بخشی از متـنِ ایـن تـحقیـق :
امام زمان
اللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَ عَلى آبائِهِ فِي هذِهِ السّاعَةِ وَ في كُلِّ ساعَة وَلِيَّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ اَرْضَكَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فِيها طَويلاً.
پيشگفتار:
( يا صاحب الزّمان ادركنا )
سخن از «مهدى» (عليه السلام)، سخن از «هدايت» است.
سخن از «غيبت»، حديث «جستجو» است.
سخن از «انتظار»، روايت «حركت و پويايى» است.
سخن از «ظهور»، بحث از «اشتياق رهايى» است.
«شوق رهايى»، «حركت» مى آفريند، و نتيجه «جستجو»، حصول «هدايت» است.
«شيعه بودن» با جمود و سكون سازگار نيست. «شيعه» يعنى «پيرو» و لازمه «پيروى» جهت گيرى «رفتار و روش»، و شكل گيرى «سلوك و عمل» است.
«شيعه مهدى (عليه السلام)» بودن، با گمراهى و بى تفاوتى در برابر انحرافات نمى سازد.
و «انتظار ظهور» داشتن، با ماندن در تاريكى ها و تسليم در برابر وضع موجود قابل جمع نيست.
در آستانه سالگرد ميلاد پر شكوه امام زمان (عليه السلام)، با ياد امام راحل (قدّس سره) كه با نور وجودش، راه انتظار را روشن تر ساخت و با ياد شهيدان كه با نثار خونشان، نزديكى طلوع خورشيد را نويد دادند، و با اميد گسترش روشناى سپيده دم انقلاب اسلامى به همه آفاق گيتى، حاصل تلاشى مختصر پيرامون «غيبت، انتظار، ظهور» را به شما منتظران حضرت مهدى (عليه السلام) تقديم مى داريم.
آرزومنديم كه ـ در تقارن سالگرد ميلاد دو مصلح بزرگِ تاريخِ بشريت، حضرت «مهدى» (عجل اللّه تعالى فرجه الشريف) و حضرت «عيسى مسيح» (سلام اللّه عليه) كه يادآور حماسه پرشكوه ظهور متقارن آن دو بزرگوار مى باشد، و اقتداى شكوهمند و پرمعناى آن پيامبر اولوالعزم(عليه السلام)، به اين آخرين ذخيره الهى و كامل ترين عبد صالحِ خدا در زمين را، فرا ياد منتظران سوخته جانش مى آورد ـ اين هديه ناچيز، مقبول درگاه حضرت احديّت واقع گردد.
اللهم ارزقنا توفيق الطاعة و بعد المعصية و صدق النية
و عرفان الحرمة و اكرمنا بالهدى و الاستقامة
آمين رب العالمين.
. مسجد مقدس جمكران
واحد تحقيقات
پانزدهم شعبان 1417
پيشينه غيبت
غيبت دوازدهمين پيشواى مسلمين حضرت مهدى (عليه السلام)، امرى ناگهانى و غير منتظره نبوده، بلكه عوامل متعدّدى به شناخت قبلى اين پديده توسط مسلمانان، كمك مى كرده است:
1 ـ غيبت هاى دراز مدت و كوتاه مدت پيامبران پيشين سلام اللّه عليهم، و نهانى هاى متعدد شخص پيامبر گرامى اسلام(صلى الله عليه وآله وسلم) كه طى مباحث قبلى اجمالا ذكر گرديد.
آشنايى مردم با تاريخ اديان گذشته و كيفيت حصول چنين غيبتهايى در آن دورانها، پذيرش غيبت حضرت مهدى(عليه السلام) را، براى آنان آسان مى ساخت.
2 ـ انبوهى از روايات مستند و صحيح، در آگاه سازى مؤمنين نسبت به چگونگى زندگى و امامت نهمين فرزند از نسل امام حسين(عليه السلام) كه به بيانهاى گوناگون از زبان پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم) و ساير معصومين، حصول غيبتى طولانى براى او را مورد تأكيد قرار مى دادند.
در اين مورد تنها در كتاب «كمال الدين و تمام النعمة» بيش از (150) حديث جمع آورى شده و طى چهارده باب، از باب (24) تا باب (38)، تحت عنوان هاى «ما اخبر به النبى (صلى الله عليه وآله وسلم) من وقوع الغيبة» و «ما أخبر به أمير المؤمنين (عليه السلام)من وقوع الغيبة» و... «ما اخبر به العسكرى(عليه السلام)من وقوع الغيبة» بطور جداگانه، فرمايشات هريك از معصومين(عليهم السلام)پيرامون غيبت و لزوم آمادگى مردم ذكر گرديده است.
3 ـ كيفيت زندگانى دو امام بزرگوار شيعه، امام هادى (عليه السلام) و امام حسن عسكرى(عليه السلام) را، مى توان مقدّمه اى عينى و عملى براى آماده سازى مردم، جهت غيبت حضرت مهدى(عليه السلام) به شمار آورد. به عبارت ديگر، زندگى اجبارى آن دو امام مظلوم در محاصره نيروى دشمن و در شرايط دشوار شهر محل تبعيد شان ـ سامرّا ـ ارتباط ايشان را با مردم و حتّى شيعيان و خواص اصحاب خود، آنچنان تقليل داده بود كه بطور طبيعى شكلى از نهان زيستى و غيبت را تداعى مى كرد.
(مرورى گذرا بر غيبت صغرى )
مقدمه غيبت كبرى:
غيبت صغرى را مى توان مقدمه اى ديگر براى غيبت كبراى امام زمان(عليه السلام) به شمار آورد. مردم اگرچه طى احاديث فراوان از طريق پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم)و امامان گذشته(عليهم السلام) با انديشه غيبت طولانى پيشواى شان آشنايى پيدا كرده و كيفيت ابتلاى دو امام پيشين به محاصره دشمن، آنان را عملا بانهانى پيشوا، مأنوس ساخته بود، اينك با غيبت صغرى بايد آمادگى كامل براى نهان زيستى طولانى و غير معلومِ امام و رهبر خويش پيدا مى كردند.
زمان غيبت صغرى:
به عقيده گروهى از محدّثين و تاريخ نگاران، دوران غيبت صغرى از زمان ولادت امام زمان (عليه السلام) در سال (255) هجرى قمرى، شروع شده و با استمرار تا سال (329)، مدت هفتاد و چهار سال به طول انجاميد. لكن به استناد شواهد متعددى در روايات و اخبار اين باب، مى توان مطمئن شد كه مراد از غيبت صغرى همان مدت شصت و نه سال ـ بين آغاز امامت آن بزرگوار به دنبال شهادت امام حسن عسكرى(عليه السلام)، در سال (260) هجرى قمرى، تا آغاز غيبت كبرى در سال (329) ـ مى باشد كه قول مشهور است.( [1] )
نحوه ارتباط با مردم:
در طى مدت غيبت صغرى، چهار تن از بزرگان علم و تقوى بنام هاى عثمان بن سعيد عمروى (رحمة اللّه عليه)، و محمد بن عثمان بن سعيد عمروى (رحمة اللّه عليه)، و حسين بن روح نوبختى (رحمة اللّه عليه)، و على بن محمد سيمرى (رحمة اللّه عليه)، تحت عنوان «نوّاب اربعه» وساطت بين امام (عليه السلام)و مردم را به عهده داشتند.
هركدام از اين بزرگواران با فرمان خاصِّ امام زمان(عليه السلام) به چنين مقامى منصوب مى شدند. مثلا پس از فوت عثمان بن سعيد عمروى (رحمة اللّه عليه)، ـ كه قبل از امام زمان(عليه السلام)نيابت از طرف امام على النقى(عليه السلام)و امام حسن عسكرى(عليه السلام) را نيز عهده دار بود ـ نامه اى به خط امام زمان(عليه السلام) خطاب به فرزندش محمد رسيد كه در بخشى از آن آمده بود.
«ما همه از خداييم و بسوى او باز مى گرديم تسليم فرمان او و راضى به قضاى او هستيم. پدرت سعادتمندانه زيست، و پسنديده وفات كرد، رحمت خدا براو باد و خدا او را با اولياء و مواليانش محشور فرمايد كه همواره در اجراى فرمانشان كوشا بود.» و در بخشى ديگر فرموده بود:
«خدا به تو اجر جزيل دهد ... از كمال سعادت پدرت اين بودكه خدا فرزندى چون تو را روزى او كرد كه بعد از او جانشينش باشد و به امر خدا در مسئوليتى كه داشت قائم مقام او گردد و موجبات رحمت او را فراهم آرد.»( [2] )
قابل ذكر است كه امام زمان(عليه السلام) در اين دوران سفراء و مأمورينى خاص نيز داشتند كه در پاره اى مسئوليت هاى ويژه همچون جمع خمس و زكات از طرف آن حضرت مأموريت مى يافتند.
صاحب «اعلام الورى» در اين باره گويد: «در غيبت صغرى «سفيرانى» موجود بودند و «نوّاب و ابوابى» مشهور وجود داشتند كه شيعيان در باره آنان هيچ اختلافى نداشتند. بعضى از آنان عبارتند از: ابو هاشم داود بن قاسم جعفرى، محمد بن على بن بلال، ابوعمرو عثمان بن سعيد روغن فروش، فرزندش ابوجعفر محمد بن عثمان رحمة اللّه عليهما، عمر اهوازى، احمد بن اسحاق، ابومحمد و جنائى، ابراهيم بن مهزيار، محمد بن ابراهيم و جماعتى ديگر كه بعداً در صورت نياز ذكر خواهند شد.»( [3] )
(پايان غيبت صغرى)
ابو محمد حسن بن محمد كاتب گويد: در سال 329، در مدينه بودم. چند روز قبل از وفات ابوالحسن على بن محمد سيمرى در خانه اش حاضر شدم، او نامه اى به خط مولا صاحب الزمان (عليه السلام) را به مردم حاضر در جلسه نشان داد كه چنين نوشته بود:
«بنام خداوند بخشنده مهربان; اى على بن محمد سيمرى! خداوند اجر برادرانت را در باره تو زياد گرداند، تو تا شش روز ديگر وفات خواهى كرد. پس امور خود را جمع كن و كسى را براى جانشينى خود تعيين و معرفى نكن. زيرا غيبت نهايى واقع شده و ديگر ظهورى نيست مگر بعد از اذن خداى تعالى و آن ظهور، پس از گذشت مدتى طولانى وسخت شدن دلها و پر شدن زمين از ظلم و جور اتفاق خواهد افتاد. و از بين شيعيان من كسانى خواهند آمد كه ادعاى مشاهده مرا دارند، آگاه باشيد هركس قبل از خروج سفيانى و بر آمدن صيحه آسمانى چنين ادعايى داشته باشد دروغگوىِ افترا زننده است و لاحول و لا قوة الا بالله العلى العظيم.»
ابومحمد گويد: متن توقيع را نوشتيم و بيرون آمديم. روز ششم بسويش برگشتيم در حالى كه داشت جان مى داد و آخرين كلامش اين بود: «همه امور بدست خداست.»( [4] )
(چگونگى غيبت)
در باب غيبت حضرت مهدى (عليه السلام) رواياتى هست كه با دقت در آنها مى توان كيفيّت غيبت را دريافت و از اين طريق به حلّ بسيارى از سؤالات و اشكالاتى كه به نحوه غيبت بر مى گردد نائل گرديد:
الف) مستور بودن:
امام صادق(عليه السلام) فرمود: «در صاحب اين امر سنّتهايى از پيامبران(عليهم السلام)است: سنّتى از موسى بن عمران، سنّتى از عيسى، سنّتى از يوسف، سنّتى از محمد(صلى الله عليه وآله وسلم) :
امّا سنّتى كه از موسى(عليه السلام) دارد، آنست كه خائف و منتظر فرصت نشسته است.
امّا سنّتى كه از عيسى (عليه السلام) دارد آنست كه در باره اش بگويند آنچه را كه در باره عيسى(عليه السلام) مى گفتند.
امّا سنّتى كه از يوسف(عليه السلام) دارد، مستور بودن است. خداوند بين او و مردم حجابى قرار مى دهد، بطورى كه او را مى بينند ولى نمى شناسند.
و امّا سنّتى كه از محمد(صلى الله عليه وآله وسلم) دارد، آنست كه هدايت شده به هدايت او و سير كننده به سيرت اوست.»( [5] )
با توجّه به اين روايت و نظاير آن، زندگى حضرت مهدى (عليه السلام) در دوران غيبت، به شكل طبيعى صورت مى گيرد و حتّى مردم عادى نيز به ديدار او توفيق مى يابند، امّا از شناخت او ناتوان اند.
با اين تفسير، غيبت آن بزرگوار، فقط به عنوان «حجاب معرفت» و «مانع شناخت» مطرح مى شود كه آن هم بر ديده و دل مردم كشيده شده است نه بر وجود شريف او. و بدين ترتيب مى توان گفت كه هرگاه آن حجاب و مانع از چشم و سريره مردم برداشته شود (يَرَونه و يعرفونه) او را خواهند ديد و خواهند شناخت ...
تـوضـیـحــاتِ فـایــل :
- این فایل با فرمت word ( قابل ویرایش ) در اختیار شما قرار خواهد گرفت.
- تعداد صفحات : 263
- قابل ارائه و مناسب بعنوان تحقیق کلاسی
کلمات کلیدی : امام زمان, تحقیق در مورد امام زمان, دانلود تحقیق امام زمان, دانلود رایگان تحقیق امام زمان, پروژه امام زمان, کار تحقیقی امام زمان, مقاله امام زمان, تحقیق معارف اسلامی در مورد امام زمان, پاورپوینت در مورد امام زمان, پایان نامه معارف اسلامی در مورد امام زمان, تحقیق معارف آماده در مورد امام زمان, تحقیق معارف رایگان , word , ورد, پاورپوینت , pdf, رشته معارف اسلامی , power point , معارف اسلامی , تحقیق آماده معارف در مورد امام زمان, تحقیق معارف امام زمان, تحقیق کلاسی آماده امام زمان, تحقیق درباره امام زمان, تحقیق رایگان امام زمان, پاورپوینت امام زمان, تحقیق در رابطه با امام زمان, تحقیق معارف امام زمان, پروژه درباره امام زمان, دانلود پاورپوینت آماده امام زمان, مقاله فقه در مورد امام زمان, تحقیق معارف درباره امام زمان, دانلود تحقیق معارف, تحقیق با موضوع امام زمان, تحقیق رشته معارف اسلامی در مورد امام زمان, تحقیق آماده امام زمان, دانلود رایگان تحقیق در مورد امام زمان, علوم انسانی , علوم دینی , علوم مذهبی , معارف اسلامی