این فایل در قالب فرمت word قابل ویرایش ، آماده پرینت و استفاده میباشد
چكيده
تحقيق حاضر در زمينه مقايسه وضعيت اشتغال دانشجويا با انگيزه دانشجويان مدركگرا ميباشد كه با هدف آزمون پنج فرضيه که حاکي از وجود رابطه بين بيکاري دانش آموختگان و عوامل آموزشي، عوامل فرهنگي- اجتماعي، عوامل اقتصادي، عوامل مديريتي و عوامل سياسي است، انجام گرديده است. جمعيت نمونه اين پژوهش را ٥٨٢ نفر (١٤٤ نفر دانشگاهيان، ١٠٠ نفر مديران بنگاهها، ١٧٢ نفر دانش آموختگان دانشگاهها و ١٦٦ نفر دانش آموختگان شاغل در بنگاهها) تشکيل ميدهند. انتخاب نمونه براي انجام اين تحقيق به روش تصادفي بوده است. اطلاعات لازم براي آزمون فرضها از طريق پرسشنامه به دست آمد. سئوالات پرسشنامه از نوع بسته و پنج گزينهاي بوده است. علاوه بر سئوالات بسته، ٥ سئوال باز نيز براي اعلام ديدگاههاي افراد نمونه در پرسشنامه گنجانيده شد. اعتبار پرسشنامه از طريق محاسبه ضريب آلفاي کرونباخ سنجيده شده و روايي آن از نوع روايي محتوي ميباشد. محاسبات آماري اين پژوهش با استفاده از برنامه CSS براي شاخصهاي آماري ميانگين، انحراف معيار، آزمون F و تحليل واريانس انجام شد.
مقدمه
آموزش محرکي قوي جهت ايجاد تحول اجتماعي است، که به طور بالقوه موقعيتهاي برابر براي افراد به وجود ميآورد و آنان را براي تحرک شغلي و استفاده هر چه بيشتر از استعدادهايشان آماده ميسازد. ولي کارکرد نظامآموزشي در ايفاي اين نقش در سالهاي اخير به دليل آن که بيکاري و کم کاري به ميزان نگران کنندهاي رسيده است و تحصيل کردگان به نحو فزايندهاي بر صفوف بيکاران ميپيوندند قابل ترديد است.
اگر چه مسئله بيکاري با توجه به تبعات آن در ناهنجاريهاي اقتصادي اجتماعي و فرهنگي براي کليه آحاد جمعيت کشور آزار دهنده و براي اقتصاد کشور باز دارنده است. با اين حال بيکاري فارغ التحصيلان دانشگاهها از حساسيت و ضريب اهميتي دو چندان برخوردار است.
اين اهميت به دليل سرمايه گذاري انجام شده براي تربيت نيروي انساني ماهر در کشور و بلااستفاده ماندن آن در فعاليتهاي اقتصادي و وارد ساختن خسارت به اقتصاد ملي از يکسو، فراهم نبودن زمينه براي محول کردن نقشهاي اجتماعي به افراد فرهيخته براي نيل به اهداف توسعه کشور از دگرسو و در عين حال امکان بروز اعتراض و عکس العمل در جامعه به سبب باسوادي و آگاهي بيشتر است.
پديده بيکاري و وضعيت نامعلوم شغلي دانش آموختگان دانشگاهي در حدود اوايل دهه ١٣٧٠ در کشور بروز کرده و هر ساله شديدتر شده است. ادامه روند فعلي نيز چشم انداز اشتغال آينده اين گروه را تيره تر مينماياند. اين پيش بيني و استدلالهاي مربوط به حساسيت بيکاري اين گروه، لزوم برنامه ريزي اصولي و تدوين سياستهاي دقيق براي تنظيم عرضه و تقاضاي نيروي انساني متخصص را براي توجه بيشتر مسئولان و برنامه ريزان، مورد تاکيد قرارداده است. تحقق اين امر نيازمند توليد اطلاعات و پردازش آن براي شناخت واقعيتهاي دروني است و عنصر پژوهش در کليه ابعاد آن ميتواند در توليد اين اطلاعات، پردازش آن و چگونگي بکارگيري آن نقش کليدي بازي کند. اين مقاله با درک چنين رسالتي تهيه شده است. مطالب ذکر شده در اين مقاله با هدف در نظر قرار دادن مباحث نظري علل بيکاري دانش آموختگان و اخذ ديدگاه سه گروه دانشگاهيان، مديران بنگاهها و دانش آموختگان در اين مورد آغاز شده است.
مدرک گرايي يکي از عوامل تاثيرگذار در سيستمهاي آموزشي است که البته بازخور علمي و فرهنگي و آموزشي آن را نيز در سطح خود دانشگاهها و موسسات آموزش عالي ميتوان ملاحظه کرد.
اين موضوع به عنوان يکي از معضلات برجسته کنوني جامعه، قشرهاي مختلف را با اهدافي واهي و بي ارزش که تاثيرات منفي بسزايي را در نوع زندگي آنها داشته است روانه دانشگاهها کرده تا جايي که محيط دانشگاه را برخي صاحب نظران و حتي عامه مردم بيشتر به جاي آن که محيطي موثر در افزايش و ارتقاي سطح علمي و تخصصي افراد بدانند، محيطي براي بهبود ارتباطات اجتماعي افراد ميشناسند نه مکاني براي کسب مهارت و علم؛ هرچند مهارتهاي روابط اجتماعي در جاي خود بسيار حائزاهميت است، ولي اين همه هزينه و زمان را اتلاف ميکنيم، اما نه تنها پس از فارغ التحصيلي، علم و مهارتي حاصل نيکنيم بلکه به لحاظ شخصيتي، اجتماعي و اخلاقي نيز رشد که نکرده هيچ گاه به عيوب و مفاسد اخلاقي نيز دچار شده و علاوه بر آن سطح توقع و انتظاراتمان نيز نسبت به جامعه و دولت افزايش پيدا کرده و موج اعتراض و انتقادهاي فراوان و گاهي نابجا را چه در سطح دولت و مجلس و چه در جمعيتهاي عمومي به همراه داشته است. اما دليل شيوع مدرک گرايي در جامعه چيست؟
محاسبات انجام شده در اين پژوهش نتايجي به شرح زير نشان داد:
- از ديدگاه گروه نمونه بين عوامل پنج گانه و مسئله بيکاري دانش آموختگان رابطه وجود دارد.
- گروه نمونه در ٤٨ عامل از ٥٠ عامل مورد بررسي نظر خود را مبني بر وجود رابطه بين آن عاملها و مسئله بيکاري دانش آموختگان ابراز داشته است.
- ساختار اولويتهاي اعلام شده در مورد عوامل موثر بر بيکاري دانش آموختگان در دو گروه فرعي نمونه (دانشگاهيان و مديران بنگاهها) يکسان و به ترتيب عبارتند از عوامل مديريتي، عوامل اقتصادي، عوامل آموزشي، عواملي سياسي و عوامل فرهنگي – اجتماعي بود.
- در گروه نمونه دانش اموختگان اولويتهاي عوامل موثر بر بيکاري دانش آموختگان عبارتند از عوامل مديريتي، عوامل اقتصادي، عوامل آموزشي، عوامل فرهنگي – اجتماعي و عوامل سياسي بود. در انتها محقق با توجه به نتايج حاصل، پيشنهاداتي ارائه نموده است.
فرضيههاي اين تحقيق براي آزمون عبارتند از:
- از ديدگاه گروه نمونه بين عوامل آموزشي و بيکاري دانش آموختگان رابطه وجود دارد.
- از ديدگاه گروه نمونه بين عوامل فرهنگي اجتماعي و بيکاري دانش آموختگان رابطه وجود دارد.
- از ديدگاه گروه نمونه بين عوامل اقتصادي و بيکاري دانش آموختگان رابطه وجود دارد.
- از ديدگاه گروه نمونه بين عوامل مديريتي و بيکاري دانش آموختگان رابطه وجود دارد.
- از ديدگاه گروه نمونه بين عوامل سياسي و بيکاري دانش آموختگان رابطه وجود دارد.
- از ديدگاه انگيزش گروه غيرنمونه دانشجويان مدرك گرا
علاوه بر آزمون فرضيههاي فوق الذکر، اين تحقيق درصدد پاسخگويي به سئوالات زير نيز است :
- علل بيکاري و وضعيت اشتغال از ديدگاه دانشگاهيان کدام است و اولويتهاي آنها نسبت به يکديگر چگونه است ؟
- به نظر مديران بنگاهها چه عواملي موجب بيکاري فارغ التحصيلان دانشگاهي شده است ؟ عوامل مسبب بيکاري فارغ التحصيلان از نظر دانش آموختگان کدام است ؟
- چه تفاوتها (و يا چه همبستگي) بين ديدگاههاي اين سه گروه يعني مديران بنگاهها به عنوان متقاضي نيروي انساني متخصص، دانشگاهيان به عنوان کساني که رسالت تربيت نيروي انساني متخصص را عهده دار هستند و فارغ التحصيلان به عنوان افرادي که عمر خود را صرف آموزش عالي به اميد مشارکت در بازار کار کرده اند، وجود دارد.
- دانشجوياني كه صرفاً براي گرفتن مدرك وارد دانشگاه شدند، چه انگيزهاي براي يافتن شغل دارند؟
روش تحقيق
روش تحقيق اين بررسي، «روش تحقيق توصيفي » است. اين نوع از مطالعات تجربي نيستند، زيرا با روابط ميان متغيرهاي دست کاري نشده در موقعيتهاي طبيعي و نه موقعيتهاي ساختگي سر و کار دارند. از آنجايي که وقايع يا شرايط در اين روش تحقيق قبلاً اتفاق افتاده اند يا هم اکنون موجودند، پژوهشگر صرفاً متغيرهاي مناسب را براي تحليل روابط آنها انتخاب ميکند.
يکي از مشخصات اين نوع از مطالعات، ساختن و آزمون فرضيهها (حکم، بيان رسمي يا توضيح آزمايشي رابطه بين دو يا چند متغير) است. بنابراين در اين مطالعه نيز ضمن ساختن فرضيه ها، «روش علي يا پس از وقوع » بکار گرفته ميشود. هدف از اين روش بررسي امکان روابط علت و معلولي از طريق مطالعه نتايج موجود و زمينههاي قبلي و يا جمعوري نظرات به اميد يافتن علت عمل انجام شده است.
همان طوري که ذکر شد ويژگي تحقيق علي، بررسي علل، پس از وقوع آنها است. در اين روش اطلاعات لازم جهت بررسي علل وقوع يک پديده هنگامي جمعوري ميشود که آن پديده رخ داده است، بنابراين پژوهشگر هيچ گونه دخالتي در بروز آن نداشته است بلکه او يک يا چند اثر (عمل انجام شده يا متغير وابسته) را انتخاب کرده و با مطالعه زمينه و شرايط قبلي درصدد جستجوي علل يا روابطي (متغير مستقل) براي وقوع آن پديده است.
بيان مسئله
مدت هاست که این مسئله به شدت ذهن من را به خود مشغول کرده که عامل اصلی این حجم عظیم تحصیلکرده های بیکار در ایران چه می تواند باشد؟ چه چیزی باعث شده که این آمارهای عجیب و غریب از تحصیلکرده های بیکار توسط سازمانها و مراکز مختلف دولتی و غیردولتی ارائه شود؟عموما این دسته از افراد که با مدرک دانشگاهی بیکار مانده اند و یا به شغل های کاذب اشتغال دارند عامل این وضع را دولت و سیاست های غلط مسئولان می دانند.البته برای اکثر به یک عادت تبدیل شده که همواره در هر مسئله ای انگشت اتهام را به سوی دولت نشانه بگیریم. غافل از اینکه شاید ذرهای هم خودمان در پدید آمدن مشکلات نقش داشته ایم. برخی نیز با چند درجه تخفیف سوی دولت نشانه بگیریم غافل از اینکه شاید ذرهای هم خودمان در پدید آمدن این مشکلات نقش داشته ایم. برخی نیز با چند درجه تخفیف به ارگان اصلی دولت، پارتی بازی ها، رابطه بازی ها، تحریمها و...را با عث به وجود آمدن این وضع می دانند. در اینجا بنده قصد دفاع از دولت را ندارم زیرا باور دارم همان اندازه که ما مقصر هستیم دولت نیز تقصیر داشته و دارد. این یادداشت از معضلات بخشی از جامعه بوده و نگارنده قصد تعمیم آن به کل جامعه ایران را ندارد.
مدرک گرایی معضلی برای بازار سرمایه
آنچه امروزه بازار کار را دچار مشکلاتی کرده ناهماهنگی بین بازار کار و نظام اموزشی کشور است به طوریکه به دلیل بروز پدیده ای به نام مدرک گرایی به توانایی و استعداد افراد توجه نمی شود و صرفاً ملاک ارزیابی کارمندان تعداد مدرک علمی آنها قرار گرفته است.
مدرک گرایی وضعیتی را توصیف می کند که در آن، مدارک تحصیلی برای غربال کردن و گزینش داوطلبان هر شغل مورد استفاده قرار می گیرد. متأسفانه این پدیده در بازار سرمایه کشورمان که یکی از بازارهای کار نوظهور در ایران محسوب می شود، در حال گسترش می باشد به طوریکه مدرک تحصیلی دانشگاهی و یا گواهینامه های حرفه ای افراد که از سازمان بورس اوراق بهادار دریافت می کنند، ملاک ارزیابی آنها قرار می گیرد.
مدرک براي حقوق بيشتر
اين گونه موارد باعث ميشود هويت و دليل شکل گيري سازمانها در کشور زيرسوال برود و در علم مديريت نيز در مبحث رضايت شغلي و ايجاد انگيزه در پرسنل بخوبي به موضوع پرداخت شده و البته به اين ترتيب که افزايش حقوق و مزاياي کارکنان با توجه به ارائه کيفيت بهتر کار و افزايش تخصص فرد براي انجام بهتر امور و وظايف و مسووليتها و اختيارات است، اما هر مدرکي ميتواند در حوزههاي کاري متفاوت تخصص و مهارت براي انجام بهتر و با کيفيت تر امور را به همراه داشته باشد که موجبات آن را فراهم کرده تا اکبر، امروز بدون آن که ارزش چنداني براي تحصيلات و کسب تخصص و مهارت قايل باشد به صرف به دست آوردن حقوق بيشتر در دانشگاه حضور يابد. به اين موضوع از زاويهاي ديگر نيز ميتوان پرداخت و اين پرسش مطرح است که در شغلهاي متفاوت با وظايف و اختياراتي که به عهده فرد شاغل است، اخذ مدرک اصلا لزوم و کاربرد آنچناني دارد؟ مثال روشن آن را ميتوان در موارد استخدامي بانکها شاهد بود. بيشتر بانکهاي کشور به هنگام استخدام، دارندگان مدارکي چون حسابداري، اقتصاد، حقوق، مديريت را در گرايشهاي مختلف استخدام ميکنند يا کارمندان ديپلمه در اين رشتهها ادامه تحصيل ميدهند. اين مدارک چه کاربردي براي بانکها دارد؟
ابتذال مدرک گرایی و بیکاری جوانان تحصیل کرده
با شروع به کار واحدهای دانشگاه در اقصی نقاط کشور مسائل اجتماعی گوناگون از جمله موضوع خدمت سربازی دانشجویان دانشگاه و به دنبال ضرورت صدور گواهی تحصیلی و گواهی اشتغال به تحصیل و فارغ االتحصیلی دانشجویان دانشگاه پدید می آید. دانشگاه ابتدا برای جذب دانشجو اعلام می نماید که الزامی به ارائه مدرک دیپلم برای تحصیل در این دانشگاه وجود ندارد، لذا برخی در سن ۱۶ سالگی در مقطع دبیرستان به راحتی به عنوان دانشجو در دانشگاه آزاد اسلامی پذیرفته شده و شروع به تحصیل نمایند.
در بررسی به عمل آمده در فاصله زمانی سال های ۱۳۶۶ تا انتهای ۱۳۷۳ وضعیت دانشگاه آزاد اسلامی از حیث هیات علمی، فضای آموزشی و امکانات در وضعیت بسیار نامطلوبی قرار داشته است به طوری که اکثر واحدها و شعبات نه تنها حداقل های شرایط مورد نظر دفتر گسترش آموزش عالی را نداشته، بلکه حتی حداقل های مورد نظر کمیته ارزیابی را نیز نداشته اند. دانشگاه نه تنها هیچ اقدامی در زمینه اصلاح مشکلات فوق انجام نداده بلکه از عمل به مقررات آموزش عالی کشور و نیز اساسنامه خود نیز عدول کرده است. به طوری که دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی در مورخ ۲۵/۳/۱۳۷۹ خطاب به رئیس هیات امنای دانشگاه به عدم اخذ مجوز کلیه واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی به جز واحد خمین اشاره می نماید.
جمعيت نمونه و روش نمونهگيري
جمعيت نمونه اين تحقيق را ٥٨٢ نفر تشکيل ميدهند. انتخاب جمعيت نمونه از جامعه آماري به روش نمونه تصادفي طبقهاي بوده است. تعداد دانشگاهيان ١٤٤ نفر بود. اين گروه شامل روساي دانشگاهها، معاونين و اعضاي هيات علمي شاغل در دانشگاههاي دولتي حضوري، دولتي نيمه حضوري، غيردولتي و مراکز آموزش عالي وابسته به دستگاههاي اجرايي (١٧ دانشگاه) است. تعداد مديران بنگاهها ١٠٠ نفر پيش بيني شد. اين تعداد شامل مديران شاغل در بخشهاي دولتي، غيردولتي و تعاوني از يکسو و خدمات، صنعت و کشاورزي از سوي ديگر (٢٩ بنگاه) بود. انتخاب گروه نمونه دانش آموختگان خود شامل دو گروه فرعي بود نخست گروه دانش آموختگان دانشگاهها به تعداد ١٧٢ نفر، دوم دانش آموختگان شاغل در بنگاهها به تعداد ١٦٦ نفر. قابل ذکر است تعداد جمعيت نمونه ٦٠٠ نفر تعيين شده بود که عليرغم پيش بينيهاي انجام شده در حد ٥٨٢ نفر محقق گرديد (جدول ١).
ابزار اندازهگيري
براي گردآوري دادههاي مورد نياز اين گزارش از پرسشنامه استفاده شد. سئوالات قسمت اول پرسشنامه را سئوالهاي مشخصهاي تشکيل ميدهد. هدف از اين سئوالات دستيابي به اطلاعاتي در مورد ويژگيهاي پاسخگويان است. پرسشهاي اين قسمت براي سه گروه جمعيت نمونه يعني «دانشگاهيان »، «دانش آموختگان » و «مديران بنگاهها» متفاوت است. در پرسشنامه دانشگاهيان علاوه بر مشخصات عمومي (جنس و وضعيت تاهل) پست عضو هيات علمي در دانشگاه، رتبه علمي او، گروه تخصصي و محل اشتغال آنان به وسيله گزينههاي مختلف مورد سئوال قرار گرفته است. در مورد دانش آموختگان سئوالات چندگزينهاي مربوط به اين قسمت، مقطع تحصيلي، گروه تخصصي، نوع دانشگاه محل تحصيل، سال فراغت از تحصيل و وضعيت اشتغال را شامل بوده است و در مورد مديران بنگاهها وضعيت تحصيلات دانشگاهي، دانشگاه محل تحصيل و بخشي که در آن اشتغال دارند، آمده است. تعداد گزينههاي مربوط به سئوالات اين قسمت بين ٢ تا ٦ گزينه متغير است.
قسمت دوم سئوالات پرسشنامه را سئوالات اعتقادي تشکيل ميدهد. سئوالهاي اعتقادي براي پي بردن به عقايد افراد و نه تعيين درستي يا نادرستي عقايد آنها طرح ميشود.
اعتبار و روايي ابزار اندازهگيري
اعتبار عبارت است از ثبات يا هماهنگي، قابليت اعتماد، پايائي و... مقصود از اعتبار يک وسيله سنجش آن است که اگر خصيصه مورد نظر را با همان وسيله (يا وسيله مشابه و قابل مقايسه با آن) تحت شرايط مشابه دوباره اندازه بگيريم، نتايج حاصل تا چه حد مشابه، دقيق و قابل اعتماد است. يک وسيله معتبر آن است که داراي ويژگي تکرارپذيري و باز پديدآوري باشد، يعني بتوان آن را در موارد متعدد به کار برد، و در همه موارد نتايج يکسان توليد کند. روشهاي متعددي براي محاسبه همبستگي و برآورد ضريب اعتبار (اجراي يک فرم واحد از ابزار سنجش در دوبار با فاصله زماني و بدون فاصله زماني، اجراي دو فرم موازي از يک وسيله با فاصله زماني و بدون فاصله زماني، روش دو نيمه کردن، استفاده از فرمول کودر ريچاردسون و استفاده از ضريب آلفاي کرونباخ ) وجود دارد.
روش تجزيه و تحليل دادهها
پس از اجراي پرسشنامهها در گروه نمونه، کدگذاري آنها، استخراج اطلاعات و پانچ و انتقال آن بر روي کامپيوتر انجام شد. سپس محاسبات آماري (توصيفي و استنباطي) با استفاده از برنامه ١ CSS براي شاخصهاي آماري توزيع فراواني، ميانگين، انحراف معيار، آزمون F و تحليل و اريانس ٢ انجام شد.
محاسبه ميانگين براي تعيين اولويت (يا قوت) هر عامل (٥٠ عامل) و مجموعه عوامل (آموزشي، اقتصادي، اجتماعي- فرهنگي، مديريتي و سياسي) در هر گروه محاسبه شد. ميزان پراکندگي پاسخهاي گروه نمونه به هر سئوال از طريق محاسبه انحراف استاندارد امکان پذير شد. تحليل و اريانس براي تعيين تفاوت بين ميانگينهاي گروههاي نمونه بکار گرفته شد.
محدوديتهاي بررسي
محدوديتها و تنگناهاي اين تحقيق که توجه به آنها در استفاده از نتايج اين بررسي بايد مورد نظر قرار گيرد به قرار زير است:
1- هر گاه جامعه مورد بررسي از ابعاد مختلف قابل طبقه بندي باشد، بهتر است جامعه را به گروههاي کوچکتر همگن تقسيم نمود تا نمونهاي که معرف دقيقتر جامعه است، انتخاب شود. زيرا يک نمونه واقعي شامل افرادي است که به نسبت جمعيت هر يک از طبقات متعلق به سطوح مختلف انتخاب ميشوند و لذا در اين نوع نمونه گيريها (نمونه تصادفي طبقه اي) آنچه حائز اهميت است مشخصات تمامي جامعه همراه با هدفهاي دقيق تحقيق است. در دو طبقه جامعه آماري اين تحقيق يعني دانشگاهيان و مديران بنگاهها انتخاب جمعيت نمونه با اندکي محدوديت انجام شده است. انتخاب نمونه در گروه اول به دليل تعدد مباني براي تفکيک جامعه به گروههاي مختلف (گروه تخصصي، رتبه علمي، بخش آموزش عالي، نوع مرکز آموزش عالي، پست هيات علمي) و در گروه دوم به دليل عدم دستيابي به تمامي مشخصات جامعه (با در نظر گرفتن هدف تحقيق) با لحاظ کردن کليه شاخصهاي ممکن براي طبقه بندي (و نه تمام آنها) براي تشابه جمعيت نمونه با جامعه آماري خود انجام شده است.
يافتههاي پژوهش
يافتههاي اين پژوهش براساس مراحل طي شده، محاسبات کمي و محدوديتهاي ذکر شده عبارتند از:
١- از ديدگاه گروه نمونه بين عوامل آموزشي، فرهنگي اجتماعي، اقتصادي، مديريتي و سياسي و بيکاري دانش آموختگان ارتباط وجود دارد. دانشگاهيان اعتقاد بيشتري به تاثير عوامل مذکور داشته اند.
٢- ترتيب اهميت يا تاثير عوامل پنج گانه بر مسئله بيکاري دانش آموختگان در گروههاي دانشگاهيان و مديران بنگاهها يکسان و به ترتيب عبارتند از عوامل مديريتي، اقتصادي، آموزشي، سياسي و فرهنگي اجتماعي بود. ساختار اولويتهاي اعلام شده در مورد عوامل موثر بر بيکاري دانش آموختگان از سوي گروه فارغ التحصيلان عبارتند از عوامل مديريتي، عوامل اقتصادي، عوامل آموزشي، عوامل فرهنگي اجتماعي و عوامل سياسي است.