این پروپوزال در قالب فرمت word قابل ویرایش ، آماده پرینت و ارائه به عنوان پروژه پایانی میباشد
عنوان صفحه
چکیده..........7
فصل اول
مقدمه .........9
بیان مساله10
اهمیت وضرورت پژوهش...............12
اهداف پژوهش............15
فرضیه های پژوهش.....16
متغیرها وتعریف عملیاتی آنها..........17
فصل دوم
مقدمه...19
وراثت و انواع آن.........20
پیشینه پژوهش..........21
خصوصيات ژنتيکي و کد ژنتيکي...22
جهش و ژنهاي نامطلوب................23
همخوني چيست؟......24
مطالعات فاميلي......25
ازدواج اي فاميلي و اختلالات نهفته................26
نتايج ازدواج هاي خويشاوندي.....28
علت هاي ارثي يا ژنتيکي...........33
آشنايي با کودکان ناشنوا.............34
تعريف و طبقه بندي ناشنوايي........35
علل ناشنوايي............41
ناسازگاري هاي خوني مادر و جنين.................43
راههاي پيشگيري از ناشنوايي.......46
فصل سوم
مقدمه........50
روش تحقیق..........51
جامعه آماری...........51
حجم نمونه................51
روش نمونه گیری..........52
ابزار پژوهش...... 53
فصل چهارم
مقدمه.54
یافته های توصیفی.......55
فصل پنجم
مقدمه.....72
خلاصه تحقيق...............73
بحث ونتیجه گیری.......74
توصیه های کاربردی جهت پیشگیری76
محدودیت ها....74
منابع....79
پیوست..81
فهرست جداول:
جدول شماره (1-2) آميزش همخوني................25
جدول شماره 2-2 عامل ناسازگاري خوني RH.....29
جدول شماره 1-4 آمار درصدي ازدواج هاي فاميلي در مدارس استثنايي ناشنوايان بر اساس 55
جدول شماره 2-4 آمار درصدي ازدواج هاي فاميلي در مدارس عادي بر اساس فرمول ............57
جدول شماره 3-4 فراواني ازدواج هاي فاميلي در مدرسه ناشنوايان......58
جدول شماره 4-4 فراواني ازدواج هاي فاميلي در مدارس عادي............59
جدول شماره 5-4 مقايسة بين تعداد ازدواج هاي فاميلي در مدارس استثنايي و عادي.59
جدول شماره 6-4 آمار درصدي ميزان ناشنوايي دردختران و پسران مدرسه ناشنوايان بر اساس فرمول ..........62
جدول شماره 7-4 آمار درصدي سطح تحصيلات مادران در مدرسه ناشنوايان..64
جدول شماره 8-4 آمار درصدي سطح تحصيلات پدران در مدرسه ناشنوايان.66
جدول شماره 9-4 آمار درصدي سطح تحصيلات پدران در مدرسه عادي......67
جدول شماره 10-4 آمار درصدي سطح تحصيلات مادران در مدرسه عادي.......68
فهرست نمودارها:
نمودار شماره (1-2) توارث از طريق ژنهاي نهفته ناشنوايي..30
نمودار شماره 2-2 توارث از طريق ژنهاي بارز....32
نمودار شماره 1-4نسبت هاي فاميلي مدارس ناشنوايان وعادي..........60
نمودار ستوني- 2-4 نسبت هاي جنسيتي در مدرسه ناشنوايان............63
نمودار ستوني- 3-4 آمار درصدي سطح تحصيلات مادران در مدارس ناشنوايان...65
نمودار ستوني- 4-4 آمار درصدي سطح تحصيلات پدران در مدارس ناشنوايان......66
نمودار ستوني- 5-4 آمار درصدي سطح تحصيلات پدران در مدارس عادي..........67
نمودار ستوني-6-4 آمار درصدي سطح تحصيلات مادران در مدارس عادي..........69
چکيده
هدف محقق از اين پژوهش بررسي و مقايسه نقش ازدواج هاي ميان فاميلي در بين دانش آموزان ناشنواو عادي مقطع ابتدايي در شهرستان کنگاور می باشد. لذا جهت تحقق اين امر جامعة آماري خود را به صورت تصادفي از بين دانش آموزان ناشنوا و عادي انتخاب کرده که جامعه مذکور 387 نفر مي باشد. از اين تعداد 87 نفر از بين شاگردان استثنايي و 300 نفر ديگر از بين دانش آموزان عادي انتخاب شده اند که نمونه آماري اين پژوهش 90 نفر در مجموع مي باشد. از اين تعداد 45 نفر ناشنوا و 45 نفر ديگر از بين شاگردان عادي انتخاب گرديده اند.
لذا جهت بررسي فرضيه هاي تحقيق دسته به تهيه پرسشنامه اي زدم که نتايج حاصل پس از استخراج و نتيجه گيري به شرح ذيل مي باشد:
براي فهم فرضيه نخست، با توجه به آمار ازدواج هاي فاميلي که 3/73 درصد را به خود اختصاص داده است که نتيجه مي گيريم که بيشتر کودکان ناشنوا متعلق به ازدواج هاي فاميلي نزديک است.
همچنين آمار 69 درصدي در مقابل آمار 31 درصدي، ميزان بيشتر ناشنوايي در ميان پسران در مقايسه با دختران را نشان مي دهد. همچنين براي بررسي رابطه سطح تحصيلات والدين با تعداد ازدواج هاي فاميلي و ناشنوايي آمار 60 و 8/68 درصدي بي سوادي در پدران و مادران کودکان عادي، ميزان بيشتر بي سوادي را در والدين کودکان ناشنوا و ارتباط آن را با تعداد بيشتر ازدواج هاي فاميلي و ناشنوايي نشان مي دهد.
1- آيا بين ازدواجهاي ميان فاميلي و نقص شنوايي رابطه وجود دارد؟
2- آيا نقص شنوايي در ازدواجهاي ميان فاميلي در درجه اول بيشتر از ساير ازدواجها مي باشد؟
مقدمه:
با توجه به هدف این پژوهش يعني بررسی تاثیر ازدواج هاي ميان فاميلي بر نقص شنوايي و همچنين توصيه هاي علم ژنتيک نسبت به عوارض همخوني به عنوان مشکل اجتماعي در جامعه کنوني لزوم تحقيق و پژوهشي را در اين امر خطير طلب نموده و محقق را بر آن داست که در شهرستان کنگاور که از منطاق محروم غرب کشور مي باشد پژوهش را به انجام رسانيده شايد بتوان با اين تأثير، طرز فکر و تغير رفتار نسل جوان را به کشفيات رهنمود کرد تا در امر ازدواج با آگاهي هاي کامل اقدام نمايند.
چرا که نظام خلقت از لحاظ علمي بر پايه قوانيني نظم و علت و معلول استوار است و ايجاد هر عنصر از دست تصادف و اتفاق بر نمي آيد و متکي بر حکمت و علم الهي مي باشد. بنابراين خلقت کودکان معلول بيانگر رابطه علت و معلول و برهان نظم در جهان هستي است.
از لحاظ علمي چگونه مي توانيم انتظار داشته باشيم که با عدم رعايت اصول و قوانيني به پيشگيري طلبي و تربيتي و اجتماعي در هر يک از مراحل رشد شاهد تولد کودکي سالم و با نشاط و زندگي آرام و بدون دغدغه باشيم. آيا مگر ناسازگاري خوني که از روابط گروههاي خوني با يکديگر و قوانين ارثي تأثير مي گيرد و همچنين ازدواج هاي ميان فاميلي و همخوني را مي توان ناديده گرفت. (شريفي درآمدي، 1373، ص ب)
بيان مسأله
همان طور که در مقدمه بيان گرديد پيشرفت علم در قرن حاضر، همچون پله هاي نردباني مي ماند که راه ترقي و صعود جامعه انساني را به مدارج بالاتر تسهيل مي نمايد و آگاهي افراد هر جامعه در هر يک از زمينه هاي اقتصادي، فرهنگي و اجتماعي بيانگر پيشرفت علمي آن جامعه مي باشد. با توجه به آمار ارائه شده در مورد کودکان استثنايي بالغ بر 42 ميليون ناشنوا و نيمه شنوا در جهان موجود مي باشند. همچنين آمار داده شده در ايران تعداد 000/500 هزار نفر داراي معلوليت شنوايي مي باشند که از اين تعداد حدود 2/1 از آنها کاملاً ناشنوا مي باشند. (جزوه سنجش شنوايي واحد بهزيستي، 1375 ص 1).
ناشنوايي شايعترين نقص حسي عصبي در انسان است و از هر هزار کودک، يک کودک با ناشنوايي عميق تا شديد به دنيا مي آيند. مطالعات فراواني نشان داده اند که ناشنوايي در 50 درصد موارد علل ژنتيکي و در 50 درصد باقيمانده علل محيطي و ناشناخته دارد.
عامل ژنتيکي با الگوي توارثي اتوزوم مغلوب شايع ترين عامل ناشنوايي است. اين به خاطر ميزان بالاي ازدواج فاميلي است که باعث شده سهم عامل ژنتيکي در اين جمعيت در حدود 50 درصد باشد.
به نظر مي رسد که بيش از تمام ناتواني هاي دوران کودکي، مسأله ناشنوايي مورد بحث قرار گرفته باشد. اين امر احتمالاً به سبب آن است که قدرت تکلم ارتباط نزديکي با قدرت شنوايي دارد. بنابراين براي بسياري از کودکان که از آغاز زندگي، شنوايي خود را از دست داده اند در واقع مشکل اساسي صرفاً فقدان حس شنوايي نيست، بلکه عدم امکان در پيشرفت و دستيابي به يک سيستم ارتباطي مناسب است.
بنارخصوصيات ناشنوايي و عواملي مانند حمايت خانوادگي، اثرات متفاوتي بر زندگي کودک تحميل مي شود. اگر کودکي در سالهاي اول زندگي از نظر شنوايي تحريک نشود، عملکرد بيولوژيک (تکلم) او رشد نخواهد کرد. (صديقي، 1381).
حدود 450 ميليون نفر ناتوان جسمي در دنيا وجود دارند که 70 ميليون نفر آنها از ناشنوايي با ميانگين بيش از 35 دسي بل رنج مي برند. اگرچه اپيدميولوژي ناشنوايي بر پايه اطلاعات هر منطقه به طور جداگانه به دست آمده است ولي تخمين داده مي شود که از هر 100 مواليد زنده يک نفر مبتلا به ناشنوايي عميق باشد که در 50% از اين افرد علت ژنتيکي به عنوان منشأ اين بيماري مشخص شده است. و در 50% ديگر علل اکتسابي مي باشد. البته با کاهش شيوع ناشنوايي اکتسابي ناشي از مننزيت به دليل مصرف آنتي بيوتيک و واکسيناسيون، درصد ناشنوايي هاي ارثي مادرزادي رو به افزايش است.
نتايج مطالعاتي که سرويليامز وايلد بر روي کودکان ناشنوا انجام داد، نشان مي دهد که ازدواج خويشاوندي با افزايش احتمال ناشنوا شدن فرزندان در خانواده هاي با سابقه شنوايي همراه است و همچنين نتايج اين مطالعات احتمال به ارث رسيدن ناشنوايي را طبق قوانين مندلي نشان مي داد. (کهريزي و همکاران، 1384).
يکي از عوامل پيدايش ناشنوايي در کودکان اختلالات و نارسايي هاي ژنتيکي
مي باشد. از جمله عوامل متعددي که در اينجا مي تواند عامل ايجاد ناشنوايي در کودکان باشد، ازدواج هاي فاميلي و پيوندهاي خويشاوندي (همخوني) است. تحقيقات نشان مي دهد که نسبت خويشاوندي والدين حتي اگر در سطح چندمين نسل باشد، مي تواند موجب ناشنوايي و عقب ماندگي ذهني شود.
بر اساس مطالعات انجام شده، والدين 30 درصد کودکان دچار عقب ماندگي ذهني، ازدواج فاميلي از نوع درجه يک داشته اند. به گفته متخصصان، در حال حاضر يک تا پنج درصد از ازدواج ها در دنيا خويشاوندي است و ميانگين ابتلاي افراد به بيماري هاي متابوليک و ژنتيک در جهان از هر 500 نفر، يک نفر است اما اين ميزان در کشور ما بيشتر از استانداردهاي جهاني است اما در حالي که بررسي هاي کارشناسان حاکي از آن است که حدود 70 درصد بيماران مبتلا به نقص اوليه ايمني نتيجه ازدواج هاي فاميلي هستند و همه بيماري ها به جز حوادث، منشأ ژنتيکی دارند.
در حدود 35 سال پيش ازدواج هاي فاميلي در ايران سير رو به افزايشي داشته است و بخصوص ازدواج هاي تراز اول تا بالاي 50 درصد ديده مي شود. بر اساس آمارهاي جهاني 3 تا 4 درصد مرگ و مير نوزدان به دليل اختلالات ژنتيکي رخ مي دهد و خطر ايجاد بيماري مادرزادي در هر حاملگي در جمعيت عادي در يک چهل مي باشد. در ازدواج هاي فاميلي حدود 5 تا 6 درصد احتمال تولد کودک معلول در خانواده وجود دارد که اين ريسک با احتمال تکرار معلوليت در فرزندان بعدي خانواده نيز همراه است.
ازدواجهاي فاميلي در کشور ما بسيار رايج است و آمارهاي متفاوتي در مطالعات مختلف در اين خصوص ارائه شده است. بر اساس جديدترين مطالعه بر روي بيش از 300 هزار زوج از نژادهاي مختلف ايراني حدود 38% ازدواجها از نوع خويشاوندي است که بيش از 27% از آنها First cousin مي باشند. (کهريزي و همکاران، 1384).
مسئله مورد تحقيق، بررسي و مقايسه نقش ازدواجهاي ميان فاميلي در بين دانش آموزان ناشنوا و عادي مقطع ابتدايي در شهرستان کنگاور مي باشد مبني بر اينکه
3- آيا بين ازدواجهاي ميان فاميلي و نقص شنوايي رابطه وجود دارد؟
4- آيا نقص شنوايي در ازدواجهاي ميان فاميلي در درجه اول بيشتر از ساير ازدواجها مي باشد؟
اهميت و ضرورت پژوهش
نقش علوم در پايه گذاري و اصلاح جامعه بشري بسيار مؤثر بوده و آگاهي مبني بر اينکه ازدواجهاي فاميلي و ضرائب همخوني وابسته به آن مي توانند نقش مهمي در ايجاد معلوليت ها داشته باشد. زيرا که بروز صفات نهفته در بين فرزندان حاصل از اينگونه ازدواجها که اجداد مشترک دارند بيشتر از افرادي مي باشد که درجه خويشاوندي ضعيف تري دارند. آمار سازمان آموزش و پرورش کودکان استثنايي نشان مي دهد که درصد ازدواج هاي فاميلي در بين والدين دانش آموزان مدارس استثنايي در حدود 72-40 درصد است. (شريفي درآمدي، 1373، ص 54).
طبق نظر چايلدز (1982) «کوتاهي در به دست آوردن سابقة فاميلي در پزشکي امري ناپسند است و شايد روزي برسد که جنايتي غير عمده شمرده شود. (فرازمند مترجم 1368 ص 5).
با پيشرفت و وضعيت مراقبت هاي پزشکي و تغذيه دوران کودکي و مبارزه با بيماري هاي عفوني، مرگ و مير کودکان کاهش يافته و منجر به افزايش اهميت بيماري هاي ژنتيک در جامعه گرديده است. بر اساس آمارهاي جهاني 3 تا 4 درصد مرگ و مير نوزدان به دليل اختلالات ژنتيک رخ مي دهد و خطر ايجاد بيماري مادرزادي در هر حاملگي در جمعيت عادي يک در چهل مي باشد. فرزندان ازدواجهاي فاميلي ممکن است در معرض خطر بالاتري در خصوص بيماري هاي چند عاملي و با وراثت پيچيده مانند ناشنوايي، نابينايي و ساير بيماري ها قرار بگيرند. همچنين ازدواج خويشاوندي چه براي دختر و چه براي پسر به ويژه در خانواده هايي که از نوعي عقب ماندگي ذهني، معلوليت ها، ناشنوايي، نابينايي و سايربيماري هاي ارثي رنج مي برند، بايد حتماً با مشاوره ژنتيک همراه باشد تا اين بيماري ها مجدداً گسترش پيدا نکنند. (نيکبخت و همکاران، 1384).
به طورکلي دريک جامعه بزرگ اگر هزار ازدواج خويشاوندي را با هزار ازدواج غير خويشاوندي مقايسه کنيم بيماري هاي ژنتيکي در ازدواج هاي غير خويشاوندي دو تا سه درصد است در حالي که اين بيماري ها در ازدواجهاي خويشاوندي بين 4 تا 6 درصد ديده شده است.
با پيشرفت سريع در شناسايي زمينة ژنتيک ناشنوايي، تست هاي شنوايي جزو اهداف تشخيصي که در درمان، مشاوره ژنتيک و کنترل نقش ارزنده اي ايفا مي کند، قرار گرفته است.
از آنجايي که غربالگري جهش هاي ناشنوايي به تعداد محدودي ژن محدود مي شود، لذا شناسايي ژنهاي جديد در تشخيص اوليه و در درمان به موقع نقشي ارزنده اي ايفا مي کند و نهايتاً به کشف تکنيک هاي جديد در تست هاي ژنتيکي بعنوان روشي درمان بيماري درآينده نه چندان دور منتهي مي گردد. (کهريزي و همکاران 1384).
با توجه به شيوع بالاي ازدواجهاي فاميلي بين والدين کودکان کم شنوا مي توان گفت که همخوني والدين يکي از علل مهم کاهش شنوايي در ايران است و با توجه به مسايل فرهنگي و اجتماعي موجود در جامعه کنوني بايد در اطلاع رساني به مردم دربارة خطرات ازدواج فاميلي تلاش نمود.
در کشور ما ازدواجهاي فاميلي در روستاها و مناطق عشايري بيشتر از نقاط شهري است و اين به دليل بافت فرهنگي و روابط قومي غني حاکم بر اين مناطق است. به اين دليل عشاير و روستاييان ترجيح مي دهند که با فردي از فاميل و نزديکان خويش، ازدواج کنند.
لذا مي توان با منبع ازدواجهاي فاميلي، آموزش بهداشت، کنترل تعداد فرزندان و همينطور مشاوره ژنتيک به ويژه براي خانواده هاي در معرض خطر مي توان قدمهاي مهمي در زمينه کاهش تعداد ناشنوايان برداشت. همچنين ايجاد و گسترش مراکز مشاوره و کلينيک هاي مشاوره ژنتيکي در سطح کشور به خصوص در مناطق عقب افتاده عشايري، تحقيقات گسترده بر روي نمونه هاي بزرگ در سراسر کشور در زمينه بررسي علل عقب ماندگي ذهني و ناشنوايي، مراجعه خانواده ها به مراکز مشاوره ژنتيکي قبل از اقدام به ازواج هاي خويشاوندي و منبع اين گونه ازودواج ها مي توان اقدام به کاهش تعداد ناشنوايان کرد.
در پايان بايد گفت که غالب ناهنجاري هاي ژنتيکي و بيماري هاي ارثي قابل پيش بيني بوده و با در نظر گرفتن قوانين وراثت و مشاوره هاي ژنتيکي و انجام آزمايش هاي مختلف قبل از ازدواج هاي فاميلي مي توان از تولد تعداد قابل ملاحظه اي از کودکان معلول و عقب ماندة ذهني که به علت اختلالات ژنتيکي متولد مي شوند جلوگيري به عمل آورد. (اکرمي، 1385).
با توجه به موارد ذکر شده در کشور ما خصوصاً در بعضي از مناطق به علت عدم آگاهي والدين و بعضي از سنت هاي رايج در بين جامعه، اين مسئله را ناديده گرفته و با فاميل ازدواج مي نمايند که نتيجه آن ايجاد معلوليت ناشنوايي، عقب ماندگي ذهني و جسمي و نابينايي مي باشد. لذا مطالعه و تحقيق در اين زمينه مي تواند به عنوان راهنمايي براي جامعه به منظور جلوگيري از ازدواج هاي فاميلي بوده و در نتيجه مانعي از تولد کودکان ناشنوا باشد.
اهداف تحقيق
هدف کلي:
بررسي و مقايسه نقش ازدواج ميان فاميلي در ميان دانش آموزان ناشنوا و عادي مقطع ابتدايي
هدف جزئي:
1- بررسي تأثير ازدواج هاي فاميلي درجه يک بر ناشنوايي 2- بررسي رابطه زناشويي با ازدواج هاي فاميلي 3- بررسي راهنماي مقابله و پيشگيري از ناشنوايي 4- کاهش ميزان ازدواج هاي فاميلي و در نتيجه ناشنوايي از طريق آگاهي دادن به خانواده ها در مورد عواقب آن.
فرضيه هاي تحقيق:
1- بين ازدواج هاي ميان فاميلي و نقص شنوايي رابطه وجود دارد.
2- بين ميزان تحصيلات والدين با احتمال ازدواج هاي ميان فاميلي و در نتيجه ناشنوايي رابطه منفی وجود دارد.
3- بين جنسيت و نقص شنوايي ارتباط وجود دارد.
تعاريف واژه ها و اصطلاحات
تعريف مفهومي:
ازدواج هاي فاميلي:
به ازدواج هايي که بين افراد خويشاوند و فاميل مانند دخترعمو- پسرعمو، دختر خاله و پسرخاله و دايي زاده و امثال آنها باشد. فاميل و خويشاوند به کساني مي گويند که جد يا اجداد مشترک داشته باشند. (ابراهيمي بختور، 1363، ص 164).
تعريف عملياتي:
ناشنوايي:
ناشنوا فردي است که با استفاده از وسايل کمکي يا بدون بهره گيري از آنها نمي تواند گفتارهاي ديگران را از طريق حس شنوايي بشنود. ميزان حس شنوايي اين گونه افراد 70 دسيبل يا بيشتر است. که انواع آن بر اساس سطح شنوايي شامل موارد ذيل مي باشد:
1- ملايم: 40-27 دسيبل
2- متوسط: 55-41 دسيبل
3- متوسط يا شديد: 70-56 دسيبل
4- شديد: 90-71 دسيبل
5- عميق: 91 و بالاتر دسيبل
(سيف نرافي و نادري، 1374، ص 245-6)