این فایل در قالب فرمت word قابل ویرایش ، آماده پرینت و استفاده میباشد
بخشی
از متن اصلی :
درآمدي
بر فصل اول
لودويك ويتگنشتاين يكي از مهمترين فيلسوفان
تحليلي قرن بيستم است كه بواسطه دو اثر مهم فلسفياش- رساله منطقي- فلسفي و پژوهشهاي
فلسفي- مسير و جهت فلسفه تحليلي را تحت تأثير قرار داد. او را بايد نقطه عطفي در تاريخ تفكر فلسفي و همچنين
هم تراز فلاسفهاي چون دكارت، كانت، هايدگر و . . . به حساب آورد كه انقلاب و چرخش
زباني را ايجاد كرده است. در طول تاريخ تفكر فلسفي ميتوان كساني را مشاهده كرد كه
آغازگر يك انقلاب و تحول فكري بوده اند. شايد بتوان گفت سوفسطائيان اولين انقلابيون
تاريخ فلسفي هستند. كه موضوع پژوهش فلسفي را از عالم و طبيعت به پژوهش درباره خودشان
تغيير دارند و يا ميتوان به كانت اشاره كرد كه با آراء و عقايد خود توجه متفكران را
از متعلق شناسايي به سوي فاعل شناسايي و تواناييها و محدوديتهاي ذهن آن معطوف ساخت
تغيير و تحول مهم و قابل ملاحظة ديگر توسط هايدگر ايجاد ميشود، فلسفه كه از زمان دكارت
همواره دل مشغول اين سؤال بوده است كه دانش چيست و به چه چيزي ممكن است شناخت پيدا
كنيم؟ با ظهور هايدگر ديگر اين سؤالات محور دل مشغوليهاي فلسفه قرار نميگيرد و در
عوض به مسأله مهم و اساسي «هتسي يا بودن» پرداخته ميشود. به طور كلي ميتوان گفت كه
در هر دوره، مسئلهاي در محور و مركز توجه قرار گرفته است گاه طبيعت و عالم هستي، گاه
انسان و ذهن او و تواناييها و محدوديتهاي آن و گاه خود هستي و وجود مطرح بودهاند. اما آنچه كه در فلسفه
ويتگنشتاين به عنوان مسئله محوري فلسفه وي مطرح است مسئله زبان است و او را بايد از
اين جهت نقطه عطفي در تاريخ فلسفه دانست كه آراء و عقايدش نقطه عزيمت تأمل فلسفي از
بررسي و تحليل «ماهيت شناخت و مفاهيم ذهن آدمي» به سوي تحليل «زبان» است. اين تحليل
زباني را ميتوان در آراي فلاسفة تحليل زباني معاصر مشاهده كرد فلاسفهاي چون راسل-
كارناپ، آير، رايل و . . . . سعي كردند تا مباحث فلسفي را در مقوله مباحث زبان شناختي
جاي دهند اما ذكر يك نكته بسيار حائز اهميت است: مراد ويتگنشتاين از تحليل زباني چيست
آيا او به دنبال همان تحليل مورد نظر تجربه گرايان كلاسيك است كه تصورات و ايدهها
را تجزيه و تحليل ميكردند تا به انطباعات حسي آنها برسند و يا اينكه تحليل مورد نظر
او همان تحليل كانتي است كه تحليل مفاهيم و كليات ذهني بود. در حقيقت تحليل زباني مورد
نظر او نه همچون تجربه گرايان كلاسيك تحليل تصورات و ايدهها است و نه تحليل مفاهيم
و كليات ذهني. بلكه مراد وي از تحليل، تحليل گزارهها است . زيرا به نظر ويتگشتاين
گزارههاي زبان ما يك ساخت و صورت منطقي دارند كه در اغلب جملات اين صورت در وارء صورت
دستوري ظاهري پنهان گشته است و همين عدم وضوح و ابهام صورت منطقي سبب فهم غلط و كاربرد
نادرست زبان شده است و مسائل و نظريات فلسفي كثيري را به بار آورده است به همين خاطر
ما بايد به تحليل زبان به منظور كشف اين صورت منطقي بپردازيم تا از ايجاد مسائل فلسفي
اجتناب كنيم.
این فایل به
همراه چکیده ، فهرست مطالب ،
متن
اصلی و منابع تحقیق با فرمتword در اختیار شما قرار میگیرد
تعداد صفحات : 174