مقدمه
شايد در اين مقاله كه به بررسي صنعت چاپ بسته بندي، تبليغات، بازاريابي ، بازار هدف … و تأثير آن در افزايش فروش و در طي آن افزايش سود و كاهش هزينه ها و در يك كلمه ارتقاء سطح كيفي و كمي محصولات و تغييرات در نقطه بهينة بهره وري مي پردازد اشارة مستقيمي به ارتباط آن با مهندسي صنايع نشده باشد.
اما در گيردار مقاله نقش مهندسي صنايع به خوبي قابل تشخيص مي باشد. لازم به ذكر است كه يكي از عوامل اصلي شكست محصولات ما در صادارت غير نفتي نحوة غلط ارائه ، بسته بندي و عرضه به بازار است.
بسته بندي محصول، اولين برخورد با مشتري و مصرف كنندة نهايي است. رفتار اشخاص مختلف در جنسيت ها، افكار، فرهنگ ها و زبانهاي مختلف با اين پديده كاملاً متفاوت بوده و جاي بررسي و تحقيق دارد. در اين مقاله به اين ترفندها، تكنيك ها و روشها اشاره شده است. كه چگونه بتوانيم در قفسه اي كه از نوع محصول ما (مثلاً سس مايونز) چندين رقيب ديگر با نامهاي مختلف قرار گرفته اند، مصرف كننده نهايي محصول ما را انتخاب و مصرف كند. يكي از عوامل اصلي اين پديده، بسته بندي، طراحي و تبليغات است.
به امروز كشاندن فردا
هر بسته اي مي تواند به جز آن كه معرف محتويات خود باشد، راوي حال و روز و زمانه فرهنگي – صنعتي خود نيز باشد.
به نظر مي رسد بسته هايي كه امروز پيرامون ما روي قفسه ها و يا پشت ويترين ها مي نشينند، پيام هايي بهتر از ديروز دارند. اين كيفيت بهتر كه البته تا نقطه بهينه هنوز فاصله دارد، گوياي چند نكته است:
رقابتي تر شدن بازار داخلي
هر چه مصرف كننده رضايت بيشتري از يك محصول و نحوة عرضه آن داشته باشد، حاكي از آن است كه آن محصول و شكل عرضه آن نه در وضعيت انحصاري، بلكه در يك موقعيت رقابتي قرار دارد و هر چه فضاي توليد و عرضه رقابتي تر باشد و به قول ادبيات رايج در مديريت، هر چه لبه ها و تيغه هاي رقابت تيزتر شده و صيقل بيشتري خورده باشد، كيفيت كالاها و خدمات، هم در مضمون و محتوا و هم در شكل، بهتر خواهد شد. وضعيت بسته بندي امروز ما تا حدودي آينة همين واقعيت است. شاهد اين نكته و در واقع مكمل آن سرمايه گذاري هاي سنگين و تازه اي است كه در اين قلمرو در حال تكوين است.
درك متقابل دست اندركاران
دست اندركاران حوزه هاي پيش از چاپ، چاپ و پس از چاپ و در كنار آنان طراحان گرافيست، در قياس با پيشينه بسته بندي در ايران به يك حالت درك متقابل رسيده اند و به جاي ايراد گرفتن از يكديگر، دنبال ايرادات پايه اي مي گردند تا با رفع آن ها در يك كار تيمي، به نتايج مطلوب تري برسند.
در كنار همكاري اين جمع و در واقع با باور كردن اين همكاري، مديران واحدهاي صنعتي نيز تأثيرات معجزه آساي يك كار خوب و كيفي را بر فروش محصولات خود ديده اند.
اين مديران حالا پذيرفته اند كه بخشي از سود خود را صرف طراحي خوب يك نشانه (Brand) يا صرف تغيير يك فرم دلپذيرتر كنند و براي آن كه كار به فرجامي مطلوب تر هدايت شود، هزينه هاي كارهاي كيفي تر را نيز در عرصه هاي سه گانه پيش از چاپ، چاپ و پس از چاپ پذيرفته اند.
به عبارت بهتر مي توان گفت، محصول اين درك متقابل، رسيدن به اين نقطه است كه هيچ محصولي نمي تواند بدون شناخت عميق بازار، براي نفوذ به بازار موفق شود و شناخت عميق بازار نيز بايد در قالب يك بينش مكتوب در حوزة چاپ بسته بندي جلوه گر شود. شكل و شمايل اين بينش و در واقع عرضه بي نقص و قوي آن در گرو رعايت اصول پيش گفته و در گرو رعايت قواعد بازي مبتني بر درك متقابل است.
جدي تر شدن صادرات
دست اندركاران امور چاپ بسته بندي كه ابتدا مصرف كننده مطلق همتايان بين المللي خود بوده اند، اكنون نيم نگاهي هم به بازارهاي جهاني دارند. آن ها اگرچه در حال حاضر براي خود در آن سوي مرزها باريكه راه هايي يافته اند، اما به اين بسنده نكرده اند و طرح هاي بزرگ تري دارند. اين يك ادعا نيست و حتي اگر يك ادعا باشد، براي آن يك شاهد ملموس و عيني وجود دارد: چرا ايراني ها شركت در نمايشگاه هاي خارجي را جدي گرفته اند؟
پاسخ اين پرسش روشن است. روند رو به صعود حضور غرفه داران و بازديد كنندگان ايراني در نمايشگاه هاي منطقه اي حاكي از آن است كه اين جمع در خود يك توان بالقوه را مي بيند كه در جست و جوي بالفعل شدن است.
آينده پيش رو
آنچه طرح شد، رگه هايي از نقاط قوت بود، رگه هايي كه ممكن است اين گمان را ايجاد كند كه نقاط ضعف ناديده گرفته شده است. اما به نظر مي رسد، شناخت زمان مي تواند مفاهيم ضعف و قوت را تغيير دهد.
بسته هاي امروز از يك جهت مشابهت عميقي با يكديگر دارند و آن درك نيازهاي مخاطباني است كه هرگز مخاطبان ديروز نيستند. مصرف كنندگان امروزي، سطح توقعي بسيار بالا دارند، به سادگي راضي نمي شوند و وقتي كيفيت را درك كردند، به سادگي از آن جدا نمي شوند. در جهان امروز، كيفيت يك بسته، معنايي كاملاً مشخص دارد: رعايت شخصيت مصرف كننده.
فرض كنيم از همين فردا ايران به سازمان تجارت جهاني پيوسته باشد. در اين حالت مفاهيم واردات و صادرات، ضعف ها و قوت ها از سطحي به سطحي ديگر جابجا خواهند شد و به عبارت بهتر، حالا روي پاي خود ايستادن هم مفهوم ديگري مي يابد، مفهوم رقابت هم دستخوش تغيير مي شود، مفهوم كيفيت هم زير و رو مي شود. به عنوان نمونه، در اين حالت كيفيت فقط به قيمت كيفيت پذيرفتني نيست، به جز استانداردهاي كيفيت، ده ها استاندارد ديگر را نيز بايد رعايت كرد. استاندارد در اين صورت فقط به بسته مربوط نمي شود، بلكه به كارگر توليد كننده آن نيز گره مي خورد، به مواد سازنده آن نيز مرتبط مي شود، مديران را هم در بر مي گيرد و مصرف كنندگان را نيز. در اين حالت ده ها متغير مربوط به سلامت و بهداشت، حفظ محيط زيست، رعايت مقررات رقابت در عرصه جهاني و … هم به ميان مي آيند.
بسته بندي ما بايد براي چنين عرصه اي آماده شود و اين جاست كه مفاهيم قدرت و ضعف در اين آينده، ناگزير دستخوش تغييرات بنيادين مي شود. اين آينده را بايد در نظر گرفت و از همين اكنون به آن شكل داد.
سه نكته پيش گفته از آن جايي كه متمركز بر مصرف كننده هستند و در واقع آلياژي از يك بينش فرامحلي هستند، همه مي توانند در ترسيم آيندة پيش رو به عنوان متغيرهايي اميدبخش قلمداد شوند.
فرمت فایل : Word ( قابل ویرایش )
تعداد صفحات : 115