این پروپوزال در قالب فرمت word قابل ویرایش ، آماده پرینت و ارائه به عنوان پروژه پایانی میباشد
پايان نامه مقايسه سبك هاي دلبستگي و حل مسئله دانشجويان داراي نشانه هاي افسردگي با دانشجويان بهنجار دانشگاه پيام نور تبريز
عنوان
فصل اول : کلیات …………….. ۱
مقدمه …………………………………… ۲
بیان مسئله ……………………………………………….. ۵
ضرورت تحقیق …………………………………………………… ۷
اهداف تحقیق ………………….. ۸
فرضیه های تحقیق ……………………………. ۸
متغیرها …………………………… ۸
تعریف مفاهیم تحقیق ………………… ۹
تعاریف مفهومی …………………………….. ۹
افسردگی ……………………… ۹
دلبستگی ……………………………………….۹
سبک های حل مسئله ………..۱۱
تعاریف عملیاتی ………………..۱۲
افسردگی ……………………………………..۱۲
سبک های دلبستگی …………۱۲
سبک های حل مسئله ………………………..۱۲
فصل دوم : مبانی نظری وپیشینه تحقیق …………….۱۳
مقدمه ……………………………………..۱۴
تعریف افسردگی ……………………………………………..۱۴
دیدگاه رویکردهای مختلف در مورد افسردگی …………………………….۱۵
رویکرد رفتاری ……………………………….۱۵
رویکرد روانکاوی …………………………………..۱۶
رویکرد زیستی ………………………۱۷
رویکرد شناختی ……………………………..۱۷
سبک های دلبستگی …………….۱۸
دلبستگی در نظام باولبی …………………۱۹
دلبستگی در بزرگسالان …………………..۲۰
ویژگی های طبقات دلبستگی بزرگسالان ……………………..۲۱
الف : بزرگسالان ایمن ……………….۲۱
ب: بزرگسالان ناایمن ………………………….۲۲
مقایسه دلبس………۲۳
پیامدهای دلبستگی ………………………………۲۵
سبکهای مقابله ای …………………………….۲۶
شیوه های حل مسئله ……..۲۸
جهت گیری به مسئله …………………..۲۹
مهارت های حل مسئله ……………………..۳۱
رابطه حل مسئله و شیوه مقابله ……………………۳۳
پیشینه تحقیق……………………………………..۳۴
فصل سوم : روش تحقیق ……………………………………………..۳۸
مقدمه ………………………………………….۳۹
طرح تحقیق …………………………………….۳۹
جامعه و نمونه آماری …………………………..۴۰
روش نمونه گیری ………………………..۴۰
ابزارهای جمع آوری اطلاعات …..۴۰
سیاهه افسردگی بک ……………..۴۱
پرسشنامه سبکهای دلبستگی بزرگسال هازن و شور ……..۴۲
الف : معرفی پرسشنامه ………………..۴۲
ب : میزان ثبات ، پایایی و قابلیت اعتماد آزمون ………………………۴۳
ج : هنجاریابی آزمون هازن و شور در ایران ……………۴۴
د : نحوه اجرای آزمون ………………..۴۵
ه : نمره گذاری …………………..۴۵
پرسشنامه سبک های حل مسئله ……………………..۴۶
معرفی پرسشنامه ………………………………………۴۶
روش اجرای تحقیق ……..۴۸
فصل چهارم : تجزیه و تحلیل داده ها ……..۵۰
تجزیه و تحلیل اطلاعات ………..۵۲
مقدمه ………………………………………………۵۲
یافته های توصیفی ………………………………………….۵۲
سبک های دلبستگی ………………….۵۲
وضعیت دلبستگی در دو گروه افسرده و بهنجار ………………۵۲
جدول۴-۱- داده های توصیفی برای انواع سبک های دلبستگی برای دو گروه افسرده و بهنجار ….۵۳
نمودار ۴-۱- نمودار توصیفی برای انواع سبک های دلبستگی دو گروه افسرده و بهنجار ..۵۴
سبک های حل مسئله ……….۵۴
جدول ۴-۲- داده های توصیفی برای سبک های حل مسئله دو گروه افسرده و بهنجار ……۵۵
تحلیل استنباطی ……………………۵۵
تحلیل فرضیه ها …………………………………۵۶
جدول شماره۴-۳- داده های آماری آزمون دلبستگی ……………..۵۷
جدول ۴-۴- داده های آماری تی هتلینگ برای سبک های حل مسئله ……………..۵۷
جدول ۴-۵- تحلیل واریانس دوطرفه سبک های حل مسئله ………………………….۵۸
فصل پنجم : بحث و تفسیر یافته ها ……………….۵۹
بحث و نتیجه گیری ………………….۶۰
محدودیت های تحقیق …………………..۶۲
پیشنهادهایی برای پژوهش های آتی ………………..۶۳
منابع …………………………………………………۶۴
پیوست ها …………………………………….۶۷
مقدمه
شواهد روزافزون حاکی از آن است که ما اکنون در عصر مالیخولیا زندگی می کنیم . این بیماری رایجترین اختلال روانی است و اخیرا به شدت رو به افزایش نهاده است.افرادی که بعد از سال 1970 متولد شده اند، ده برابر بیشتر از پدربزرگ و مادربزرگ شان احتمال دارد به افسردگی مبتلا شوند (سلیگمن ، روزنهان ،2000). افسردگی سرماخوردگی بیماریهای روانی است.تقریبا همه ، حداقل به صورت ضعیف احساس افسردگی کرده اند.احساس دمغی،بی حوصلگی، غمگینی، ناامیدی، دلسردی، ناخوشنودی همگی تجربیات افسردگی رایج هستند(همان منبع).
با توجه به مطالب گفته شده این تغییرات بر زندگی انسانها اعم از خوشایند یا ناخوشایند مستلزم نوعی سازگاری مجدد است . روشهای مقابله با تغییرات زندگی و تنش های حاصله از این تغییرات در افراد مختلف و بر حسب موقعیتهای گوناگون متفاوت است . از طرفی دیگر فشار روانی بخشی از زندگی انسانی بوده و امروزه بخصوص در سالهای اخیراین فشار روانی افزایش داشته است.هر فردی فشار روانی را در زندگی خود تجربه می کند وپاسخ افراد نیز به این فشارها به عنوان سبکهای مقابله ای. شخصی متفاوت است. مطابق مدل مقدماتی کوپر از فشار روانی(1981به نقل از پاول وانرایت ،1987 . ترجمه بخشی پور و صبوری مقدم ،1378 ) ، برخی از ویژگی های فردی و همچنین یک دسته از عوامل محیطی،ادراک فرد از فشار روانی را تحت تاثیر قرار می دهد . پاسخهای افراد به منابع فشار روانی، به دو گروه تقسیم می شود: نخست پاسخهای سازگارانه ؛ یعنی آن دسته از اعمال و رفتارهایی که به فرد کمک می کند فشار روانی کاهش یابد و دسته دوم، پاسخهای ناسازگارانه ؛ یعنی اعمال و پاسخهایی که فرد را در وضعیت بی ثباتی قرار می دهد . اجتناب از موقعیت هایی که موجب اضطراب می شود، پرخاشگری،افراط در مصرف الکل،مشکلات جسمی و وابستگی به مواد و همچنین افسردگی از اثرات بلند مدت اتخاذ راهبردهای ناسازگارانه می باشد(همان منبع) .
این نکته روشن است که تعامل با جهان بیرونی،مراحل تحول و درگیری های درونی آدمی در تمام دوره ها و اعصار مورد توجه قرار گرفته است . اما آنچه اهمیت این تعامل را بیشتر آشکار می سازد ، شیوه هایی هستند که افراد برای مواجهه با این شرایط در پیش می گیرند . شیوه های تعامل که در هر دیدگاهی نامی گرفته اند(سلطه ، دفاع ، واقع نگری در حل مسئله و...)در مفهوم مقابله به هم می پیوندند. مقابله می تواند به طیفی از رفتارهای سازش یافته تا سازش نایافته پوشش و به صورت مفهوم چند وجهی مطرح شود. بنابراین در تحلیل مقابله سه مقوله قابل شناسایی است: رفتارها ، انگیزش ها و بازخوردها( فرایدنبرگ ،1997) . این سه مقوله در تعریف لازاروس و فلکمن (1984 نقل از فرایدنبرگ 1997)به عنوان کاملترین تعریف مفهوم مقابله ارائه شده است: " مقابله ،کوششهای رفتاری و شناختی متغیری است که نیازهای فرد را تعدیل می کند ؛ نیازهایی که از منابع درونی و بیرونی سرچشمه می گیرند و افراد آنها را طاقت فرسا و فراتر از توان خود می دانند" .بنابراین مقابله طیف گسترده ای از راهبردهای نظم بخشی به هیجان ها، تفکر سازنده، تنظیم رفتار و برانگیختگی های خود پیرو و مهار کننده را در جهت تغییر و کاهش منابع تنیدگی زا به کار می برد(گونزالس و همکاران ؛2001)و بخشی از گستره فرآیندهای نظم بخشی محسوب می شود که می تواند نحوه اثر گذاری تنیدگی بر پاسخهای شناختی،رفتاری، هیجانی و جسمانی را تعیین کند(لوجین و همکاران ؛ 2004) وبا سازش یافتگی جسمانی،رفتاری و روانشناختی افراد در ارتباط باشد(فلکمن، لازاروس ؛1984 نقل از فرایدنبرگ ،1997). این ارتباط فرآیندی پویا بین فرد و محیط است که در خلال آن امکان تعیین سازش یافتگی راهبردهای مقابله ای فرد فراهم می شود(همان منبع).
دلبستگی یک پیوند عاطفی است که با تمایل به جستجو در مجاورت یک فرد یا شئ ماندن بویژه در موقعیت های استرس زا مشخص می شود(باولبی ، 1969).
نظریه دلبستگی (باولبی ،1969 ،1973،1980) مبتنی بر این امر است که پیوندهای عاطفی نخستینی که بین کودک و مادر( مراقب )در قالب مدلهای ذهنی درونسازی می شوند ، به گستره وسیع روابط بین شخصی کودک در آینده تعمیم می یابند و الگوی این روابط، یعنی سبکهای دلبستگی،در طول زندگی نسبتا پایدار می مانند(برترتون ،1991و کسیدی ،1985).
بيان مسئله
طبق نظريه تبادلي لازاروس و فلكمن، افسردگي پيامد تنيدگي هايي است كه از يك مقابله مناسب و موفقيت آميز محروم مانده است(آقايوسفي ، 1378).بكارگيري راهبردهاي مقابله اي مختلف، نتايج متفاوتي در سلامتي رواني افراد دارد(الدوين ، روينسون ،1987؛ ونك ، پاتن ،2002).نتايج پژوهشها نشان مي دهدكه ويژگي هاي فردي و شدت افسردگي بيماران مبتلا به افسردگي اساسي در بكارگيري راهبردهاي مقابله اي موثر است(شاهميري، قريشي زاده ، 1385).محققان دريافته اند كه بيماران با افسردگي شديدتر بيشتر از راهبردهاي عاطفه مدار و ناسازگارانه استفاده مي كنند كه با احساس نااميدي و كاهش پيشرفت آنها همراهي دارد. آنها همچنين دريافته اند كه بهبودي از افسردگي، با تغيير در سبك راهبردهاي مقابله اي يعني استفاده كمتر از راهبردهاي عاطفه مدار همراه بود( همان منبع ( .
ویتالینو در مطالعه اي دريافت افسردگي با تفكر آرزويي رابطه مثبت و با مقابله مسئله مدار رابطه منفي دارد.همچنين کوین وهمكاران گزارش كردند كه افراد افسرده تفكر آرزويي بيشتري به كار برده و حمايت اجتماعي بيشتري نيز نسبت به افراد غير افسرده طلب مي كنند(آقايوسفي،1378).مطالعه مشابه به اين نتيجه رسيده افرادي كه بيشتر از راهبردهاي عاطفه مدار و كمتر موثر استفاده مي كنند نسبت به افرادي كه كمتر اين راهبردها را به كار مي گيرند سلامتي رواني پايين تري دارند(ماتسون ،آینزمن ،2003به نقل از آقا یوسفی ،1378) . استروب و همكاران( 2002 ) و سيگمن و همکاران( 1999، به نقل از نیکزادقنبری و همکاران ، 1385 ) نشان داده اند كه سبك هاي دلبستگي با ميزان احساس غربت ، افسردگي و ثبات هيجاني رابطه دارد . افراد دلبسته ناايمن احساس غربت بيشتر، ثبات هيجاني كمتر واحساس تنهايي وافسردگي بيشتري داشتند .
از سويي ديگر بررسي ها نشان داده اند كه بين نشانه هاي افسردگي و دلبستگي اضطرابي(ناايمن)ارتباط وجود دارد و توانايي تقويت خود و نياز به تاييد ديگران، واسطه اين ارتباطند و توانايي تقويت خود، بين نشانه هاي افسردگي و دلبستگي اجتنابي پيوند برقرار مي كند. تحليل داده ها نشان داده اند كه 54/0 واريانس نشانه هاي افسردگي توسط دلبستگي اضطرابي تقويت خود و نياز به تاييد ديگران تفسير مي شود(وي و ماللينكورد ، 2005) . بنابراين تاييد ديگران با افزايش حرمت خود از بروز نشانه هاي مرزي پيشگيري مي كند و افراد اجتنابي و دوسوگرا به دليل روابط مبتني بر ناايمني عاطفي با محروم ماندن از تاييد و تقويت ديگران ، در مقايسه با افراد ايمن آمادگي بيشتري براي ابتلا به بيماري هاي رواني دارند.با توجه به تحقيقات ذكر شده بين افسردگي و سبك هاي حل مسئله و همچنين بين طبقاتي از سبكهاي دلبستگي ناايمن با افسردگي ارتباط معني داري وجود دارد.تحقيق حاضر نيز در صدد مقايسه سبك هاي دلبستگي و حل مسئله دانشجویان دارای نشانه های افسردگی با دانشجویان بهنجار مي باشد.
ضرورت تحقيق
نظريه دلبستگي يك چارچوب تحولي را براي درك ارتباط بين نشانه شناسي افسردگي و ناايمني دلبستگي كودك والد و سپس به شريك احساسي فراهم كرده است.به همين دليل دربرخي از تحقيقات بر رابطه بين افسردگي با دلبستگي و سپس تاثير اين موضوع بر ارتباط با والدين و روابط احساسي فرد و در نهايت سازگاري زناشويي در آينده متمركز شده اند. همچنين مطابق نظريات سبكهاي حل مسئله ، توانايي حل مسئله بطور معني داري با ميزان تنيدگي روانشناختي ارتباط دارد. بدين صورت كه ميزان توانايي حل مسئله بالا پيش بيني كننده سطح تنيدگي پايين و در نتيجه ميزان سلامت بالاست . بنابراين مي توان با استفاده از نظريه دلبستگي و حل مسئله به فرايند درمانگري افسردگي كمك كرد. همچنين با اين پژوهش مي توان اساسي بودن توجه به مسئله دلبستگي و سبكهاي حل مسئله را نشان داد و با ايجاد آموزش هاي لازم به پدر و مادر و همچنين خود افراد و آگاه سازي آنها در رابطه با مشكلات ناشي از اختلالات دلبستگي و سبكهاي حل مسئله معيوب و در نتيجه ايجاد تغييرات به موقع و لازم در اين مولفه ها به بالا بردن سلامت رواني افراد كمك كرد.
بطور كلي ضرورت نظري اين پژوهش تبيين مقايسه اي سبكهاي دلبستگي و سبكهاي حل مسئله دانشجویان دارای نشانه های افسردگی با دانشجویان بهنجار مي باشد.درسطح عملي و كاربردي نيز با صحه گذاشتن بر تاثير طبقات دلبستگي و سبكهاي حل مسئله بر ساير سازه هاي رواني افراد مي تواند به رواندرمانگران در بكار بردن اين تئوري ها در كمك به مراجعان مفيد واقع شود.
اهداف تحقیق
هدف كلي در پژوهش حاضر، مقايسه سبكهاي دلبستگي و حل مسئله دانشجویان دارای نشانه های افسردگی با دانشجویان بهنجار مي باشد.
اهداف ويژه اين پژوهش عبارتند از:
1) مقايسه سبكهاي دلبستگي دانشجویان دارای نشانه های افسردگی با دانشجویان بهنجار؛
2) مقايسه سبكهاي حل مسئله دانشجویان دارای نشانه های افسردگی با دانشجویان بهنجار.
فرضيه هاي تحقیق
- دانشجویان افسرده نسبت به دانشجویان بهنجار از سبک دلبستگی ناایمن برخوردارند.
- دانشجویان افسرده در سبک حل مسئله هیجان مدار نسبت به دانشجویان بهنجار نمره بالاتری کسب می کنند.
متغير ها
متغير مستقل
سبكهاي دلبستگي و سبكهاي حل مسئله