مـشـخـصـات فـایـل
موضوع تحقیق : جایگاه و اهمیت انساني زن از نظر قرآن كريم
فرمت فایل : word
تعداد صفحات : 66
قابل ارائه و مناسب بعنوان تحقیق کلاسی
بـخـشـی از مـتـن ایـن تـحـقـیـق :
• اسلام اصل مساوات را دربارة زن و مرد نيز رعايت كرده است.
• اسلام با تساوي حقوق زن و مرد مخالف نيست، با تشابه به حقوق آنها مخالف است.
• اسلام نظريات تحقير آميزي كه نسبت به زن وجود داشته منسوخ كرده است.
• قرآن در داستانهاي خود توازن را حفظ كرده، قهرمانان داستانها را منحصر به مردان نكرده است.
• زن اگر بخواهد از حقوقي مساوي با مرد بهره مند شود بايد مشابهت حقوقي با مرد را از ميان بردارد.
• علماي اسلام با تبيين اصل« عدل» پاية فلسفة حقوق را بنا نهادند.
• شرقي انسانيت را درگذشت و نيكي مي بيند و غربي در به دستآوردن حقوق.
• اعلامية حقوق بشر فلسفه است نه قانون، بايد به تصديق فيلسوفان برسد نه تصويب نمايندگان.
• احترام به انسان كه اساس اعلامية حقوق بشر است، از دير زمان مورد تأييد شرق و اسلام است.
• دنياي غرب از طرفي تا آخرين حد ممكن مقام انساني را پايين مي آورد و از طرف ديگر به نام حقوق بشر اعلامية بالا بلند صادر مي كند.
• بيچارگيهاي بشر امروز از آن است كه «خود» را از ياد برده است.
• احترام به انسان با فلسفة شرق سازگار است نه با فلسفة غرب.
مقام انساني زن از نظر قرآن
اسلام زن را چگونه موجودي مي داند؟ آيا از نظر شرافت و حيثيت انساني او را برابر با مرد مي داند و يا او را از جنس پست تر مي شمارد؟ اين پرسشي است كه اكنون مي خواهيم به پاسخ آن بپردازيم.
فلسفة خاص اسلام دربارة حقوق خانوادگي
اسلام در مورد حقوق خانوادگي زن و مرد فلسفة خاصي دارد كه با آنچه در چهارده قرن پيش مي گذشته و با آنچه در جهان امروز مي گذرد مغايرت دارد. اسلام براي زن و مرد در همة موارد يك نوع حقوق و يك نوع وظيفه و يك نوع مجازات قائل نشده است، پاره اي از حقوق و تكاليف و مجازاتها را براي مرد مناسبتر دانسته و پاره اي از آنها را براي زن، و در نتيجه در مواردي براي زن و مرد وضع مشابه و در موارد ديگر وضع نامشابهي در نظر گرفت است.
چرا؟ روي چه حسابي؟ آيا بدان جهت است كه اسلام نيز مانند بسياري از مكتبهاي ديگر نظريات تحقير آميزي نسبت به زن داشته و زن را جنس پست تر مي شمرده است و يا علت و فلسفة ديگري دارد؟
مكرر در نطقها و سخنرانيها و نوشته هاي پيروان سيستمهاي غربي شنيده و خوانده ايد كه مقررات اسلامي را در مورد مهر و نفقه و طلاق و تعدد زوجات و امثال اينها به عنوان تحقير و توهيني نسبت به جنس زن ياد كرده اند؛ چنين وانمود مي كنند كه اين امور هيچ دليلي ندارد جز اينكه فقط جانب مرد رعايت شده است. ميگويند تمام مقررات و قوانين جهان قبل از قرن بيستم بر اين پايه است كه مرد جنساً شريفتر از زن است و زن براي استفاده و استمتاع مرد آفريده شده است، حقوق اسلامي نيز بر محور مصالح و منافع مرد دور مي زند ...