دانلود پروژه بررسي ساختاري حكايت هاي گلستان سعدي
این فایل در قالب فرمت word قابل ویرایش ، آماده پرینت و ارائه به عنوان پروژه میباشد
توضیحات:
فهرست
چكيده 2
مقدمه 2
اهداف 5
الف) ساختار و فُرم 5
ب) ساختمان 6
پ) پیرنگ 7
ت) ساختمان حکایتهای گلستان سعدی 8
ث) شکل پیرنگ حکایتهای گلستان 8
ث- 1) فرم نرمال یا معمولی 9
ث- 2) شیوة ترکیبی 10
ث- 3) آغاز در نقطة اوج 11
ج) تنوع ساختاري حكايات گلستان 12
ج-1) ساختار حکمت و قصه حکمت 12
ج-2) ترکیب مسایل اجتماعی و اخلاقی 13
ج-3) ساختار تعارض و تضاد 14
ج-4) ساختار مقامه 15
ج-5) ساختمان مناظره 16
ج-6) رمانس 16
نتیجهگيري 17
پینوشت: 20
منابع: 20
چكيده
اين تحقيق در پي بررسي ساختمان حکايت هاي گلستان سعدي و نيز شكل پي رنگ (مقدمه، تنه، پايان) در اين حکايت ها است و اين كه سعدي از چه شكل و ساختماني براي قصه و داستان پردازي بيش تر بهره برده است. در اين جستار، پس از بيان توضيحاتي براي آشنايي بيش تر با ساختار و پي رنگ، داستان هاي گلستان از دو منظر مورد بررسي قرار خواهند گرفت. در ابتدا شكل پي رنگ حكايت هاي گلستان - كه شامل عناصري چون مقدمه، كشمكش، بحران، اوج و پايان است - و سپس ساختمان يا ساختار حكايت ها مورد بررسي قرار خواهند گرفت.
كليد واژه: گلستان سعدي، داستان، حكايت، ساختمان، طرح، پي رنگ
مقدمه
در داستانگویی و داستانپردازی نوین، توجه به شیوه بیان داستان و تکنیکی که نویسنده برای بیان داستان خود به کار میبرد، از اهمیّت بسزایی برخوردار است. فرمالیستها میگویند: «هنر بحث سبک و تکنیک است، لذا در هنر چگونه گفتن از چه گفتن مهم تر است. » (شمیسا، 353:1381). بررسی ساختمان داستانهای گلستان و اینکه از چه شکل یا فرمی برخوردارند، از پژوهشهايي است که اگر چه اهمیت زیادی دارد، هنوز بهطور کامل انجام نشده است. باید توجه داشت که نگاه به آثار ادبی، چه کلاسیک و چه نو از منظرهای مختلف و نقد و بررسی این آثار به شیوههای جدید و تازه از وظایف هر منتقد ادبی است، چرا که آثار ادبی کلاسیک ما نیز قابلیت این را دارند که با شیوههای جدید مورد بررسی قرار گیرند. بررسی ساختار یا شیوة پرداخت داستانها و نحوة ترکیب اجزای متشکلة هر داستان، از این جهت اهمیت دارد که به ما این امکان را میدهد تا شکل مورد استفادة نویسندگان مختلف را بیابیم و آن را با اهداف و اندیشههای آن نویسنده، بسنجیم. در این جهت میتوان دریافت که چه فرم و شیوهای برای بیان چه نوع اندیشهای مفید و مناسب است و نویسندة توانمند کسی است که بتواند برای القای معانی و اندیشههای مورد نظر خود، فرم متناسب با آن را بیابد، (یا برسازد). البته نباید این نکته را از نظر دور داشت که تمام قسمتهاي موجود در گلستان سعدی را نمیتوان داستان یا حکایت به معنای واقعی دانست. در باب هشتم گلستان، حکمتهایی کوتاه هست که نمیتوانند نام «داستان» داشته باشند. بقیة حکایتها در هفت باب نخست نیز، باید از منظر داستانپردازی مورد بررسی دوباره قرار گیرند. پیرنگ (Plot) بسیاری از حكايت گلستان از حد یک طرحواره1 (Sketch) و یا لطیفه2 (Anecdote) فراتر نرفته است و بسیاری از آنها نیز تنها پند و اندرزهایی هستند كه بدون هیچگونه پرداخت داستانی نوشته شدهاند.
در پيوند با بحث اصلي اين تحقيق و به عنوان نمونه براي بررسي عناصر داستان در حكايات سعدي، حكايات سعدي، حكايتهاي زير را ميتوان با يكديگر مقايسه كرد و تفاوت بين عناصر هر يك را به نيكي دريافت:
الف. حكايت 9 از باب اول: داستان پادشاهي كه هنگام مرگ مژدهاي از طرف سپاهيانش به او ميرسد و آه سرد او كه اين مژده براي من نيست، بلكه براي دشمنانم، يعني وارثان تاج و تخت است.
ب. حکایت 14 باب اول: داستان پادشاهی است که به لشکر بیتوجه است. دشمن حمله میکند و سپاهیان همه پشت میکنند.
پ. حکایت 6 باب سوم: داستان دو درویش که به تهمت جاسوسی به زندان میافتند و پس از دو هفته که بیگناه تشخیص داده میشوند، درویش قویتر مرده و درويش نحيف زنده مانده است.
یکی از عناصر اصلی هر داستان طرح یا پیرنگ3 (Plot) آن است. پیرنگ کامل باید حداقل از سه حادثه تشکیل شده باشد و میان حوادث آن نیز رابطه علّت و معلولی برقرار باشد. (رك. ريد، 8:1376). حکایتهای فوق از نظر ساختمان پیرنگ با یکدیگر متفاوتند.
حکایت «ب» اگر چه بسیار کوتاه است و تنها از سه جمله تشکیل شده است؛ اما ساختمان طرح آن استوار است. زیرا این حكايت اولاً: از سه حادثه تشکیل شده است (حادثه «1» بیتوجهی شاه به لشکر و رعیت. حادثه «2» حمله دشمن. حادثه «3» فرار سپاهیان) ثانیاً: میان حوادث آن رابطه علت و معلولی برقرار است. زیرا حمله دشمن و فرار سپاهیان به دلیل بیتوجهی شاه به مملکت رخ میدهد.
اما حکایت «الف» از نظر ساختمان پیرنگ نمیتواند داستان محسوب شود؛ چرا که توصیف شخصی خاص (پادشاه) در حالتی خاص است. در واقع پادشاه هیچکار یا عملی انجام نمیدهد، بلکه تنها در موقعیتی خاص توصیف میشود. در مطالعات نقد ادبي معاصر، این حکایت به دلیل نداشتن حادثه نمیتواند در زمره داستانها قرار گیرد. حکایت فوق تنها میتواند طرحواره یا داستان مینیمال باشد.
حکایت «پ» نیز نمیتواند داستان به معنی واقعی کلمه محسوب شود. پیرنگ این حکایت اگر چه از سلسله حوادثی تشکیل شده است؛ اما به دلیل نبود روابط علت و معلولی میان آنها، این حوادث نمیتوانند داستان کاملی بسازند. این حوادث عبارتنداز: حادثه «1» گرفتار شدن درویشان (حادثهای تصادفی که بدون دلیل رخ داده است. مردم شهر برای گرفتن دو نفر به این تهمت باید دلایلی داشته باشند). حادثه «2» اثبات بیگناهی درویشان (در حادثهای تصادفی که تصادفاً پس از دو هفته رخ میدهد، چگونه بیگناهی افراد ثابت میشود و چرا پس از دو هفته؟) همچنانکه ملاحظه میکنید پایة این حکایت بر این دو حادثه قرار گرفته است و هر دوی این حوادث اتفاقی هستند. این حکایت به دلیل عدم وجود روابط علّت و معلولی در آن، تنها میتواند لطیفه محسوب شود.
اهداف
هدف این مقاله بررسی ساختمان یا ساختار حکایتها (داستانها) در گلستان سعدی است. در این خصوص لطیفهها، طرحوارهها و حکمتهای گلستان از داستانهای آن جدا شده و تنها 49 حكايت از گلستان مورد بررسی قرار گرفته است. این حكايات، آنهایی هستند که از پیرنگ یا روابط علت و معلولی میان حوادث برخوردارند و توصیف موقعیت یا بیان پند و اندرز نیستند.