مـشـخـصـات فـایـل
مـوضـوع تـحـقـیـق : فلسفه هاي معاصر تربيت اخلاقي
فـرمـت فـایـل : Word ( قابل ویرایش )
تـعداد صـفـحـات : 72
قابل ارائه و مناسب بعنوان تحقیق کلاسی
بـخـشـی از مـتـن ایـن تـحـقـیـق :
اشاره
در اين مقاله، پيشينه و اصول مفروضه چهار رويكرد معاصر تربيت اخلاقي مورد بررسي قرار مي گيرد. اين رويكردها به ترتيب عبارتند از: رويكرد تبيين ارزش ها، شناختي –رشدي تحليلي و سنتي. هر يك از اين رويكردها در پنج مرحله به بحث گذاشته مي شوند: 1. قلمرو و محدوده تربيت اخلاقي؛ 2. روش هاي عملي تربيت اخلاقي؛ 3. زمينة فلسفي رويكرد؛ 4. زمينه ي روان شناسي رويكرد؛ 5. نقاط قوت و ضعف رويكرد.
مقدمه
تربيت اخلاقي فعاليتي است كه بايد از دو نوع مطالعه نظري به دست آيد و حاصل آن در عمل به كار گرفته شود. از يك سوء مفهوم اخلاق، قلمرو فلسفه از لحاظ سنتي، هدف تربيت اخلاقي به شدت بر شناخت و آگاهي از فرد و اخلاق مبتني خواهد بود. از سوي ديگر، مباحث مربوط به طبيعت و تحول انسان در روان شناسي مشخص مي كند كه چگونه انسان مي تواند فاعل اخلاقي شود و مطابق با معيارهاي معين فلسفه اخلاق بينديشد و عمل كند. بالاخره تربيت كاري است كه اين داده هاي نظري را به حيطه عمل مي كشاند و برنامه، روش و شيوه ها را تعيين كرده، ارتباط آن را با عوامل رشد اخلاقي مطلوب مورد بررسي قرار مي دهد.
براي آگاهي از وضعيت كنوني تربيت اخلاقي، بايد پيشينه و اصول مفروضه چهار ديدگاه بانفوذ معاصر را بررسي كنيم. روش كار ما در اين مقاله بر مطالعه فلسفه هاي اساسي اين چهار رويكرد متمركز خواهد بود در مقالات بعدي كتاب حاضر، از منظر روان شناسي و تربيتي، با تفصيل بيشتري به رويكردهاي مورد نظر پرداخته خواهد شد در اينجا هر يك از آنها در پنج مرحله به بحث گذاشته مي شود: ابتدا به اين نكته پي خواهيم برد كه مطابق با رويكرد شخصي چه نوع از فعاليت انساني در قلمرو ارزش گذاري اخلاقي و در نتيجه در قلمرو تربيت اخلاقي قرار مي گيرد در صورتي كه تربيت اخلاقي با روش هاي عملي (مرحله دوم) توأم گردد، چه بسا بتوان زمينه ي فلسفي (مرحله سوم) و روان شناسي (مرحله چهارم) هر رويكردي را استخراج كرد، هر چند طرفداران آن رويكرد چنين چيزي را به صراحت بيان نكرده باشند (مرحله پنجم) سپس شايستگي همه جانبه هر رويكرد را از حيث تأثير و اعتبار آن در رشد فاعل اخلاقي ارزيابي خواهيم كرد، از اين لحاظ، قوت و ضعف هاي ديدگاه هاي مختلف و مشكلاتي كه بايد براي ترسيم نظريه جامع و بايسته برطرف گردد، آشكار مي شود.
با وجود اين، براي ارزيابي از شايستگي يك رويكرد نياز به معيار شايستگي است. حتي براي بررسي نظريه هاي تربيت اخلاقي بايد بر نوع موضوعاتي كه راجع به آن سخن مي گوييم تفاهمي ضمني داشته باشيم. اين زمينه عمومي كه ريشه در تجربه عادي اخلاقي هر فردي دارد، در تمامي مواردي كه به دنبال مي آيد، مفروض خواهد بود ما شاهديم كه خود قضاوت هاي اخلاقي را بنا كرده و براساس آن عمل مي كنيم: اين داده ها از وضعيت موجود ما به دست مي آيد ما مي خواهيم بدانيم كه چگونه مي توانيم چنين كارهايي را بهتر انجام دهيم و به ديگران به ويژه به جوانان كمك كنيم تا آنان نيز به همين صورت عمل كنند. در نتيجه، مناسب است كه به طور خلاصه و در آغاز مراد خود را از «اخلاق»(2) روشن سازيم ...