مـشـخـصـات فـایـل
تحقیق : همه چیز در مورد نفس ( تحلیل و بررسی )
فرمت فایل : word
تعداد صفحات : 75
قابل ارائه و مناسب بعنوان تحقیق کلاسی
بـخـشـی از مـتـن ایـن تـحـقـیـق :
مقدمه :
نفس به معني : جان وروان و روح / شخص وذات وحقيقت وخرد هركسي وخود هر چيزي وهستي وعين چيزي .
نفس الامر : حقيقت كار
نفس اماره :روحي كه شخص را به لذايذ شهواني وچيزهاي بد و مذموم امر مي كند .
نفس قدسيه : ذات پاك
نفس مطمئنه: روحي كه متصف به صفات حميده باشد .
نفس ناطقه :روحي كه فهم وادراك معاني كند
نفس : اصطلاح فلسفي : نفس جوهري است كه ذاتا مستقل ودر فعل نياز به ماده دارد ومتعلق به اجساد واجسام است وبالاخره جوهري است غير مائت ودر تصرف وتدبير نياز به جوهر روحاني ديگر دارد كه روحانيت آن از نفس كمتر است وآن واسطه روح حيواني است كه آنهم واسطه دارد كه قلب است ،درماهيت وحقيقت نفس،اقوالي است برحسب مكاتب مختلف فلسفي وعرفاني وكلامي از جمله: 1ـ اجزاء صغاراست كه كري الشكل است 2ـ نار 3ـ هواء 4ـ ارض 5ـ ماء 6ـجسم بخاري 7ـ عدد 8ـ امر مركب از عناصر9ـ حرارت غريزي 10ـ برودت 11ـدم 12ـ مزاج 13ـ نسبت حاصله از عناصر
صدرالدين گويد : خداوند موجودات رابه ترتيب از اشرف به احسن آفريده است وعنايت او ايجابكند كه همواره با موجودات فيض بخشد وفيض او دائم است اول امري كه از آثار حيات درموجودات ظاهر شد ،حيات تغذيه ونشوو نما است وبعد حيات حس وحركت است وبعد حيات علم وتميز است وهريك ازاين سه مرتبه را صورت كمال است كه به واسطه آن صورت آثار حيات مخصوصي به آن فيضان مي كند ،آن صورت رانفس مي گويندوسه مرتبه دارد :
1ـ نفس نباتي 2ـ نفس حيواني 3ـ نفس انساني
وحدجامع آن (فهي اذن كمال للجسم ) است وبالاخره هر جسمي را آثار خاصي است ودرهريك مبداء خاصي است كه منشاء آن آثاراست وآن مبادي قوتي هستند تعلق به اجسام وخود اجسام نباشند وآن نفس است وكلمه نفس نام براي آن قوت است وبدين ترتيب صدرالدين نفس راجسمانيه الحدوث مي داند ولكن ماده آن كه همان افاضات علويه بر مراد سفليه باشد از ناحيه بالا وعلويات ودر نتيجه فيوضات الهي است ومعني كينونت سابقه نفس بربدن همين است نه آنكه نفوس ناطقه انساني ابتداء كنيونت مجرد باشد چنانكه ديگران مي گويند نفس انسان را به نشإت است اول نشات صور حسي طبيعيه ومظهر آن حواس خمس ظاهر ه است كه دنيا هم گويند.
نشات دوم اشباح وصور غائيه از حواس است .مظهر آن حواس باطنه است كه عالم غيب وآخرت هم گويند.
نشات سوم عقليه است كه دار مقربين ودارعقل ومعقول است ومظهر آن قوت عاقله است . نفس در نشات اول خالي از علم تصوريه وتصديقيه است واولين علم اواست بذات خود ودرابتداء جنيني ودرمرحله طفوليت بدرجه حيواني ميرسدوبعدازكمال وبلوغ بدرجه انساني وكمال خود مي رسد واين هنوز اولين نشات ناطقه است .
بعداز مرتبت عقل هيولاني ـ كه فاقد تمام صور وتصورات است به مرحله بالملكه مي رسد كه بعضي از صور را دريافته واين مرحله اولين علم بذات خوداست وبعد از طي مراحل كمال به مرتبت فعليت وعقل بالفعل ميرسد وبعداز آن بمرتبت عقل بالمستفاد كه مرتبت كمال ممكن اواست مي رسد . خلاصه كلام آنكه صدرالدين نفس را به تقسيم اوليه به سه قسمت كرده است. 1ـ نفس نباتي ( وهي كمال اول لجسم طبيعي آلي من جهة ما يتولد و يربو ويتغذي )
2ـ نفس حيواني ( وهي كمال اول لجسم طبيعي آلي من جهة ما يدرك الجزئيات ويتحرك بالاراده)
3ـ نفس انساني (وهي كمال اول لجسم طبيعي آلي من جهة ما يدرك الامور الكليه ويفعل الفاعيل الكائنه بالاختيار الفكري والاستنباط بالرأي )
رازي مي گويد: افلاطون معتقد بودكه درانسان سه نفس است يكي را نفس ناطقه والهيه ديگري را نفس غضبيه
وحيرانيه وسه ديگر را نفس نباتيه وناميه وشهوانيه نامند.
خواجه طوسي گويد : قواي نفس سه است يكي قوت نفس ناطقه كه آنرا نفس ملكي خوانند ديگر را قوت غضبي كه آنرا نفس حسي خوانند و سه ديگر قوت شهواني كه آنرا نفس بهيمي خوانند.
شيخ الرئيس نيز در تعريف نفس گويد : (كمال اول لجسم طبيعي آلي ) درنبات باضافه (من جهة ما يتولد ويربو ويتغذي ) ودر نفس حيواني ( من جهة ما يد رك الجزئيات ويتحرك بالاراده)
شيخ اشراق نفس را جسمانيه الحدوث وروحانيه البقاءمي داند.
ناصر خسرو گويد: نفس جوهري است بسيط وروحاني وزنده بذات ودانا است بقوت وفاعل بطبع واو صورتي است از صورتها عقل فعال
پاره اي از تركيبات نفس درمعني فلسفي وعرفاني
نفس اعلي : نفس اعلي كه آنرا اسرافيل نام است وكار وي روح دميدن است وروان دادن دراجسام
نفس اماره : مراد نفوسي پست اند كه تابع هواء وهوسي بوده وبرحسب دستورات مهلكه انسان را وادار به كارهاي زشت مي كند وبالاخره روح انساني را به اعتبار غلبه حيوانيت نفس اماره گويند( ان النفس لاماره بالسوء)
نفس الامر : كلمه نفس الامر يعني حد ذات هر شي ء وبعضي گفته اند مراد مرتبه عقل فعال است وعقل اول ونفس كليه را نيز نفس الامر نامند وعالم امر يعني عالمي كه روح وحقيقت عالم اجسام است نفس الامر گويند .
نفس بهيمي: مراد قوت شهواني ونفس شهواني است .
نفس رحماني: صدرالدين گويد : همان طور كه نفس انساني موجب پيدايش اصوات والفاظ مختلف به اشكال وهيآت خاص بوده ومنشإ آن همان 28 حرف اصلي است موجودات عالم با خواص واطوار وانحاء مختلف خود از عالم غيب الغيوب به واسطه فيض حق به اطوار واشكال وهيات مختلف درآمده است وبنابراين مراد از نفس رحماني فيض وجودي حق تعالي است كه تمام ممكنات مراتب يقينات فيض اند وجواهر عاليه عبارت از حروف عاليه اند كه بلا واسطه صادراز نفس رحماني اند كه آنها كلمات الله التامات هم گويند . عرفا مرتبه تفضيل اسماء وصفات الهي را نفس رحماني نامند.
نفس زكيه : مراد نفوس اولياءالله است ...