آموزش مشارکتی
تحقیق در مورد آموزش مشارکتی
خلاصه
آموزش مشارکتی شيوه ای از آموزش است که طی آن، مشاركت ذينفعان اساس هر گونه برنامه آموزشي قلمداد مي گردد. به عبارت ديگر، در اين شيوه، گروهی از آموزش گيرندگان فعالانه در امر آموزش خود درگير شده و با ايجاد فضايي مطلوب برای هم آموزی خودشان ( با کمک موسسات غير دولتي، تيم های محلی، رهبران محلی و بالاخره متخصصان) روند آموزش ها را هدايت و نتايج را ارزيابی می نمايند. بر همين اساس نيز اين شيوه آموزش، جهت اجرا در برنامه های اجتماع محور و ارتقاء سلامت تهيه گرديده و در همان راستا اجرا می گردد. مسلما به هر ميزان كه فرايند مشاركت آموزش گيرندگان در برنامه هاي آموزشي افزايش يابد آموزش مشاركتي تر و از اين حيث مطلوب تر است. در مدلي از آموزش مشاركتي كه معرفي خواهد شد افرادي از اجتماع از هر سن و جنس و تحصيلاتي ( دانش آموزان، دانشجويان، سربازان، كارگران، گروه هاي همياران، رابطين بهداشت، داوطلبان جمعيت هلال احمر و .... ) با كسب مهارت هاي اداره جلسات گروهي آموزش مشاركتي، با عنوان مربي آموزش مشاركتي جملات ساده اي را طرح و پس از راي گيري در مورد درست، غلط يا نمي دانم در بين حاضران، نظر موافقان و مخالفان را به شيوه اي استاندارد جويا مي گردند. اطلاعات بدست آمده از نظر حاضران در جلسات و راي هاي ماخوذه ( با بلند كردن دست) اطلاعات لازم را جهت اجراي پژوهش هاي مشاركتي و ارزيابي و ارزشيابي از روند آموزش ها به اعضاء اجتماع و برنامه ريزان سلامتي خواهد داد.
بيان مسئله
الف- طرح شعار سلامتی برای همه تا سال 2000 توسط سازمان بهداشت جهانی باعث شد دولت ها به تدريج متوجه نارسايي برنامه های سلامتی و ناکامی های خود در دستيابی به اين هدف شوند. بازنگری به روند اجرای خدمات سلامتی توسط دولت ها نشان داد بهداشت و سلامتی عمدتا در دسترس گروه های مرفه تر اجتماع ( افراد مرفه تر، صاحبان قدرت، ساکنان شهر های بزرگ تر و مرکزی تر) قرار دارد. از سوی ديگر توان و امکانات دولت ها محدود و لذا توزيع عادلانه خدمات غير ممکن مي نمود. کشور های جهان به دنبال بازنگری در برنامه های مرتبط با سلامتی، ديدگاه تازه ای را برای تحقق اين شعار پيشنهاد کردند. بر اساس اين ديدگاه تازه، سلامتی کالايي است که توسط مردم توليد و توسط خود مردم مصرف می شود و نقش دولت ها در اين ميان، تسهيل فرايند توليد و مصرف سلامتی است. کاهش نقش دولت ها و تبديل آنها از توليد كننده خدمات سلامتی به تسهيل کننده فرايند توليد و مصرف سلامتی منتهی به نقشی ويژه برای دولت ها شد. دولت ها در اين نقش تازه، موظف به برابر کردن فرصت ها برای همه (عدالت) در استفاده از خدمات سلامتی شدند و بدين گونه تحقق شعار سلامتی برای همه تا سال 2000 در چشم انداز سلامتی برای همه تا سال 2015 قابل دستيابی قلمداد شد.
ب- عدالت در خدمات سلامتی شاکله ديدگاه تازه و رمز موفقيت اين شعار است. در اين ديدگاه تازه، اهميت نقش منابع مالی، امکانات و تخصص، که محدوديت های آن عمده ترين سد راه دستيابی به هدف سلامتی برای همه است از پيش رو برداشته شد. در اينجا دولت از مسئوليت تصميم گيرنده برای سلامت مردم به تسهيل کننده روند تصميم گيری مردم، متكي به نظر، مشاركت و خواست خودشان تبديل می گردد. تصميم گيری برای نحوه دستيابي به سلامتی بر عهده ذينفعان سلامتی يعنی مردم قرارگرفت.
فرمت فایل : Word ( قابل ویرایش )
تعداد صفحات : 26