بخشی از متن اصلی
چکیده
زيگموند
فروید در 1909 طی یک سلسله سخنرانی در دانشگاه کلارک که به دعوت روان
شناسی به نام جی. استانلی هال انجام شد، روان شناسی روانکاوانه را به
ایالات متحده معرفی کرده بنابراین در ایالات متحده نخستین بار روان شناسها
بودند که نظریات ووید را در مجامع علمی به رسمیت شناختند. امروزه تأثیر و
نفوذ فروید چنان فراگیر شده است که برخی جز آشنایی مختصری با روانکاوی هیچ
چیز دیگری از روان شناسی نمی دانند.
اگر بخواهیم در کنار رفتار گرایی
و روان شناسی هیئت نگر به یکی از نظریه های مهمتر فروید اشاره کنیم، تفسیر
او از ناخودآگاه مناسبتر است. مبنای نظریه فروید درباره ناخودآگاه این
مفهوم است که خواسته های نامقبول (ممنوع شده یا مجازات شده) دوران کودکی از
حوزه آگاهی رانده به بخشی از ناخودآگاه تبدیل می شوند و در آنجا همچنان
تأثیر خود را اعمال می کنند. ناخودآگاه به راههای مختلفی از جمله رویا،
لغزش زبان، و حرکات ادایی فشار می آورد تا محملی برای ابراز محتویات خود
بیابد. روش روانکاوی یعنی تداعی آزاد با راهنمایی روانکاو نیز خود راهی است
برای کمک به خواسته های ناخودآگاه تا به شکل کلامی ابراز شوند. طبق نظریه
سنت فروید این خواسته های ناخودآگاه تقریباً فقط یک ماهیت دارن و آن ماهیت
حسنی است. این تأکید نظریه فروید بر فعالیت مبنی کودکان یک یاز موانع قبول
آن در ابتدای مطرح شدن این نظریه بود.
فصل اول
كليات
مقدمه
مکانیسم
های دفاعی من فرآيندهایی در ساختار شخصیت هستند که بر سازش روانشناختی
تأثیر می گذارند (بلک و بلک، 1994؛ ویلنت، 2000) پژوهشگران
مکانیسم
های دفاعی من، سازمان سلسله مراتبی دفاعها را در امتداد پوستار سازش یافتگی
تأیید کرده اند. (بوند، گاردنر، کریستنیم و سیگال، 1983؛ سمرد، گرینسپون و
فیبزگ، 1973؛ ویلنت، 1977، 1992؛ هان، 1977). مکانیسم های دفاعی که
مسئولیت محافظت از من را در مواجهه با شکل های مختلف اضطراب بر عهده دارند
(فروید، 1923)، بر حسب نوع کنش وری ممکن است بهنجار یا نابهنجار و کار آمد
یا ناکار آمد باشند. اندروز و سینگ و بوند (1993) بر اساس طبقه بندی سلسله
مراتبی ویلنت (1971،1976) مکانیسم های دفاعی را به سه سبک دفاعی رشد یافته ،
نوروتیک و رشد نایافته تقسیم کرده اند. مکانیسم های دفاعی رشد یافته به
منزله شیوه های مواجهه انطباقی، بهنجار و کارآمد محسوب می شوند. مکانیسم
های دفاعی نوروتیک و رشد نایافته، شیوه های مواجهه غیر انطباقی و ناکار آمد
هستند.
بیان مسئله
فرض
اصلی نظریه و فن روان تحلیلی: از آغاز بر ماهیت خود فریبی فراگیر انسان
بوده است (وستن و گاربارد، 1997). از نقطه نظر روان پوشی، هر عمل شناختی به
خودی خود مشکلی از نظم دهی عاطفی است. (وستن وفیت، 1996). بر این اساس
دفاع، تقلای هوشیار انگیخته شده ای تعریف می شود که هیجان دردناک را به
حداقل و هیجان لذت بخش را به حداکثر می رساند(وستن، 1998).
در تعریف
آنا فروید 1995) می توان یافت: «مکانیزم های دفاعی راهها و شیوه هایی هستند
که «من» با کمک آنها اضطراب و رنجش را پس زده و کنترل را روی رفتار تکانشی
و غریزی اعمال می دارد». او همچنین علائم روان آزارنده را پیامد استفاده
مستمر و عادتی از شکل خاصی از دفاع می داند.
این فایل به همراه چکیده، فهرست مطالب، متن اصلی و منابع تحقیق با فرمت ( wordقابل ویرایش) در اختیار شما قرار
می گیرد.
تعداد صفحات:171