بخشی
از متن اصلی :
1. زبان
شناسی (ابوالحسن نجفی، زبان و تفکر: مقاله های 1،2، 6،7،8،9؛ دکتر درزی هر دو جلد)
2. آواشناسی
(حق شناس: همه کتاب، ثمره:فقط بخش اوّل)
3. واجشناسی
(در حد آشنايی از کتاب دکتر درزی)
4. صرف
(ساختواژه) (در حد آشنايی از کتاب دکتر درزی)
5. نحو
(در حد آشنايی، کتاب ميرعمادی و نيز صفوی)
6. معناشناسی
(در حد آشنايی از کتاب پالمر و نيز صفوی)
7. کاربردشناسی
(در حد آشنايی از کتاب دکتر درزی)
8. تحليل
کلام(در حد آشنايی از کتاب دکتر درزی)
9. زبان
شناسی تاريخی(در حد آشنايی از کتاب دکتر درزی)
10. طبقه
بندی زبانها(در حد آشنايی از کتاب دکتر درزی)
زبان شناسی
زبانشناسی مطالعه علمی زبان است. اين علم
در وهله اول به زبان در مفهوم عام آن می نگرد يعنی از يک سو همه زبانها و از سوی ديگر
آن خصوصيت انسان که او را از جانداران ديگر متمايز می کند (قوه نطق). تفاوت زبانشناسی
با علوم ديگری که کم و بيش به زبان می پردازند در اين است که زبانشناسی زبان را برای
توضيح خود زبان بررسی می کند ولی آن علوم زبان را توضيح چيز ديگری به کار می گيرند
(مثلاً برای مطالعه استعداد روانی تکلم يا قوانين تفکر يا نهادهای اجتماعی يا ضايعات
مخ و اندامهای گفتار). بايد دانست مطالعه تاريخ تحول و خويشاوندی زبانها و روابط آنها
با يکديگر موضوع "ريشه شناسی "، "زبانهای باستانی و"فقه اللغه"
است.
زبان مهمترين وسيله ارتباطی بشر و پايه
همه نهادهای اجتماعی اوست. اصطلاحاتی مانند "زبان موسيقی"، و "زبان
گلها" و "زبان تصاوير" استعاره هايی بيش نيست؛ نه موسيقی زبان است،
نه نقاشی و نه پيکرتراشی.
دم زدن و راه رفتن نتيجه کاربرد طبيعی بعضی
از اندامهای بدن يعنی ششها و پاهاست. امّا زبان چنين نيست زيرا موضع معين و منحصری
در بدن برای آن وجود ندارد. هر چند در علم آواشناسی سخن از اندامهای گفتاری به ميان
می آيد ولی وظيفه اصلی هر يک از اين اندامها چيز ديگری است سوای ايجاد صوت به منظور
بيان مفاهيم ذهن. مثلاً دهان برای جويدن و فرودادن غذا و زبان برای چشيدن و حفره های
بينی برای نفس کشيدن به کار می روند و ديگر اعضای گفتار به همچنين.
تعريفی از زبان که هم جامع باشد يعنی شامل
همه زبانه شود و هم مانع باشد يعنی شامل چيزی جز زبان نشود: زبان آن نهاد اجتماعی است
که از نشانه استفاده می کند.
نشانه
چيست؟ هر چيزی که نماينده چيز ديگری جز خودش باشد يا به عبارت ديگر بر چيز ديگری
جز خودش دلالت کند. هر نشانه دارای دو قسمت (رويه) است: دال (که در مورد کلمات زبان
به آن لفظ می گويند) و مدلول (معنی). دال می تواند گفتاری يا نوشتاری باشد مانند صورت
گفتاری و نوشتاری کلمه "کتاب" و مدلول همان معنای "کتاب" است.
رابطه بين دال و مدلول را دلالت می گويند. دلالت عمل نشانه است نه خود نشانه.
این فایل به
همراه چکیده ، فهرست مطالب ،
متن
اصلی و منابع تحقیق با فرمتword در اختیار شما قرار میگیرد
تعداد صفحات : 95