مـشـخـصـات فـایـل
موضوع تحقیق : تفسير جامع سوره آل عمران
فرمت فایل : word
تعداد صفحات : 159
قابل ارائه و مناسب بعنوان تحقیق کلاسی
بـخـشـی از مـتـن ایـن تـحـقـیـق :
«بسم الله الرحمن الرحيم»
اهل تحقيق در اسم «الله» با هم اختلاف دارند كه آيا از معنايي مشتق شده است يا نه؟ عده زيادي از آنها معتقدند كه از معنايي اشتقاق پيدا نكرده است و اسم «الله» فقط به خداوند سبحان اختصاص دارد، و همانند اسم علم در مورد غير خداوند مي باشد و هنگامي كه اين لفظ به گوش اهل معرفت مي رسد، فهم و علم آنها به سراغ معنايي غير از وجود خداوند سبحان نمي رود. و حق اين كلمه آن است كه همراه با شهود قلبي باشد، لذا انسان هنگامي كه با زبانش «الله» گفت و يا با گوش خود آن را شنيد، با قلبش هم شهادت به «الله» بدهد.
و همچنان كه اين كلمه به معنايي جز «الله» دلالت نمي كند، مشهود گوينده آن نيز نبايد جز «الله» باشد، پس با زبانش «الله» بگويد و با دلش به «الله» علم پيدا نمايد و با قلب خود «الله» را بشناسد و با روح خود «الله» را دوست بدارد و با باطنش «الله» را ببيند و با ظاهر خود در پيشگاه خداوند تملق نمايد و با سر خويش، به حقيقت «الله» برسد و احوال خود را براي «الله» و در راه او صرف نمايد به گونه اي كه در اعمالش، نصيب و بهره اي جز براي خدا نباشد و هنگامي كه در نزديكي حالتي قرار گرفت كه محو در «الله»، براي او و به وسيله او شد، خداوند سبحان، با رحمت خويش، جبران نقايص او نموده و با گفتن «الرحمن الرحيم» موجب مي گردد كه جلوي تلف شدن آنها گرفته شده و باقي بمانند و قلبهايشان پاكيزه گردد، لذا لطف و مهرباني، سنتي از جانب خداوند سبحان است تا اولياء او به طور كلي فاني نشده و از بين نروند.
آيه 1 و2: الم* الله لا اله الا هو الحي القيوم
با گفتن «الف» اشاره به اين نمود كه در همه حالات، تو را كفايت مي كند، زيرا تو در اسارت غفلت بوده و صلاح و رشد خود را نمي تواني پيدا نمايي و او نقايص تو را برطرف كرده و ياري او تو را كفايت مي نمايد، پس بدون درخواست تو- بلكه بدون اينكه از حالت خبر داشته باشي- تو را كفايت مي نمايد، بدون اينكه بفهمي و به تو عطا مي نمايد، بدون اينكه درخواست نمايي.
«لام»، اشاره به لطف او به توست در نهان سر و درون تا جايي كه محل منت را بر تو آشكار نمي نمايد، مكاني كه تو را در آنجا تثبيت و پابرجا نموده است. و «ميم» اشاره به موافقت جريان تقدير الهي با متعلقات خواسته ؟؟ اولياء الهي است، لذا در دنيا چيزي حركت نميكند و ذره اي ظاهر نمي شود، مگر اينكه مورد رضايت آنهاست، تا جايي كه اگر فردي در مورد سخن خداوند يعني «كل يوم هو في شأن » بگويد: مقصود از شأن در اين آيه، محقق كردن مراد و مقصود اولياء الهي است، سخني دور از حقيقت بيان نكرده است.
و گفته مي شود: از قلبت- با شنيدن اين حروف مقطعه كه برخلاف عادت مردم در محاوره و گفتگوست- كه قلب از موهومات و معلومات خالي شد و سر و باطن از امور عادي و معهود پاك شد، اين اسم يعني «الله» بر قلب مقدس از هر بيگانه و باطن پاك شده از هر كيفيتي، وارد مي گردد، پس فرمود: «الم الله لا اله الا هو الحي القيوم» او، كسي است كه كار لهو نمي كند تا شما را از ياد ببرد و كار سهو نمي نمايد تا از انجام كارهايش جا بماند، لذا او در همه احوال، مراقب سر و باطن شماست، اگر در خلوت باشيد، مراقب شماست و اگر در ميان مردم هم باشيد، باز مراقب شماست و به طور خلاصه- در هر حالتي كه باشيد- او علاقمند به شماست.
(قسمتي از) آيه3: نز عليك الكتاب بالحق
اي محمد (ص) تو نمي داني كه كتاب چيست و قصه دوستان را نمي داني، اما خداوند از روز ازل تو را اختيار نمود و به تو امري را القا كرد كه منشأش عجيب، برهانش آشكار و محل و مكانش عزيز است.
(ادامه) آيه3: مصدقاً لما بين يديه
يعني آنچه را كه به تو وعده داده، در كتاب، بر زبان انبياء (ع) محقق نموده است.
(ادامه) آيه 3 و (قسمتي از) آيه4: و انزل التوراه و الانجيل* من قبل هديً للناس و انزل الفرقان
يعني ما هر چند كه قبل از تو كتابهايمان را بر پيامبران نازل كرديم، اما در هيچ كتابي، از نام و ياد تو خالي نگذاشتيم، سراينده آنها (عرفا) گفته است:
و در نزد من براي دوستاني كه غايب هستند
ورق هايي است كه عنوان آن، ذكر و ياد توست
و همچنان كه به واسطه تو، نور انبياء را كامل و تمام كرديم، با ياد تو، همه آنچه را كه از ذكرها نازل كرده بوديم، زينت داديم.
(ادامه) آيه4: ان الذين كفروا بآيات الله لهم عذاب شديد و الله عزيز ذوانتقام
و او در نهايت حجاب است، اما آنها درك نمي كنند و خداوند بر اوليايش عزيز بوده و از دشمنانش، انتقام گيرنده است، عزيزي است كه هر فردي او را مي خواهد، اما- در بيشتر وقت ها- كسي او را نمي يابد.
آيه5: ان الله لايخفي عليه شيئ في الارض و لا في السماء
بنده هيچ نفسي نمي كشد مگر اينكه خداوند سبحان و متعال، آن را محاسبه مي نمايد و در آسمان و زمين هيچ ذره اي حاصل نمي گردد مگر اينكه خداوند سبحان، ايجاد كننده و خالق آن است و هيچ كس، به صفتي متصف نمي گردد مگر اينكه او متولي آن است.
مطالب فوق براي عموم مردم بود، اما براي خواص: هيچ كس حاجتي را به سوي او نمي برد مگر اينكه او برآورده كننده آن است و هيچ فردي در سير نزولي به او رجوع نمي كند، مگر اينكه او آن را كفايت مي كند ...