خنجی در سلوک الملوک برآن است که طرحی جامع از یک دولت اسلامی ارائه دهد، دولتی که بر اساس موازین شرع سازمان یافته و حدود و وظائف و اختیارات کارگزاران آن بر وفق فتاوی دو مکتب بزرگ فقهی حنفی و شافعی تبیین شده باشد. بعضی از مطالب کتاب منعکس کننده موضع خصمانه علمای اشعری نسبت به فلسفه و فیلسوفان و مشتغلین به علوم غیرشرعی است. نگرانی فضل الله از آن جاست که میترسد متفلسفان با تسلطی که در بحث و مناظره دارند علمای دین را تحت الشعاع خویش قرار دهند و احیانا یکی از آنها به سمت شیخ الاسلامی منصوب شود و نظام آموزشی کشور را زیر نفوذ تعلیمات فلسفی بکشاند. بنابراین هشدار میدهد که منعفت علم ایشان که اهل تفلسفند به مسلمانان نمیرسد بلکه اسلام را ضرر میرساند. و برای اینکه جای تردیدی در میان نباشد علوم شرعیه را بر سه قسم تقسیم میکند: قسم اول؛ حدیث و تفسیر و فقه ، قسم دوم، کلام، اصول فقه و خلاف؛ قسم سوم، زبان و ادبیات عرب مشتمل بر نحو و صرف و اشتقاق و معانی و بیان و بدیع. و اضافه میکند آنچه ورای این سه قسم است از علوم فلاسفه است که از آن میان فقط آموختن طب و اندکی از حساب و منطق را جایز میداند که در علوم شرعیه مورد نیاز است.