مـشـخـصـات فـایـل
تحقیق : چگونگی به خلافت رسيدن ابوبكر و فعاليتهاي حضرت علي
فرمت فایل : word
تعداد صفحات : 116
قابل ارائه و مناسب بعنوان تحقیق کلاسی
بـخـشـی از مـتـن ایـن تـحـقـیـق :
مقدمه
سقيفهي بني ساعده محل سرپوشيدهاي بود كه اقوام بهنگام ضرورت در آن گرد ميآمدند. بهنگام رحلت پيامبر(ص) مهاجران و انصار در سقيفه گرد آمدند تا نسبت به تعيين خليفه و جانشين محمد(ص) اقدام كنند. آنها براي اين منظور سعدبن عباده پيشواي خزرجبان را در نظر گرفته بودند. چون ابوبكر از اين خبر آگاهي يافت، به همراه عمر بدانجانب رهسپار گشت و در نتيجهي كوشش و تلاش عمر و ياري مهاجران و انصار به خلافت برگزيده شد.
در اين نشست پيرامون امارت و فرمانروائي گفتگوي فراوان و مناقشهي بسيار صورت گرفت و نوزده نفر در اين باره به احتجاج برخاستند. مهاجران سبقت و پيشگامي خود را ملاك برتري خويش عنوان كردند و انصار ياريهاي بيدريغ خود را معيار صلاحيت خود دانستند. سررشتهداران ماجراي سقيفه ميگفتند اگر پيامبري و خلافت هر دو در يك خاندان قرار گيرد، هاشميان (بنيهاشم) بر قريش جيره خواهند شد. اين امر در واقع حكايت از آن دارد كه چه مهاجران و چه انصار خلافت بنيهاشم را مايهي خشم اعراب ميپنداشتند و شايد به منظور حفظ وحدت و اتفاق اعراب بود كه خلافت علي(ع) را قرباني كردند.
ابوبكر گفت: پيغمبر فرمود كه خليفه بايد از قريش باشد. جمعيت انبوه حاضران با شنيدن سخنان ابوبكر در مسجد حاضر شده، وي را به خلافت برگزيدند. بنابه روايتي، ابوبكر بر بالاي منبر رفت و پس از سپاسگزاري از مردم، اظهار داشت كه حق اين بود كه علي(ع) به خلافت برگزيده گردد. ولي مردم اين پيشنهاد را نپذيرفته گفتند: رسول خدا ترا صديق خوانده و علاوه بر آن تو پير و شيخ قبيلهي قريشي و اين مقام حقاً به تو ميرسد. سلمان، اباذر، مقداد، عمار ياسر و گروهي از صحابه نيز خلافت را حق علي(ع) اعلام كردند، ولي اظهارات ايشان مورد عنايت و اعتنا قرار نگرفت.
ابوبكر دو سال و سه ماه خلافت كرد. در دوران حكمراني ابوبكر، مسلمانان بر ايران حمله بردند، بخشي از عراق و شام را فتح كردند و فتنهي مسليمهي كذاب كه در يمامه دعوي پيغمبري ميكرد، فرونشانده شد.
ابوبكر را يار غار پيامبر ميدانند. او نخستين مردي بود كه اسلام را پذيرفت وي همهي دارائي خود را در راه پيشرفت آئين محمد(ص) صرف كرد، دختر خويش عايشه را به همسري پيامبر اسلام درآورد و در سختيها يار و ياور صميم و با ارادت وي بود. ابوبكر در ماه جماديالاخر سال سيزدهم هجرت چشم از جهان فروبست.
علت تشكيل سقيفه
بررسي سرگذشت گروهي كه در سقيفه بنيساعده دور هم گرد آمده بودند، به خوبي نشان ميدهد كه چگونه در آن روز اسرار هويدا گشت و بار ديگر عصبيتهاي قومي و عشيرهاي و افكار جاهلي از لابلاي گفتگوهاي ياران پيامبر خود را نشان داد و روشن گرديد كه هنوز تربيتهاي اسلامي در اعماق دل آنان نفوذ نكرده و اسلام جز سرپوشي بر چهره كريه جاهليت، چيزي نبوده است.
بررسي اين واقعه تاريخي به خوبي ميرساند كه هدف از آن اجتماع، هدف از آن سخنرانيها و پرخاشها، جز منفعتطلبي و سودجويي چيز ديگري نبود و هر فردي كوشش ميكرد كه لباس خلافت را كه بايد بر اندام شايستهترين فرد از امت پوشيده شود، بر اندام خود بپوشد.
چيزي كه در آن انجمن مطرح نبود، مصالح اسلام و مسلمانان بود و يا جستجوي شايستهترين فرد از امت كه با تدبير خردمندانه و دانش وسيع و روح بزرگ و اخلاق پسنديده خود، بتواند كشتي شكسته اسلام را به ساحل نجات رهبري كند.
مرحوم استاد مظفر در السقيفه مينويسد:
در بحث گذشته ديديم كه خدمت ممتازي كه انصار به اسلام كرده بودند به خيالشان انداخته بود كه در خلافت يا در زمامداري مسلمين ذيحقند و اين حقيقت را ما از زبان نامزد خلافت از طرف انصار (سعدبن عباده) در خطبهاي كه آن روز ايراد كرد، ميفهميم.
به اضافه اينكه از آن بيم داشتند كه امر خلافت در بست در اختيار كساني قرار گيرد كه انصار فرزند و پدر و برادرشان را كشته بودند. با اين اعتقاد كه مساله از دست اهلش خارج شده است و همان گونه كه گذشت دليل بر اين مطلب اخير اين است كه پس از آنكه نااميد شدند، خواستند با علي(ع) بيعت كنند ...