مقدمه
در يک بررسي مشاهدهاي در نظام اداري كشور جمهوري اسلامي، متأسفانه بيتوجهي مفرط اين نظام بهشدت بوروکرات، نسبت به ناخشنودي عموم شهروندان از عملكرد مديران ديده ميشود. شايد اگر درک اين نارضايتي عمومي، وجدان ديوانداران را کمي ميآزرد، رفتارها با مراجعهكنندگان در ادارات و روابط اجتماعي از قواعد و قوارههاي مناسب و انساني ديگري برخوردار ميشد.
در شرايطي كه جمع كثيري از خواص و عوام اين کهن مرز و بوم، لباس زيباي صدارت در نظام جمهوري اسلامي بر تن آراستهاند تا از فراز تخت رياست بر جمهوريت، با نگاه مسئولانه، در روند اجرايي نظام تسهيل ايجاد کنند و مردم را ياري بخشند، مناسب است اهميت خدمتگزاري، نمودها و نمادهاي آن، در نظام اداري كشور مورد بررسي قرار گيرد و در معرض ديد عزمآهنيان عرصة سكانداري اداري و اجرايي كشور در قواي مختلف نهاده شود. باشد كه عزمي هم براي مردمداري جزم گردد كه بدون شك، مديريت خدمتمدار نشان دينداري و ضمان و قوام آن است.
شعار همگاني
همه ادعا ميكنند كه خدمتگزارند! حتي خائنترين عناصر عالم وجود (شيطان) آنگاه كه با نياي آدميان؛ حضرت آدم(ع) روبرو ميگردد تا بدو خيانت و او را اغوا نمايد، خود را خيرخواه معرفي ميكند و همراه با سوگند ميگويد: «اني لكما لمن الناصحين». (اعراف / 21) من خيرخواه شما هستم که شما را به خير و صلاح راهنمايي ميکنم.
شايد به چرايي استفادة عموم از اين نقاب خدمتي و شعار همگاني كمتر انديشيده يا بدان اذعان داشته باشيم. مسلماً فقر و نياز انسان و وابستگي روحي او به خدمتگزاران، عامل مهمي در اين نقابگزيني است. به سبب همين نياز دايمي و محدوديت منابع جايگزين انساني، خدمتگزاران مخلص را بيشتر مورد توجه قرار ميدهد و از سوي ديگر خدمتگزاران را وا ميدارد كه ادعاي اخلاص نمايند و بهظاهر توقع و پاداشي را مطرح نكنند. اما بهدليل ضرورتهاي زندگي مادي كه همه با آن دست به گريبانند، بدون ترديد همه جا بياجري در برابر خدمتها ممكن نيست، همانگونه كه همة اجر، در پاداش مادي خلاصه نميشود.
خدمت ناب
تنها كسي ميتواند در ادعاي بياجري مطلق راستگو باشد، بلكه تصور اجر و پاداش مادي در مورد او ناممكن گردد كه جنس خود را از زندگي مادي بريده و فراتر از جهان ماده تعريف گردد. او کيست؟ خالق تمامي خوبيها، خيرات و خدمات، تنها خدمتگزاري است كه سمتي جز خدمتكاري به ضعيفان و محتاجان و افاضة فيض ربوبي نپذيرفته و در اين راه صادقانه همه چيز را در طبق اخلاص نهاده است. حتي وقتي ابراهيم خليل(ع) در دعاي خود از مبدأ فيض رحماني ميخواهد خدمات خود را در جهان مادي به مؤمنان محدود گرداند: «و ارزق اهله من الثمرات من امن منهم بالله و اليوم الاخر». (بقره / 126) يعني خدايا! روزي اهل اين شهر را که به خدا و روز قيامت ايمان آوردهاند، فراوان کن. خداي منان فوراً الغاي شرط كرده و ميفرمايد: «و من كفر فامتعه قليلا». (همان) يعني هر که با وجود نعمت، سپاس نگذاشت و راه کفر پيمود، در دنيا او را اندکي بهرهمند ميکنم.
فرمت فایل : Word ( قابل ویرایش )
تعداد صفحات : 11