مقدمه
نگرش کیفیت دارای تاریخی به در ازای عمر انسان در روی زمین است. در مفهوم خیلی ساده و ابتدایی آن انسانهای نخستین غذاها ومیوه های سالم را از ناسالم جدا می کردند و از مصرف غذاها یا میوه های ناسالم پرهیز می نمودند. به مفهومی دیگر هر فرد مدیر ومسئول کیفیت محصول انتخاب شده بود.
بعدها که انسان در روستا سکونت می کند قسمتی از وظیفه رویکرد کیفیت بر عهده فروشندگان محلی و دوره گردها قرار می گیرد. که کالاها یا محصولات سالم را به دست مصرف کنندگان برسانند.
با گسترش وشکل گیری کارگاههای ابتدایی و دستی در روستاها انتظار تکرار پذیری به کارهای صنعتگران محلی شکل می گیرد و با گسترش تجارت به فراتر از مرزهای روستا، مسئله بازرسی وکنترل صادرات شکل می گیرد. با پیدایش انقلاب صنعتی و فراگیر شدن صنعت استاندارد سازی کالاهای تولیدی ومنطبق بودن کالاها مطابق با انتظارات مشتری اهمیت بیشتری می یابد. اما برای دستیابی به این مفهوم بیشتر بر بازرسی محصولات تولیدی در پایان خط تولید تاکید می شد چیزی که امروزه بعنوان بازرسی شناخته میشود نه فرآیند کیفیت.
در سال 1924 والتر شوارت از موسسه تلفن بل یک نمودار آماری به منظور بهبود ویژگیهای محصول ارائه داد. بعداً در همان دهۀ داج و دو مینگ که هر دو باز از موسسه بل بودند مفهوم نمونه گیریهای بازرسی 100 درصد را ارائه نمودند. در سال 1946 انجمن کنترل کیفیت در آمریکا شکل گرفت، این سازمان از طریق مقاله ها کنفرانس ها وکلاسهای آموزشی مفهوم کنترل کیفیت را برای همه محصولات و خدمات توسعه وبهبود داد. درسال 1950 ادوارد رمینگ که مفهوم کنترل کیفیت آماری را از شوارت اقتباس کرده بوده مجموعه ای از سمینارها در مصنوعات روشهای آماری ومسئولیت کیفیت به مهندسین و مدیران ژاپنی ارائه نمود.
در سال 1954 ژوزف جوران اولین سفرش را به ژاپن انجام داد و بر مسئولیت مدیریت به منظور دستیابی به کیفیت تاکید کرد.
درسال 1960 اولیه حلقه های کنترل کیفیت به منظور دستیابی به اهداف بهبود کیفیت شکل گرفت. در همین سالها تکنیکهای آماری ساده بوسیله کارگران ژاپنی به کار گرفته شد. در اواخر دهه 1970 و اوایل دهه 1980 مدیران آمریکایی سفرهای متعددی به ژاپن به منظور یادگیری معجزه ژاپنی ها در خصوص کیفیت انجام دادند هرچند بعلت آنکه آمریکاییها قبلاً نوشته های دمینگ وجوران را در خود آمریکا خوانده بودند این سفرها غیر ضروری و به نظر میرسید. با این وجود رنسانس کیفیت در محصولات و خدمات آمریکایی شروع به ظهور نمود و در اواسط دهه 1980 مفهوم مدیریت کیفیت جامع منتشر شد.
در اواخر دهه 1980 صنایع اتومبیل شروع به کارگیری به SPC نمودند و بدنبال آن سایر صنایع شروع به بکارگیری آن نمودند.
جینیچی تاگوچی مفهوم طراحی انعطاف پذیر را معرفی نمود وموجب ظهور مفهوم طراحی آزمایشات بعنوان یک ابزار با ارزش در بهبود کیفیت گردید. در دهه 1990 سازمان بین المللی استاندارد (ایزو 9000) بعنوان یک مدل گسترده جهانی برای یک سیستم کیفیت معرفی گردید. و بعداً صنایع اتومبیل سازی این مفهوم را با تأکید بر رضایتمندی مشتریان توسعه وبهبود دادند. به دنبال آن ایزو 14000 بعنوان یک مدل جهانی برای سیستمهای مدیریت زیست محیطی معرفی گردید.
فرمت فایل : Word ( قابل ویرایش )
تعداد صفحات : 99