مـشـخـصـات فـایـل
موضوع تحقیق : ازدواج جوانان از نظر اسلام
فرمت فایل : word
تعداد صفحات : 52
قابل ارائه و مناسب بعنوان تحقیق کلاسی
بـخـشـی از مـتـن ایـن تـحـقـیـق :
آگاهي ديني و ازدواج جوان
براي يك زندگي مطلوب و منطبق بر اصول اخلاقي ، مسئله مهم ميزان آگاهي و تقيد كساني است كه آن زندگي ( خانواده ) را تشكيل داده اند و با تشكيل خانواده مي خواهند يك بهره مناسب از گذران عمر بگيرند . به طور معمول براي دادن اطلاعات از بايد ها استفاده مي شود ، ولي در اين مقاله بنابراين داريم كه نبايد ها شروع كنيم تا نتيجه گيري اصلي به عهده مطالعه كننده باشد.
1- ازدواج نبايد بدون توجه به شرائط و موقعيت هاي زوج جوان صورت گيرد .
اين پسر و دخترند كه بايستي با تلفيق مجموعه توان ها و توانمندي هاي خود به يك زندگي سر و سامان دهند نه ديگران . يكي از مشكلات اساسي زوج هاي جوان در جامعه ما اين است كه جوان با يك فكر و انديشه ارماني در صدد رسيدن به مدينه فاضله است و اين گونه تفكر به او اجازه نخواهد داد تا واقعيت هاي موجود در جامعه را احساس و لمس كند . از سوي ديگر واقعيت هاي موجود در جامعه ، خود را به گونه اي ديگر جلوه مي دهند و اولين تضاد اين گونه ايجاد مي شود . از اين رو بهترين زندگي را كساني دارند كه بتوانند از اين جدال و تضاد به عافيت رهايي يابند .
از جمله شرائط و موقعيت ها ، شرائط اجتماعي و فرهنگي زوج جوان يعني طبقه و پايگاه اجتماعي پسر و دختر است كه بايستي اين شرائط همخوان باشد . از شرائط ديگر تناسب جسمي و سني زوج است كه بر اساس ديدگاه هاي بزرگان دين و هم چنين روان شناسان بايستي به ميزاني معين از رشد جسمي و سني ديده رسيده باشند و دقيق تر از رسيدن به اين رشد ، تناسب اين دو با هم است . براي مثال پسري همسري بزرگ تر از خود برگزيند يا فاصله سني 10 سال يا بيشتر باشد ، مشكلات عديده اي در اين مورد رخ مي نمايد كه مجال طرح آن ها نيست .
2- انگيزه ازدواج نبايد شهوت و خوش گذراني باشد .
براي ازدواج انگيزه هاي عالي و ارزشمندي چون پاسخ به نداي فطرت ، تلاش در بقاي نسل ، عمل به سنت رسول الله ، تكميل و تكامل و از همه قوي تر اطاعت فرمان خداوند وجود دارد كه چنان چه هر كدام از اين ها به عنوان انگيزه ازدواج باشد ، لذت و شهوت و غريزه و .... را به همراه خواهد داشت تا جايي كه براي اين لذت و شهوت ثواب هم خواهد بود . اما اگر اين ارزش هاي عالي ملاك قرار نگيرد چون آن خواست ها مادي و هدف هايي سهل الوصول اند مداومت بر آن ها انسان را خسته ، سرخورده و محدود خواهد كرد .
3- ازدواج نبايد همراه با انگيزه هاي مادي و دنيوي باشد
ازدواج هايي كه براي رسيدن به عشق ، جاذبه هاي مايد و قدرت و مال و موقعيت هاي اجتماعي يا دست يابي به امكانات و بهره هاي دنيوي انجام شود ، به علت مادي و نسبي بودن اين اهداف و به ويژه در كوران حوادث و اتفاقات تحت تاثير شديد قرار مي گيرند و از بين مي روند ، معمولا به نتيجه مطلوب نخواهند رسيد .
4- ازدواج نبايد براي برآورده شدن خواست هاي ديگران باشد .
به طور معمول ، آرزوهاي پدران و مادران ، ايده آل هاي آنان ، خودسري ها و كج فكري هاي آن ها اي حتي انتقام جويي آنان از زندگي و محروميت هاي قبلي شان فرزندان را به سوي ازدواج هايي سوق مي دهد كه در آن بايستي كه يك طرف عمر مظلوميت و تحقير را تحمل كند و گذشت و صبوري از خود نشان دهد و به قول معروف بسوزد و بسازد يا اين كه هر دو طرف ( زن و شوهر ) خود را محكوم به پذيرش اين تحكم بدانند يا با دست آوردن اندك بهانه اي بخواهند خود را از اين تحكم پذيري رها ساخته ، در نتيجه با طلاق يا جدايي يا .... زندگي را بر خود و خانواده ناگوار و تلخ كنند .
ناگوار تر از اين ، خواست هاي افراد ديگري به غير از پدر و مادر است . در بعضي جوامع ديده شده است كه دختر خون بهاي مقتول است يا دختر به همراه مادر در خانه ناپدري يا ... زندگي كرده براي امرار معاش تن به سرنوشتي مي دهد كه خود در شكل گيري آن نقشي ندارد .
5- انگيزه ازدواج نبايد چشم و هم چشمي ها و مقايسه هاي اجتماعي باشد .
چه بسا مشاهده شده است كه پسر يا دختري تنها به خاطر اين كه مادر يا پدرش مي خواهند فرزندشان از ديگر سن و سال ها و بستگان كم تر و …
جلوه نكند ناخواسته درگير سرنوشتي مي شود كه نه به صلاح اوست و نه خود نقشي در شكل گيري آن داشته است ...