مردي كه حضور همسرش را در يك مهماني ناديده مي گيرد و تمام اين موارد كه مي تواند در زندگي زناشويي باعث پرخاشگري شود و بدون در نظر گرفتن فرزندان كه چه ضربه اي به روحيات آنها خواهد خورد و تمام اين نوجوانان و جوانان سرخورده مي تواند حاصل اين زندگي هاي بدون برنامه باعث پرخاشگري به دليل خشم يا براي هيجان ايجاد نمي شود. بلكه هدف به دست آوردن پاداشهاي مطلوب مثل پول يا كالاي با ارزش است و تمام اين موارد ممكن است كه در نظر فرد ديگر امري نامطلوب جلوه كند كه تمام مشكلات را بوجود آورد و پرخاشگري ناشي از خشم كه اين نوع پرخاشگري عموماَ با علائم برانگيختگي هيجاني و اغلب ناشي از ناكامي است كه در زندگي زوجين ديده مي شود كه تمام موارد را مي تواند در گوشه گيري و انزواطلبي فرزندان و به گونه اي افسردگي تاثير بگذارد كه اين مسأله باعث مي شود كودك بعدها دچار ناراحتيها مي شود كه عامل اصلي ناراحتي خود را در والدين خود مي دانند.
بيان مسئله:
پرخاشگري را رفتاري تعريف كرده اند كه هدف آن صدمه زدن به خود يا ديگري باشد و آنچه در اين تعريف حائز اهميت است، قصد و نيت رفتار كننده است يعني آسيب رسانيدن تصادفي به شخص ديگر، پرخاشگري نيست در عمل بسياري از پژوهشگران تركيبي از اين دو تعريف را به كار مي برند رفتاري كه به ديگران آسيب مي رساند به خصوص وقتي كه كودك بداند رفتارش به ديگري آسيب مي رساند همه مسأله اي مثلاَ در زندگي زناشويي يا محل كار و ... ديگر مي تواند باعث پرخاشگري فرد شود ولي در محيط خانواده و پرخاشگري در بين زنان و مردان بايد در نظر داشته باشيم كه ضربه نهايي به فرزند خانواده وارد نشود زيرا گاهي بعضي از رفتارها باعث اختلال رفتاري و رواني كودكان مي شود مانند افسردگي، بيش فعالي، گوشه گيري، شب ادراري و... كه اينها در وهله اول وظيفه والدين كودك است كه زندگي و محيط خانه را محيطي امن و آرام براي فرزند بوجود آورند تا مشكلات روحي و رواني به سراغ آنها نيايد.
اهداف تحقيق:
هدف از تحقيق حاضر بررسي رابطه بين پرخاشگري والدين و حالت پرخاشجويانه مادران و پدران با يكديگر مي تواند باعث افسردگي كودكان شود رفتاري مثل گوشه گيري و انزوا و تنهايي را در كودكان گسترش مي دهد يا نه و آيا بين كودكان افسرده و كودكان عاري از لحاظ پرخاشگري تفاوت وجود دارد يا نه و آيا كودكان پرخاشگر بيشتر دچار افسردگي مي شوند يا نه؟
اهميت و ضرورت تحقيق:
زيست شناسان بر اين باورند بيشترين تغييراتي كه هنگام پرخاشگري در بدن و اعمال آن روي مي دهد همانهايي است كه هنگام به كار افتادن اميال جنسي به وقوع مي پيوندد پرخاشگري در زندگي زناشويي مي تواند مشكلاتي را به همراه آورد كه اين مشكلات مي تواند بيشتر گريبانگير فرزند خانواده شود به اين صورت كه عدم برخورد صحيح همسران نسبت به يكديگر و مشاجره در نزد كودك مي تواند تاثير منفي بر روي فرزند داشته باشد كه اميد است با تحقيقات انجام شده بتوان در ايجاد رابطه صميمانه والدين راه حلهايي را بوجود آورد تا باعث رشد و شكوفايي فرزند خانواده در جهت مثبت باشيم. همواره ناكامي در خانواده و محيط خانواده مي تواند در پرخاشگري زوجين نقش داشته باشد كه تصور نابجا و نادرست از ناكامي و نرسيدن به آرزوهايي از زندگي كه تمام اين مسائل با نگرش درست و عاقلانه مي تواند از بين برود.
فرضيه تحقيق:
بين پرخاشگري والدين و افسردگي كودكان رابطه معني داري وجود دارد .پرخاشگري در بين والدين داراي كودكان افسرده بيشتر از كودكان غير افسرده است.
متغيرهاي تحقيق: كودكان پرخاشگر بيشتر از كودكان عادي دچار افسردگي مي شوند.
پرخاشگري والدين متغير مستقل
افسردگي كودكان متغير وابسته
واژه ها و مفاهيم و تعاريف عملياتي:
افسردگي عبارت است از يك اختلال رفتاري و رواني كه شامل گوشه گيري و انزواطلبي و عدم برخورد با ديگران و عدم هم صحبت شدن و ارتباط برقرار كردن و احساس گناه داشتن و بالاخره عبارتند از نمره اي است كه آزمودني از آزمون افسردگي يك بدست آورده است.
پرخاشگري عبارت است حالت خصمانه اي كه با ديگران انجام داده و ضربات روحي و جسمي كه به فرد مقابل وارد كرده و ضربه وارد كردن به ديگران و آسيب رساندن به ديگران و بالاخره عبارتند از نمره اي است كه آزمودني از آزمون پرخاشگري بدست آورده است.
(دادستان، 1382)
فصل دوم
پيشينه و ادبيات تحقيق
پرخاشگري:
نفر مورد تجاوز جنسي قرار مي گيرد- نشان مي دهد كه در كشور ما، پرخاشگري يكي از پديده هاي مهم رواني ـاجتماعي است كه قسمت اعظم تاريخ مدون انسان پيرامون آن رقم خورده است. برخي سپيده دم تاريخ را با بيان قتل هابيل بدست قابيل آلوده به پرخاشگري و خشونت مي دانند. كوالسكي بر اساس پژوهشهاي انجام شده خود مي نويسد: از 5600 سال پيش تا امروز بشر فقط 292 سال در صلح و صفا گذارنيده و بقيه را در جنگ و ستيز بوده است اگر تاريخ انسان را ورق بزنيم پر است از خونخواري و قتل و غارت و كشتار و بزرگترين افتخار قهرمانان تاريخ اين بوده است كه توده هاي گسترده تري از انسانها را كشته يا به كشتن داده اند. از آن سردار رومي مي توان نام برد كه چهل هزار غلام را در روم به صليب كشيده است. پادشاهي كه فرمان داد تا هزاران نفر از هواداران يك عقيده را در زمين بكارند و يا از آتيلا و چنگيز ذكري به ميان آورد كه مردم شهرهاي چندهزار نفري را قتل عام كردند و تيمور كه سراسر ايران را از كله انسان مناره ساخت و يا از ترومن كه صد هزار ژاپني را در لحظه اي به هلاكت رساند... اين است بيلان تاريخ بشر!
در طي اين جنگ و ستيزها، شمار افرادي كه كشته شده و يا در اثر بيماريهاي واگيري از ميان رفته اند، بالغ بر سه ميليلارد و ششصد ميليون نفر بوده است؛ يعني معادل كل جمعيت فعلي كره زمين. اهميت موضوع وقتي روشن مي شود كه بدانيم شمار كشته شدگان در امريكا بين سالهاي 1971 تا 1975 بيشتر از تلفات ارتش امريكا در ويتنام بوده است. در سال 1975 از هر ده هزار نفر امريكايي يك نفر بطور پرخاشگرانه كشته شده است. در مقايسه آماري پرخاشگري و خشونت در ايران با ديگر كشورها- كه مثلاَ در هر پنج دقيقه يك نفر به قتل مي رسد و در هر ده دقيقه يك هنوز در مقايسه با بسياري از كشورهاي بزرگ، حتي معدل خشونت و پرخاشگري در جهان، بسيار پايين است.
روان شناسان اجتماعي، پرخاشگري را به عنوان يكي از رفتارهاي بيمارگونه مورد مطالعه قرار مي دهند و در تلاشند تا عوامل موثر در پيدايي، افزايش يا كاهش آن را معلوم دارند.
تعريف پرخاشگري:
پرخاشگري را رفتاري تعريف كرده اند كه هدف آن صدمه زدن به خود يا ديگري باشد و آنچه در اين تعريف حائز اهميت است، قصد و نيت رفتار كننده است يعني آسيب رسانيدن تصادفي به شخص ديگر، پرخاشگري نيست. مثلاَ اگر توپ فوتبال سهواَ به بازيكن ديگر اصابت كند، پرخاشگري نيست. اما اگر فردي مخصوصاَ بازيكنان را با پا بزند، هل بدهد، تنه بزند و يا فحاشي كند، پرخاشگري است.شايد اين تعريف كمتر عيني باشد؛ زيرا مي توان از نيات فرد استنباطهاي مختلفي كرد. علاوه براين، اين تعريف شامل رفتارهايي كه ما معمولاَ بدانها «پرخاشگري» مي گوسس، نمي شود. مثلاَ كودكي كه كودك ديگر را از تاب به زمين پرتاب مي كند تا خودش سوار شود، قصد آزار او را ندارد؛ اما ديگران رفتارش را پرخاشگرانه مي دانند. در عمل بسياري از پژوهشگران تركيبي از اين دو تعريف را به كار مي برند رفتاري كه به ديگران آسيب مي رساند، پرخاشگري ناميده مي شود، به خصوص وقتي كه كودك بداند رفتارش به ديگري آسيب مي رساند. اعمال خصمانه اي كه از روي قصد باشد نيز پرخاشگري تلقي مي شود.
(ماسن و همكاران،1376)