نابرابری های مکانی و فقر در یک استان،کشور و جهان تا چه اندازه منطقی و طبیعی است؟این نابرابری ها چرا به وجود آمده اند و چگونه میتوان آن را تحلیل نمود؟راه های مقابله با آن چگونه است؟مکاتب مختلف جغرافیایی بدین سوال،پاسخهای مختلفی داده اند.
مکاتب جغرافیایی بسته به نوع نگاهشان به پدیده های جغرافیایی و نیز سرچشمه های فکری و فلسفی هر یک،قضاوتهای متفاوتی نسبت به این این پدیده ها دارند.
جغرافیای رادیکال(با نوع نگاه چپ و مارکسیستی)جغرافیای آنارشیستی،جغرافیای لیبرالی،جغرافیای خنثی،جغرافیای داروینیستی،جغرافیای جبرگرا و...دهها مکتب دیگر از جمله این مکاتب هستند که در مبحث فلسفه جغرافیا بدان پرداخته میشود. آنها نحوه تفکر خود را از علوم اجتماعی،فلسفه و اقتصاد قرض میگیرند و به تحلیل پدیده ای جغرافیایی میپردازند. این کتاب قصد دارد تا دیدگاه مکاتب مختلف جغرافیایی و رویکرد هر یک به نابرابری های مکانی در جهان را روشن سازد.