دانلود پایان نامه بررسي نقش رهبري مديران دبيرستانهای شهر اصفهان در افزايش پويايی گروهی دبيران
این پروپوزال در قالب فرمت word قابل ویرایش ، آماده پرینت و ارائه به عنوان پروژه پایانی میباشد
توضیحات:
فصل یک : کلیات
مقدمه
مدیریت و رهبری در سازمانهای آموزشی که با هدف تعلیم و تربیت و به عبارتی به فعالیت در آوردن و به کمال رساندن نیروها و استعد ادهای بالقوه انسانی به فعالیت می پردازند، بر عهده مدیران آموزشی است. از اینرو مدیریت آموزشی و در بطن آن مدیریت مدرسه نقش بسیار مهمی در بالا بردن توانمندی افراد جامعه دارد و فراهم آوردن نیروی انسانی کاردان و متخصص و پرورش انسان های آگاه و با فرهنگ که بهره وری منابع و بهره گیری از سرمایه گذاریهای مادی را فزونی بخشند، تنها تحت رهبری نیروی فعال و کارا و متعهدی صورت می پذیرد که مجهز به شایستگی و صلاحیت های یک رهبری آموزشی باشد.کسی که قادر به یاری و مددد بهبود کار تعلیم و تربیت و پیشبرد امر آموزش و یادگیری باشد.
در نظام آموزشی ما که مدارس به شیوه های قدیمی اداره می شود، متأسفانه هنوز مدیریت مدرسه و نقش هایی که مدیر می تواند در هدایت گروههای درو ن سازمانی به منظور بروز بکار گیری استعداد های دانش آموزان، تقویت فرایند تدریس و یادگیری و تحکیم روابط انسانی گروهی و علاوه بر آن در ایجاد گرایش و انگیزش گروههای اجتماعی برای کمک به مؤسسه آموزشی داشته باشد، ناشناخته مانده و بدان ها توجه چندانی مبذول نمی گردد.
مطالعه گروه به چند دلیل اهمیت دارد: اول آنکه، در سازمان گروها، عامل تغییر را می توانند حمایت و پیشتیبانی نمایند، دیگر آنکه مشکلات ناشی از گرهها می تواند عاملی برای عدم کارایی سازمان باشد و نیز گروهها به نحو مؤثر بکار گرفته نمی شوند، از این جهت برای افزایش اثر بخشی و کارایی سازمان مطالعه گروه لازم و ضروری است.
پویایی شناسی گروهی شمای کلی و همه جانبه از شناخت گروه، کیفیت و نیروهای خاص آن، همچنین نفوذ آن روی افراد خود و واکنش افراد آن نسبت به کل گروه یا نسبت به یکدیگر در ضمن گروه ارائه می دهد و می کوشد تا نهایتا اطلاعاتی پیرامون ماهیت گروهها و قوانین تحول و رهبری آنها در اختیار مدیر قرارمی دهد؛ پویایی گروه بر این امر تأکید می ورزد که مدیر در سازمان بیش از آنکه با فرد فرد انسانها سرو کار داشته باشد با گروههای انسانی مواجه است(جان ، 1950، ص270).
چنانکه ملاحظه می شود، پویایی گروهها، اطلاعات ارزشمندی در اختیار مدیر می گذارد و یافته های آن، زمینه حل بسیاری از معظلات سازمان را فراهم می کند، اما با این همه به نظر محقق در جامعه ما توجه چندانی به این علم نشده است و معمولاً فارغ التحصیلان مدیریت و مدیران شاغل، با اطلاعات مربوط به این رشته بیگانه هستند و در عمل نیز بهره گیری شایسته از توانش های گروه به عمل نمی آید تا بهره گیری از این علم (پویایی شناسی گروهی) از یک طرف اهداف سازمان هر چه بهتر تحقق یابد و از طرف دیگر رضامندی و رشد یافتگی گروههای پرسنلی حاصل گردد.
در تحقیق حاضر محقق به«بررسی نقش رهبری مدیران دبیرستانهای شهر اصفهان درافزایش پویایی گروهی دبیران »خواهد پرداخت. در این فصل محقق به شرح بیان مسأله، اهمیت تحقیق، بیان اهداف و فرضیه های تحقیق و تعریف اصطلاحات کلیدی خواهد پرداخت.
شرح و بيان مساله پژوهشي
اکنون عصر مديريت و رهبري است و موفقيت نهادها و سازمانها تا حدود زيادي به کار آمدي و اثربخشي مديريت بستگی دارد .درنيم قرن اخير، نياز به مديريت درزمينه همه فعاليت ها محسوس و حياتی به نظر می رسد و بخصوص شيوه های مديريت درنظام آموزشی دستخوش تغيير و تحول چشمگيری گرديده است. درسازمانهای امروزی قسمت اعظم کار بطور مستقيم يا غيرمستقيم توسط گروههای مختلف انجام می شود، مطالعاتی که درزمينه چگونگی تشکيل، پويايی وبهبود گروههای مختلف به عمل آمده، مؤيد آن است که ارزش ها و هنجارهای گروه ممکن است دررفتار اعضای آن تأثير بسزايی داشته باشد.
از اينروست که برخی از صاحبنظران مديريت معتقدند که برای بهبود کارايی و اثر بخشی سازمان لازم است ساخت سازمان به گونه ای طراحی گردد که درآن روابط فردی به حداقل تقليل يافته و به جای آن روابط بين اعضاء درقالب گروههای کاری برقرار شود. از ديدگاه مديريت، گروه از جمله عوامل اوليه ای است که مديران با استفاده از آن فعاليت هاي کارکنان را جهت اجرای اهداف سازمان هماهنگ می کنند.’’ مديران علاوه برهدايت رفتار کارکنان سازمان ، تعامل بين گروهها را نيز هماهنگ می کنند. مديران بايد از نيازهای فردی و پويايی بين افراد آگاه باشند تا بتوانند گروهها را به طورموثر و کارا هدايت نمايند ‘‘ (نصراصفهانی ، 1384 ، ص 9).’’ از طرفی گروه مجموعه ای از افراد انسانی است که هريک دارای حوزه روانی خاص خود است .نيازهای زيستی-روانی و عوامل اجتماعی و محيطی روي رفتارهريک تاثير دارد. از طرف ديگر ،درهرگروهی کيفيت روابط متقابل افراد، تعداد اعضاء، کارکرد گروه ، اهداف و وضع سازمانی، نوع رهبری و ارزش ها و هنجارهای حاکم برگروه مطرح است، همه اينها درمجموع عوامل و عناصری هستند که نيرويی را به وجود می آورند که موجب حرکت و پيشرفت و تحول و تغييرگروه می شود. درواقع اين نيروی پيش برنده که نيرويی است بسيار پيچيده ، همان پويايی گروه است و شناخت آن ، اگرچه کار ساده ای نيست ولی برای حل مشکلات هر نوع رهبري و مديريتی درارتباط با هريک از نهادهای اجتماعی و نيز هرگونه روان درمانی لازم و ضروری است‘‘ (گلشن فومنی، 1380 ، ص 14).
كرت لوين (1368) برای اشاره به نقش کنشها و واکنش های افراد گروهها و تغيير شرايط، ازا صطلاح پويايی گروه استفاده می كند. درعين حال برای اشاره به رشته علمی بررسی اين سازوکار نيز اصطلاح پويايی گروه را به کار می برد بعداً دروين کارترايت والوين زاندز دوتن از محققان پرکار در اين زمينه طی يک تعريف رسمی اظهار داشتند که« پويايی گروه عبارت است از رشته ای تحقيقاتی که هدفش پيشبرد دانش انسان درمورد گروهها، قوانين تکوين و تحول آنها و روابط متقابل گروهها با افراد، ديگر گروهها و مؤسسات بزرگ است»(ترجمه شکرکن، ص 7).
واژه فارسی"پويائی گروه" برای اولين بار توسط آريان پور (1342 )درمجله سخن ارائه شده است.آريان پور درمورد زندگی گروهی که حاصل کنش های متقابل افرادگروه است، درکتاب زمينه جامعه شناسی چنين تعريف می کند:
اين کنش های متقابل بعضی ها پيوسته وبعضی ها گسته اند و هيچ گروهی به سازگاری و توافق کامل نمی رسد. کنش های متقابل پيوسته ، همکاری اعضاء توافق گروهی را موجب می گردد و کنش های متقابل گسترده موجب عدم توافق و ايجاد ستيز و اختلاف می شود. به اين ترتيب در درون هرگروهی براساس اين دو نوع کنش، همکاری، ،همانندی ، توافق وسازگاری، سبقت جويی ،رقابت ستيزه کاری در جريان است که در مجموع پويش های گروهی يا پويايی گروهی خوانده می شود.
درتعاريف ديگركوئن به نقل از بيلز (1380) دربررسی های خود از پویایی گروه بجای تعريف پويايی گروه ، چهار مسئله عمده را که گروهها با آن روبه رويند، مشخص کرده است:
1. گروه بايد با عوامل خارج از گروه که ممکن است برکارکردش تاثيرگذراند، خودش را تطبيق دهد.
2. يک گروه بايدبرعوامل داخلی تاثيرگذار بر هدفهايش، نظارت کافی داشته باشد.
3. گروه بايد احساسات اعضايش را کاملاً تحت نظارت داشته باشد.
4. يک گروه بايد يکپارچگی درميان اعضايش را به خوبی حفظ کند. (ترجمه ثلاثي، ص 97 )
گلشن فومني(1381)معتقد است كه :
پويايی گروه همانند ساير رشته های علوم اجتماعی ، از علوم پيشين مرتبط با آن مثل جامعه شناسی ، روان شناسی اجتماعی، روان شناسی ، آموزش و پرورش و غيره بهره می گيرد و با بکارگيری تکنيک های مشاهده مستقيم ، مصاحبه و پرسشنامه و کاربرد تست گروه سنجی ، به مطالعه علمی توان و نيروی گروه می پردازد ، و از طريق مطالعه رفتار گروه ، نتايج کارگروه را تحت شرايط موجود آن پيش بينی می کند وبه تبيين قانونمنديهای حاکم بررفتار گروه می پردازد ( صص 38 - 36 ).
پويائی شناسی گروهی می تواند درارتباط نزديک با مديريت و رهبري باشد اين پيوستگی و ارتباط در دو زمينه قابل طرح است:
الف )زمينه شناختی : تجهيز مديربه دانش پويائی شناسی گروهی موجب بهسازی بينش او نسبت به گروهها درسازمان و رفتارهای گروهی می گردد.
ب )زمينه علمی : دربرخی کارکردهای مديريت ، يافته های پويائی شناسی گروهی ، کمک موثری به مديران خواهند کرد که مهمترين آنها عبارتند از : ايجاد تغيير دررفتار و نگرش افراد و گروههای سازمان ، تقويت مشارکت گروهها و فعال نمودن آنها ، رهبری و ادارة گروهها سازمانی.(احمديان پور ،1378،ص13)
در اين پژوهش محقق به« بررسي نقش رهبري مديران دبيرستانهای شهر اصفهان درافزايش پويائی گروهی دبيران» خواهد پرداخت. اين پژوهش تلاشی برای دست يابی به ميزان شناخت مديران از علم پويائی شناسی گروهی و نقش آن درگروههای سازمانی است . از آنجا که مديريت آموزشی اختصاصاً در پی تغيير رفتار است و با گروههای انسانی بعنوان اصلی ترين عامل سازمان مواجه است.لذا بيش از ساير رشته های مديريت ، نيازمندپويايي گروهي و يافته های آن است.