بخشی از کتاب جنگ آمریکا در افغانستان:
«پیچیدگی جنگ افغانستان را نمی‌توان تنها با تحلیل‌های نظامی یا سیاسی درک کرد. این جنگ ریشه در تاریخ، فرهنگ و جغرافیای منحصر به فرد افغانستان دارد. افغانستان کشوری است با قبایل متعدد و ساختارهای اجتماعی پیچیده که قرن‌ها در برابر قدرت‌های خارجی مقاومت کرده‌اند. آنچه بسیاری از تحلیلگران غربی نتوانستند درک کنند، قدرت هویت محلی و قبیله‌ای در میان افغان‌ها بود. طالبان با وجود محدودیت‌های مالی و تسلیحاتی، توانستند با اتکا بر عناصر هویتی مشترک و باورهای مذهبی، پایگاه مردمی قابل توجهی ایجاد کنند. آمریکا و متحدانش، علی‌رغم سرمایه‌گذاری‌های هنگفت در ایجاد ارتش و پلیس ملی افغانستان، نتوانستند وفاداری عمیق مشابهی را در میان نیروهای افغان ایجاد کنند.
یکی از مشکلات اساسی استراتژی آمریکا، تاکید بیش از حد بر راه‌حل‌های نظامی و کم‌توجهی به ابعاد سیاسی و اجتماعی درگیری بود. دولت‌های متوالی آمریکا تلاش کردند با افزایش نیرو و تجهیزات، مسیر جنگ را تغییر دهند، اما این رویکرد نتوانست به تنهایی موفقیت پایدار ایجاد کند. حضور نیروهای خارجی، علی‌رغم نیت‌های خیرخواهانه، اغلب به عنوان نیروی اشغالگر دیده می‌شد و این برداشت به طالبان کمک می‌کرد تا خود را به عنوان مدافعان استقلال افغانستان معرفی کنند. در عین حال، فساد گسترده در دولت مرکزی افغانستان، که تا حدی نتیجه جریان سریع کمک‌های خارجی بود، مشروعیت حکومت تحت حمایت آمریکا را تضعیف می‌کرد. این ترکیب پیچیده از عوامل نظامی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی، چالشی ایجاد کرد که حتی قدرتمندترین ارتش جهان نیز نتوانست بر آن غلبه کند.»