جزئیات:
توضیحات: فصل دوم پژوهش کارشناسی ارشد و دکترا (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همرا با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی و فارسی دارد (به شیوه APA)
مدیریت برند:
دو پارادایم مدیریت برند:
از سال 1985 به بعد دو پارادایم غالب در گستره مباحث مدیریت برند مطرح بوده است:یکی با ماهیت اثبات گرایانهو دیگری با ماهیت ساختارگرایانه یا تفسیری.در تصوری که پارادایم اثبات گرایانه از برند دارد،بازاریاب مالک و صاحب برند تلقی می شود و وی ارتباط با مصرف کننده /دریافت کننده منفعل را تحت کنترل خود دارد.در این پارادایم،ارزش ویژه برند از طریق بازاریاب ایجاد می شود و از برند این تلقی وجود دارد:یک مصنوع قابل دستکاری و بی جان.(محصول به علاوه آنچه توسط مالکان /مدیران ایجاد می شود)که از آن می توان برای خلق تصویر،جایگاه سازی و بخش بندی استفاده کرد.پارادایم تفسیری،ماهیت برند و ارزش ویژه برند را چیزی می داند که در تعامل میان بازاریاب و مصرف کننده فعال خلق می شود،به صورت هویت کل نگر با بسیاری از خصوصیات موجودات زنده و همچون هویت زنده(یا شخصیتی که با آن می توان ارتباط برقرار کرد و می توان آن را در طول زمان تغییر داد و تحول بخشید)(هنبی ،1999)
تغییر پارادایمی مدیریت برند به تدریج و در طول دهه 1990 روی داده است.( حسینی و دیگران،1391،40)
2-5-2 . 7 رویکرد در برند
در بررسی پیشینه بیش از 20 ساله مدیریت برند و حصول به 7 رویکرد برند باید اذعان داشت که رویکرد،پارادایم محسوب نمی شود اما مکتب فکری خاصی است که آگاهی عمومی از ماهیت برند ،دیدگاه مصرف کننده و روش های مرتبط با عقاید علمی ورای رویکرد را جهت دهی می کند.
در دوره اول،مدیریت برند به شرکتی که پشت سر برند قرار دارد و اقداماتی که این شرکت برای تاثیرگذاری بر مصرف کنندگان می نماید معطوف است.در دوره دوم،طرف دریافت کننده در ارتباطات برند نقطه اصلی توجه واقع می شود و مدیریت برند نگاه انسانی به ماهیت برند را بر می گزیند.در دوره سوم،نیرو های فرهنگی و محتوایی هستند که ورای انتخاب مصرف کنندگان و وفاداری به برند قرار دارند و انبوهی از مقالات و نوشته های جدید به کند و کاو پیرامون آن می پردازد.( حسینی و دیگران،1391،40-41)
**سالهای 1985 تا 1992:تمرکز بر شرکت/فرستنده
در بدو ظهور مفهوم مدیریت برند ،شرکت به عنوان فرستنده در ارتباطات برند مورد توجه قرار می گیرد.این تمرکز زمینه شکل گیری دو رویکرد اقتصادی و هویتی را در مدیریت برند فراهم کرده است.
تحقیقات پیرامون رویکرد اقتصادی بر روی قابلیت های شرکت در مدیریت برند از طریق عناصر آمیخته بازاریابی(یعنی قیمت،محصول،توزیع و ترفیع)با هدف بررسی نحوه دستکاری این عناصر جهت تاثیرگذاری بر انتخاب مصرف کننده متمرکز هستند.در رویکرد هویتی ،تحقیقات به این موضوع معطوف است که چگونه هویت یک شرکت به عنوان یک کل می تواند پیام ذاتی برند را که با تمامی افراد ذینفع در ارتباط است ،شکل دهد.
فرض بر این است که برند تحت مالکیت شرکت است و این که برند به صورت خطی از طریق شرکت با مشتریان ارتباط می یابد.( حسینی و دیگران،1391،41)
طبقه بندی مدیریت برند)1985-2006(
رویکرد اقتصادی
رویکرد هویتی
مبدا زمانی
قبل از 1985
اواسط دهه 1990
راهنماهای مطالعاتی
مک کارتی(1964)
بازاریابی پایه،یک رویکرد مدیریتی
آیروین،بردن(1964)مفهوم آمیخته بازاریابی شوارتز،علم در بازاریابی
شولتز(1997)
روابط بین فرهنگ سازمانی،هویت و تصویر ذهنی،مجله اروپایی بازاریابی
کلمات کلیدی
فرد اقتصادی،نظریه تعامل،ترکیب بازاریابی،4p
برندسازی شرکتی هویت،فرهنگ سازمانی،دیدگاه،تصویر ذهنی
دیدگاه برند
عملیاتی(تابعی)
شرکتی
دیدگاه مشتری
فرد اقتصادی
ذینفع
عقیده رایج علمی
مثبت گرایی/تجربه گرایی
سازندگی گرایی اقتصادی-اجتماعی/تفسیر گرایی
شیوه ها
داده های مشخص پویا،محیط آزمایشکاهی،داده های کمی
تحقیقات فرهنگ سازمانی و شیوه های اکتشافی ارزش های سازمانی،داستان سرایی
کلمات کلیدی مدیریتی
کنترل
تک سخنگویی
زیربنای پشتیبان
بازاریابی سنتی،4p
هویت سازمانی،هویت شرکتی،تصویر ذهنی،شهرت
خلق ارزش های برند
بازاریاب
مصرف کننده
بازاریاب
مصرف کننده
Positivistic
Constructivist
Interpretive
Hanby