گزیده ای از متن کتاب:
یكی از حوزه های زندگی فرهنگی ما كه نیازمند بررسی های دراز دامن وعمیقی است حوزه ی آسیب شناسی فرهنگ است تا راه برای برون رفت از تنگناهای فرهنگی كه با آن روبرو هستیم هموار شود. نه انكار این تنگناها مشكلی را برطرف می كند و نه دست كم گرفتن مسائلی كه جامعه ی ایرانی ما در هزاره ی سوم میلادی با آن روبروست. راه خردمندانه ی بر خورد به این مشكل، به باور من، برخورد بدون پرده پوشی و شجاعانه به این مسائل است تا راه برای رفع آنها هموار شود. پیشاپیش باید پذیرفت كه این راه، راه بی درد و حتی كم دردی نیست. نه فقط عقل و خرد می خواهد كه حوصله و تحمل و تسامح و مدارا می طلبد. شكستن وشكسته شدن در فراگشت رفع این مصائب اجتناب ناپذیر است و به همین خاطر، آمادگی تام و تمام می طلبد تا با اولین به خاك افتادن ها، انرژی ها مصرف شده هدر نرود. كو هنوردی كه از میانه راه و از دامنه ی كوهی كه بسی صعب العبور می نماید، - و البته كه صعب العبور نیست - باز می گردد، همه ی انرژی مصرف شده را به هدر داده است.
تنگناهای فرهنگی، به ویژه در یك صد سال گذشته، در بیشتر عرصه های زندگی ما حضور چشمگیری داشته و به نوبه به صورت مانعی بسیار موثر و جدی بر سر راه تحول جامعه ی ما عمل كرده است. تقابل سنت و مدرنیته در ایران و جلوه های مختلف بروز این برخورد و تقابل در یكی دو قرن گذشته، هنوز هم از ناشناخته ترین عرصه های زندگی اجتماعی فرهنگی ایران در دوران معاصر است. قصدم به هیچ وجه نادیدن و یا غفلت از كارهای انجام گرفته نیست. من در این جا بیشتر با یك معضل فرهنگی بسیار جدی خودمان كار دارم كه در آن نوعی فرهنگ سرزنش همه جا گیر است...