خلاصه:
رمان هاریکا، داستان دختریست که با فلج شدن پاهایش پر پروازش چیده شده و به سقوط محکوم است؛ اما غمهای بیپایان او دوامی ندارد و سرنوشت برایش خوابهای دیگری دیده است. وی به طرز اعجابآوری به یک سال قبل سفر میکند و اتفاقات تلخ زندگیش مجدد مقابل چشمهایش به نمایش در میآید… حال باید دید هاریکا میتواند از آخرین روزنهی فرصت استفاده کند یا خیر. فرصتی با ظرفیت درست کردن یا نابودی همه چیز…