بخشی از کتاب داروینیسم دیجیتال:
«ما در عصری زندگی میکنیم که سرعت تغییرات تکنولوژیک از توانایی اکثر سازمانها برای سازگاری پیشی گرفته است. نه تنها فناوریهای جدید با سرعتی سرسامآور ظهور میکنند، بلکه نحوه پذیرش این فناوریها توسط مصرفکنندگان نیز دائماً در حال تغییر است. شرکتهایی که زمانی غولهای شکستناپذیر صنعت خود به نظر میرسیدند، اکنون در برابر استارتاپهای چابک و نوآور به زانو درآمدهاند. کداک، نوکیا و بلاکباستر تنها چند نمونه از شرکتهای بزرگی هستند که نتوانستند خود را با واقعیتهای جدید وفق دهند. مشکل اصلی این شرکتها این نبود که تغییرات را نمیدیدند، بلکه این بود که نمیتوانستند به سرعت کافی خود را تغییر دهند.
بزرگترین اشتباه شرکتها در مواجهه با تحول دیجیتال این است که تصور میکنند دیجیتالی کردن فرآیندهای موجود به معنای تحول دیجیتال است. آنها میلیونها دلار صرف بهروزرسانی سیستمهای قدیمی میکنند، اپلیکیشنهای موبایل میسازند و حضور خود را در شبکههای اجتماعی پررنگ میکنند، اما همچنان با همان مدلهای ذهنی و ساختارهای سازمانی قدیمی عمل میکنند. تحول واقعی زمانی رخ میدهد که شرکتها بپذیرند باید کل مدل کسبوکار خود را بازاندیشی کنند. این یعنی تغییر در نحوه خلق ارزش، تعامل با مشتریان و حتی تعریف مجدد این که اصلاً در چه کسبوکاری هستند. نتفلیکس را در نظر بگیرید؛ آنها خود را از یک شرکت اجاره DVD به یک شرکت سرگرمی و تولیدکننده محتوا تبدیل کردند، در حالی که بلاکباستر صرفاً سعی کرد مدل فروشگاهی خود را آنلاین کند.»