بخشی
از متن اصلی :
غلامرضا تختی در روز پنجم شهريور ماه
۱۳٠۹در خانوادهای متوسط و مذهبی در محله خانی آباد تهران به دنيا آمد. "رجب
خان" - پدر تختی - غير از وی دو پسر و دو دختر ديگر نيز داشت كه همه آنها از
غلامرضا بزرگتر بودند. "حاج قلی"، پدر بزرگ غلامرضا، فروشنده خوار و بار
و بنشن بود. از قول رجب خان، تعريف ميكنند كه حاج قلی در دكانش بر روی تخت بلندی مينشست
و به همين سبب در ميان اهالی خانی آباد به حاج قلی تختی شهرت يافته بود. همين نام بعدها
به خانوادههای رجب خان منتقل شد و به "نام خانوادگی" تبديل شد. رجب خان
با پولی كه از ماترك پدرش به دست آورده بود، در محل سابق انبار راهآهن زمينی خريده
و يك يخچال طبيعی احداث كرده بود و از همين راه، مخارج زندگی خانواده پرجمعيت خود
را تأمين ميكرد.
نخستين واقعهای كه در كودكی غلامرضا روی داد و ضربهای
بزرگ و فراموش نشدنی بر روح او وارد كرد، آن بود كه مرحوم پدرش برای تأمين معاش خانواده
ناچار شد خانه مسكونی خود را گرو بگذارد. تختی سالها بعد در آخرين مصاحبه خود با
يادآوری اين ماجرای تلخ ميگويد: "يك روز طلبكاران به خانه ما آمدند و اثاثيه
خانه و ساكنينش را به كوچه ريختند، ما مجبور شديم كه دو شب را توی كوچه بخوابيم. شب
سوم اثاثيه را برديم به خانه همسايهها و دو اتاق اجاره كرديم. چندی بعد روزگار، عرصه
را بيشتر بر پدرم تنگ كرد تا اين كه مجبور شد يخچال طبيعياش را نيز بفروشد. اين حوادث
تأثير فراوانی در روحيه پدرم گذاشت و باعث اختلال روحی او در سالهای آخر عمر شد."
در چنان شرايطی، غلامرضا تنها ۹سال به تحصيل
پرداخت. وی خود میگويد: "مدت ۹سال در دبستان و دبيرستان منوچهری كه در همان خانی
آباد قرار داشت، درس خواندم، ولی تنها خاطرهای كه از دوران تحصيل به ياد دارم، اين
است كه هيچوقت شاگرد اول نشدم، اما زندگی در ميان مردم و برای مردم درسهايی به من آموخت
كه فكر ميكنم هرگز نمی توانستم در معتبرترين دانشگاهها كسب كنم.
این فایل به
همراه چکیده ، فهرست مطالب ،
متن
اصلی و منابع تحقیق با فرمتword در اختیار شما قرار میگیرد
تعداد صفحات : 13