نيروي انساني نقش سازنده و كليدي در پيشبرد ماموريتها، هدفها، سياستها، خط مشي ها و استراتژيهاي سازمان داراست و از اركان رشد و بقاي سازمان محسوب ميگردد .در هر سازماني به منظور اثربخش نمودن امور و نيل به هدفهاي سازماني از معيارهايي استفاده ميكنند. اهم اين معيارها عبارتند از جذب، آموزش و حفظ نيروي انساني كارآمد و متخصص. از آنجا كه ويژگيهاي فردي منابع انساني با اثربخشي سازماني رابطه دارد، در اين راستا محققين براي دستيابي به نتايج مطلوب هدفهاي علمي و كاربردي را مدنظر قرار دادهاند. بدين منظور قصد بررسي و پاسخگويي به اين سوالات را دارند: (1) آيا بين سابقه كاري منابع انساني واثر بخشي مدارس غير انتفاعي رابطه معني داري وجوددارد؟ (2) آيا بين تحصيلات منابع انساني و اثر بخشي مدارس غير انتفاعي رابطه معني داري وجود دارد؟ (3) آيا بين شخصيت منابع انساني و اثربخشي مدارس غير انتفاعي رابطه معني داري وجود دارد؟ در اين تحقيق، سابقه كار، تحصيلات و شخصيت متغير مستقل و اثربخشي متغير وابسته در نظر گرفته شده است. با توجه به سوالات تحقيق سه فرضيه براي آن تدوين گرديد كه براي تجزيه و تحليل فرضيه ها پرسشنامه 47 سوالي طراحي، توزيع و جمع آوري شد. پس از بررسي و تحليل سوالات و آزمون فرضيه ها به روش «كاي دو» مشخص گرديد كه بين سابقه كاري منابع انساني و اثربخشي (فرضيه اول ) رابطه معني داري وجود ندارد ولي بين تحصيلات و شخصيت منابع انساني و اثربخشي سازماني (فرضيه دوم و سوم ) رابطه معني داري وجود دارد.
از زماني كه علم مديريت و سازمان در اوائل سال 1900 به سرعت بسط يافت، تكاملي درباره ماهيت و وظيفه سازمانها و معيار اثربخشي سازماني پديدار گشت. اين مفاهيم در تعامل پويا و همگام با موسسات و كمپاني هاي بزرگ جوامع جهاني رو به رشد، رشد نموده و تكامل يافت. در طول تاريخ يك صد ساله نيز مفاهيم ناب و اصلي در باره افراد، سازمانها، كارگران، مديران، سيستمها و شبكه ها رشد پيدا نموده و باعث شكل دهي به انديشه و رفتار مديران، كاركنان و سياستگذاران گرديد (بيكر و برنچ 2002). دنياي امروز دنياي سازمانهاست و نيروي انساني به عنوان با ارزش ترين منابع سازماني، متوليان آن محسوب ميشوند.
امروزه بيش از هر زمان مشخص شده است كه رشد و توسعه سازمانها و در پي آن جوامع در گرو استفاده صحيح از نيروي انساني است (رحمانپور ص3). در حال حاضر سازمان بشري مانند گذشته نيست به ويژه نيروي كار به طور قابل توجهي در حال تغيير است. از اين رو لازم است مديران خود را با الگوها و گرايشات مختلف افراد هماهنگ نموده و آماده باشند تا آنها را برهم منطبق نمايند (سيدجوادين 1383، 19). بي شك در جهان پر شتاب و سرشار از تحول و رقابت امروز آنچه موجبات تحقق مزيت رقابتي سازمانها را تضمين ميكند، نيروي انساني با كيفيت، خلاق و پوياست. ازاين روست كه در عصر حاضر منابع انساني بناي اصلي فرآيند افزايش كارائي و اثربخشي و با ارزشترين سرمايه و كليد طلايي رقابت قلمداد شده است (تيموري نژاد). بدين سبب مديريت منابع انساني كه عهده دار بخشي از وظائف اصلي مديريت بود و بعنوان رويكردي جامع به مديريت استراتژيك قلمداد ميشد، ظهور پيدا نمود. مديريت منابع انساني يعني شناسايي، انتخاب، استخدام، تربيت و پرورش نيروي انساني جهت نيل به اهداف سازمان (سعادت 1381، 1).
بيان مساله
امروزه در هر سازماني ( توليدي، خدماتي يا آموزشي ) به منظور اثربخش نمودن امور و نيل به اهداف، يكي از معيارها، جذب، آموزش و حفظ نيروي انساني كارآمد و متخصص ميباشد. زيرا نيروي انساني نقش سازنده و كليدي در پيشبرد هدفها و ماموريتهاي سازمان دارد و از اركان رشد و توسعه و بقاي سازمان محسوب ميگردد. امروزه ديگر تجهيزات، لوازم و ماشين آلات براي انجام اثربخش امور سازمان كافي نمي باشد. لذا اهميت قايل شدن به روابط انساني و استفاده بهينه از نيروي فكر و مهارتهاي فردي كاركنان، سازمان را در دستيابي به اهدافش موفق ميگرداند. امروزه، كاركنان با توجه به توان جمعي و فيزيكي و فكري خود در مجموع نيروي كار قابلي را به وجود ميآورند. اين نيروي كار بدون عرضه توليد يا خدمت فاقد ارزش كاركردي است و زماني ارزش واقعي پيدا ميكند كه در توليد محصول يا خدمت اثربخش باشد (پرهيزكار 1382، 150-151). نيروي كار داراي ويژگيهايي است كه نشان دهنده كيفيت آن در هر موسسه ميباشد؛ نظير سطح تخصص و مهارت، ميزان تحصيلات، تجربه كاري، شخصيت و غيره (ميرسپاسي 1381، 436). همچنين داراي مزيتهاي رقابتي است نظير، امنيت استخدامي، دستمزد، مالكيت، اطلاعات، آموزش و توسعه مهارتها، ترفيع، ارزشيابي و غيره (رضايي). به اعتقاد بيشتر مديران منابع انساني خوب دارايي هر سازمان تلقي شده و انتخاب صحيح كاركنان از اهميت فراواني برخوردار است. در اين راستا بايد به ويژگيهاي نيروي كار توجه داشت. ويژگيهاي كمي و كيفي منابع انساني به ويژه شرايط سني، تحصيلي، مهارتي، تاهل، شخصيت، تجربه و غيره از آنجا حائز اهميت است كه يا نقطه ضعف سازمان محسوب ميشود يا نقطه قوت آن. اين موضوع را ميتوان در مدارس غير انتفاعي كه جزء مراكز آموزشي محسوب ميشود مورد بررسي قرار داد و با تعريف و شناسايي متغيرهاي موثر بر اثربخشي اين مراكز آموزشي به نتايج مطلوب دست يافت. محققين دراين تحقيق به دنبال پاسخ به اين سؤال هستندكه چه رابطه اي بين نيروي انساني(سابقه كاري،تحصيلات وشخصيت منابع انساني)واثربخشي سازماني درمدارس غيرانتفاعي وجوددارد.
فرمت فایل : Word ( قابل ویرایش )
تعداد صفحات : 28