بخشی
از متن اصلی :
در تعريف واژه ي «ادبيات» و تبيين «ماهيت»
و «رويكردهاي معرفتي» آن، از قديم ترين زمان ها تاكنون، مباحث گوناگوني از طرف صاحب
نظران به عمل آمده است.
امروزه نيز با توجه به پيشرفت هاي علمي
جديد و ورود آن به حوزه هاي علوم انساني و تعاملات اجتماعي و معرفتي آن با ادبيات،
بيش از پيش توجه علما و انديشمندان علوم انساني را به خود معطوف داشته است.
"سقراط، افلاطون و ارسطو نخستين كساني
هستند كه به طور رسمي درباره ي شعر و ادبيات، نظرهاي متقن و منتقدانه اي بيان كرده
اند."(زرين كوب، ج1، 1361،ص 6).
"ظاهراً ارسطو هم اولين كسي بود كه
آثار قوه ي ذوق و عقل انساني را، مانند آثار طبيعت، تابع قوانين و نواميس كلي شمرد
و شعر و ادبيات را در زمره ي فعاليت هاي ذهني انسان و داراي وجود و ماهيت معرفتي به
شمار آورد."(زرين كوب، ج2، 1361،ص829).
بررسي موضوع "وظيفه" و
"كاركرد بيروني ادبيات"، تاريخ طولاني دارد؛ دانشمندان و نظريه پردازان مختلفي
با تأثير از آراء ادبي افلاطون و به خصوص ارسطو، به طور عمده بيشتر بر جنبه هاي معرفتي
ادبيات تأكيد داشته اند. اما از دورهي رنساس به بعد، و با توجه به توسعه ي روز افزون
پيشرفت هاي علمي و صنعتي در غرب، "نظريه پردازان ادبي اغلب از جنبههاي معرفتي
ادبيات دور شده و به برآيند لذّت و انفعال نفساني ادبيات، تأكيد بيشتري نموده و آن
را از مظاهر و نمودهاي عيني و ذاتي ادبيات برشمردند."(رِنِه ولك، مورگان فوستر؛1370،
صص 45-44).
تني چند از نظريه پردازان بر رويكردهاي
عملي (Practic) ادبيات و جنبه هاي انساني
و اجتماعي آن تأكيد داشته و مفهوم غايي و ماهيت دروني ادبيات را در ساختار عملي و عيني
آن تعريف كرده اند. (سارتر؛1363،ص 29).
برخي نيز صرفاً جنبه ي زيبايي «ادبيات»
را ماهيت اصلي آن بر شمرده اند؛ و به گفتة اِمِرسون1 (1882-1803)، «زيبايي» خودش را
توجيه مي كند و در كنار هرگونه دفاعي كه از شعر به وسيله ي ارسطو، درايدن، كالريچ و
ديگران به عمل آمده، بايد گفت كه « نخستين وظيفه و عمدهي شعر، وفادار ماندن به ماهيت
خودش است.» (رنه وِلِك و آستن وارن؛ 1373،ص31).
عده اي نيز مانند ماثيو آرنولد
(1888-1822)، شاعر و منتقد، به بي طرفي اخلاقي
ادبيات توجه داشتند. هدف آرنولد نيز نيل به «مجاهده ي بي طرفانه» و دست يابي به يك
«محك عيني» در ارزيابي آثار ادبي بود. و در واقع نوعي تعادل و سازش بين مفهوم زيبايي
(Beauty) و وظيفه ي اخلاقي (Duty) را تعليم مي داد.( زرين
كوب؛ ج2، 1361،ص 503).
این فایل به
همراه چکیده ، فهرست مطالب ،
متن
اصلی و منابع تحقیق با فرمتword در اختیار شما قرار میگیرد
تعداد صفحات : 31