تادائوآندو
زندگینامه تادائو آندو
تادائو آندو در ۱۳ اکتبر ۱۹۴۱ میلادی در اوزاکای ژاپن دیده به جهان گشود، در سالهای ۶۹-۱۹۶۲ م . تعالیم خود آموخته و غیر آکادمیک خود را به عنوان یک معمار با سفرهای آموزشی به اروپا، آمریکا و آفریقا و مطالعه بر روی خانه های فرانک لویدرایت و کارهای مدرنیسم قدیمی (کلاسیک) تکمیل کرد.افزایش کمی آثار او در سطح معماریهای مسکونی، کلیساها، موزه ها و مجتمع های تجاری بزرگ، و … با تکیه ای مداوم و تقریباً انحصاری بر ساختارهای بتن مسلح بزرگ و نمایان است که عظمت را در معماری او فزونی می بخشد.
او واسطه ای میان شرق و غرب است، و بتن را ـ با اینکه از مواد جدایی ناپذیر جنبش مدرن اروپاست ـ در جهت نشان دادن زیبایی شناسی شرقی به کار می برد. اولین تمرین معماریش را در سال ۶۹ م . در اوزاکا آغاز کرد و تاکنون بیش از صد و پنجاه پروژه معماری را طراحی کرده است.او از با نفوذ ترین معماران پست مدرن نسل دوم ژاپن محسوب می شود. توجه عمده وی بر تفلیق فرمهای مدرن با مفاهیم و شیوه های سنتی ژاپن استوار است ؛ به بیان دقیق تر، هدف او تغییر معنای طبیعت از گذرگاه معماری است.
مصالح معماری آندو، بتن خام، خورشید، آسمان، سایه و آب است یا به عبارت بهتر، فضا. تأکید او بر این نکته است که استفاده کنندگان از بنا باید طبیعت را تجربه و احساس کنند و اینها همه ریشه در سنت منطقه ای زیستگاه او ـ کانزایی ـ دارد.عناصر اصلی و متناقص معماری آندو عبارتند از نظم، مردم و احساسات انسانی. او در معماری خود، به گونه ای متضاد آنها را با هم ارتباط می دهد و میان آنها تفاهمی ایجاد می کند:فرم در برابر فرم و فضا، داخل در برابر خارج و طبیعت در برابر هندسه .آندو از جذابیت فرم صرفنظر کرده و بر جذابیت فضا تأکید می ورزد.
او اعتقاد دارد که فرم، از تأثیر فضایی می کاهد و در نتیجه، جذابیت معماری را محدود می کند..به اعتقاد او، ارجعیت دادن به فرم به معنای ارجعیت دادن به حس بینایی در میان پنج حس و عدم توجه به عمق فضایی است. در نتیجه او در پی نفی فرم به مفهوم به کارگیری فرمهای ساده و انکار ساده و انکار فرمهای پیچیده است. (نفی تصویر صرفاً بصری در فضا).
معماری او، معماری نفی و انکار است. او جامعه مدرن و جهانی بودن را نفی می کند. اولین چیزی که آندو نفی کرده، مفاسد جامعه مدرن و ارزشهای آن است. (برای مثال، مقولة راحتی) آندو راحتی مدرن را نفی کرده، تلاش می کند ارتباط پویایی با جهان برقرار کند. او راحتی را از معماری خود دور می کند و به جای آن امکان حضور انسان و طبیعت را در کالبد معماری اش فراهم می سازد.او کارهای متعددی تاکنون انجام داده است که ۸ اثر برترش که اهداف و تفکرات او را به خوبی جلوه گر می سازند را نام می بریم:-نمازخانة کوه روکو (کلیسای باد)-کلیسای روی آب-کلیسای نور-معبد آب-معبد آب هومپوكو.خانه Raw -مجتمع تجاری تایمز ۲-پروژه ناکانو شیما ۲-موزه نائو شیما . موزه چوب .ویژگی های شاخص معماری آندو، نظم، مردم و احساسات انسانی است.
بنابراین، بر اساس الهاماتی که او از این سه عنصر گرفته، پروژه های او را می توان دسته بندی کرد. در معماری آندو، عناصر به شکلی متضاد با هم مرتبط می شوند. بنابراین، فرم در مقابل فرم و فضا، داخل در برابر خارج و طبیعت در برابر هندسه قرار می گیرد. به عبارت دیگر، معماری او حاصل ارتباطی است که بین این عناصر وجود دارد. برای آشنایی و شناخت بیشتر، کارهای آندو را بر اساس ساختار و کالبد به سه بخش معماری یگانه انگاری، دو گانه انگاری و کثرت گرایی تقسیم بندی می کنیم.
آن دسته از کارهایی که در شمار معماری یگانه انگاری قرار می گیرند، دارای فرمی خالص، طراحی واضح و فضایی قومی هستند. این نوع معماری، بیشتر در خانه ها و کلیساهای کوچک دیده می شود. در این فضاها، با آرامشی روبرو می شویم که یادآور فضای سنتی چاپخانه های ژاپنی است. در این فضا، بر اساس ریتمی وحدت بخش، کل به جزء تبدیل می شود. این ریتم، حتی در نور و سایه نیز تکرار می شود. در معماری دو گانه انگار، آندو روش خاص خود را اعمال می کند. به عبارتی، روش او از هیچ نوع معماری دیگری تأثیر نپذیرفته است. در آنجاست که آندو از فرم بیضوی استفاده می کند؛ ولی در معماری دو گانه انگار، فضا بر اساس نیروی پویا شکل می گیرد. این نیرو، از تضاد بین فرم و فضا حاصل می شود. در این نوع معماری ـ بر خلاف معماری یگانه انگار که فرم بر فضا غالب است ـ فرم و فضا دارای ارزش یکسانی است و در اینجاست که نوآوری های آندو تجلی می یابد.
معماری کثرت گرایی آندو شامل تعداد زیادی از کارهای او از سال ۱۹۸۵ به بعد می باشد. این معماری، با فرم های متنوعی که دارای جهت گیریهای مختلفی است، شناخته می شود. در اینجا، تمرکز فضایی که در معماری یگانه انگار وجود داشت، متلاشی و پراکنده می شود و بیشتر به سوی روشنایی و پویایی میل می کند. فرم از نظر بصری، سبک تر شده و پراکنده می شود. بنابراین در طراحی، فضا از ترکیبات مختلفی شکل می گیرد. از این روست که در کارهای آندو، روش ها و مقیاس های متنوعی دیده می شود.
برخی از نظرات و دیدگاههای تادائو آندو:
* فرم از تاثیر فضایی می کاهد و در نتیجه جذابیت معماری را محدود
می کند.
* اهمیت به نور در فضای معماری
* نور به زیبایی نمود می بخشد ، و باد و باران با تاثیری که بر بدن انسان می گذارند به زندگی رنگ و رو می دهند. معماری واسطه ای است که انسان را قادر می سازد تا حضور طبیعت را حس کند.
* من با نشاندن طبیعت و نور متغیر در درون فرم های هندسی ای که از زمینه شهری شان بریده شده اند ، فضاهایی پیچیده می آفرینم.
* آسمان قاب شده ، نور و سایه ایجاد می کند و به شخص القا می کند تا از معنای طبیعت بپرسد و به او کمک می کند تا عناصر ترکیبی فضا را درک کند.
* به باور من سه عنصر برای تبلور معماری مورد نیاز است : مصالح واقعی مانند بتن اکسپوز و یا چوب رنگ نشده ، هندسه ناب ، طبیعت ؛ طبیعتی که از طریق انسان نظم داده شده و در تضاد با طبیعت آشفته است.
* من می خواهم بناهای قوی و در عین حال آرامی بیافرینم که صدای آفریننده شان را بتوان شنید.
* نور سرچشمه تمام هستی است . نور در همان حال که به سطح چیزها برخورد می کند ، به آنها شکل می دهد و با انباشتن سایه در پشت چیزها ، به آنها عمق می بخشد.
* تابش یک دسته پرتو نور ، با نفوذ در سکوت عمق آن تاریکی ، شکوه و ظلمت را به همراه می آورد.
خانه ي رديفي سوميوشي
در نزديكي يكي از محله هاي فقيرنشيني در نزديكي معبد سوميوشي قرار گرفته است .
در وسط اين محله ديوار خاموشي سر بر آورده است.
تركيبي تقارن محوري فرمي سراسري و دروازه مانند با درگاهي مركزي سرتاسر نماي اين ساختمان از دو فرم مستطيلي استفاده كرده است .
فرم هندسي ساده به تجربه فضايي بسيار غني و پربار مي انجامد.
پلكان حياط : در ورودي جلويي به چپ مي پيچيم وارد حياط مي شويم 180 درجه مي چرخيم تا از پلكان بالا رويم . بار ديگر 180 مي چرخيم و از پلي مي گذريم .
حياط خانه : فضايي جدا افتاده و دور از هياهو و شلوغي شهر و تنها رو به آسمان گشوده است . حياط همچون پنجره اي است كه نور ، باد، باران را پذيرا است تا طبيعت بتواند در قلب بينندگان رسوخ كند .
نما : هنگامي كه در حياطي مي ايستيم و در آسمان شامگاهي به ستارگان مي نگريم ديوارهاي خاموش به صورت قابي براي اين منظره در مي آيند و ما درك و احساس روشني از جريان هوا و نشانه هاي گذر فصل پيدا مي كنيم .
اين بدان علت است كه ديوار ساخته شده از بتن شيشه و سنگ لوح ، نورهاي تصادفي را بازتاب مي دهد .
حياط دروني : اين فضا گاه به عنوان اتاق نشيمن در فضاي باز مورد استفاده قرار مي گيرد در اني حالت، جوّ خشك و آرام آن به شكل چشمگيري تغيير خواهد داد.
معبد آب هومپوكو
بر بالاي تپه ي مشرف به خيلج بنا شده است .
اين معبد نمايانگر آروزي آندو (طراح) براي ساختن مكاني است كه بودا و همه موجودات زنده بتوانند در آن در پوشش از نيلوفر آبي به خواب روند .
حوضچه اي بيضي شكل با قطر بزرگ 130 فوت و قطر كوچك 98 فوت در بالاي تپه است .
برشي در ميانه ي حوضچه اي ايجاد شده و پلكاني رو به پايين در آن بوجود آمده هنگام پايين رفتن از پله گويي در اعماق حوضچه فرو مي رويم.
تالار اين معبد از اتاق گردي به قطر 46 پا در درون اتاق ديگر به ابعاد 57 در 57 فوت تشكيل شده است.
اتاقي گرد با حائل مشبك و ستون هاي منظم با مقطع مربع به 2 حريم دروني و بيروني تقسيم مي شوند.
توالي فرم هاي هندسي بيضي، مربع، دايره و شبكه موجب افزايش تمركز ما هنگام نزديك شدن به مقدس ترين مكان هاي معبد مي شود .
حوضچه اي بيضي شكل و تالار شگرف زير آن، از طربق يك مسير دسترسي بسيار تماشايي و طواف مانند، با هم ارتباط پيدا مي كنند.
معبد آب
كليساي روي آب
در ميانه ي پارك طبيعي زيبايي قرار گرفته است.
با تغيير مسير يك جويبار طبيعي درياچه اي مصنوعي پديد آمده و كليسا با شكل هندسي مشخص خود در پشت درياچه سر برافراشته است .
ديوار (L) شكل ساختمان اصلي و درياچه مصنوعي را درپناه خود مي گيرد و ما را به سوي كليسا هدايت مي كند.
نقشه ساختمان از دو مربع متداخل تشكيل مي شود . يكي به اندازه 50 فوت و ديگري 33 فوت .
در مربع كوچكتر صليب به گونه اي قرار گرفته اند كه بازوهايشان تقريبا با هم مماس شده
کلیسای روی آب
به علت زمستان هاي سرد و عايق بندي روي ديوارهاي 2 جداره ساخته شده است .
كف ساختمان نيز 2 جداره است و همه اتاق ها به سيستم هدايت حرارتي مجهزند.
اين ساختمان حول يكي از عناصر طبيعي ساخته شده است و آن هم آب است.
صليب يكه و تنها از درياچه سر در آورده است .
كليساي نور
اين ساختمان به اعانه هاي اعضاي كليسا ساخته شده است.
اين ساختمان جعبه شكل و به آن اندازه بزرگ است كه سر كره به قطر 19 فوت بر آن محاط شود. جعبه با ديواري با زاويه 15 درجه بريده مي شود.
ديوار اريبي كه كاملاً آزاد است .
هشتي از طريق يك بريدگي در ديوار اريب و چرخش 180 درجه پا به نيايشگاه مي گذارد .
نور درون مايه ي اصلي اين بناست.
كف و نيمكت ها از تخته هاي چوبي خشني ساخته شده اند كه معمولا در داربست ها مورد استفاده قرار مي گيرند .
كليسا هم داراي عناصر عيني است و هم انتزاعي.
از طريق نور بر ابتدايي ترين شكل ممكن ناگزيريم به پيوند خود با طبيعت اذعان كنيم.
روزنه صليبي شكل اين كليسا كه نور را به نوعي خاص ارجا مي دهد .
سطوح دروني با چوب زير فون ژاپني پوشش يافته اند .
موزه چوب
در منطقه اي كوهستاني بنا شده است.
ساخت يك چهارچوب نيرومند چوبي بر دامنه پردرخت كوه
ساختمان ، فضاي حلقه وار بلندي را به قطر 15 فوت و ارتفاع 5/52 فوت در بر مي گيرد.
اين فضا متشكل از آسمان و آب كه با سازه حلقه واري از چوب در برگرفته شده است .
ساختمان گويي از نيرويي جادويي برخوردار است.
در عين حال به ساختمان از آينده هاي دوردست در زمانهاي علمي – تخيلي يا نوعي هم عظيم چوبي شباهت دارد.
تضاد و تقابل ميان دايره و خط محوري در جنگل
راهرويهاي مدور اين موزه نماي دروني خاصي را القا مي كند
موزه چوب