این پایان نامه در قالب فرمت word قابل ویرایش ، آماده پرینت و ارائه به عنوان پروژه پایانی میباشد.
فهرست مطالب
عنوان شماره صفحه
چکيده 1
فصل اول: کلیات تحقیق 2
مقدمه
1-1 بیان مسأله 3
1-2 چارچوب نظری تحقیق 7
1-3-مدل پژوهشی تحقیق 8
1-4 سوال های تحقیق 9
1-5 فرضیه های تحقیق 10
1-6 اهداف تحقیق 10
1-7 اهمیت و ضرورت تحقیق 11
1-8حدود مطالعاتی تحقیق 12
1- 9 تعریف واژگان و اصطلاحات 12
فصل دوم: مروری بر ادبیات تحقیق 14
2-1- مقدمه 15
2-1- 1بخش اول : فرهنگ کیفیت محور 16
2-1-2- مدیریت کیفیت 18
2-1-3- تاریخچه کیفیت 19
2-1-4- اهمیت افزایش کیفیت 21
2-1-5 فرهنگ کیفیت 21
2-1-6- مؤلفه هاي فرهنگ كيفيت 24
2-1-7- چالشها و چگونگي اشاعه فرهنگ كيفيت در دانشگاه 26
2-1-8-چرا فرهنگ کیفیت مهم است 29
2-1-9-ایجاد فرهنگ کیفیت 29
2-1-2- ایجاد نگرش مثبت نسبت به تغییر 30
2-1-3- نوآوری 38
2-1-4- بهبود مستمر کیفیت 46
2-2- استقرار مدیریت دانش 49
2-3- پیشینه تحقیق 83
فصل سوم : روش تحقیق 86
3-1مقدمه 87
2-3 روش تحقیق 88
3-3 متغیرهای پژوهش 88
3-4 روش ها و ابزار گردآوری اطلاعات 89
3-5 جامعه و نمونه آماري تحقیق 91
3-6 روایی پرسشنامه 91
3-7 پایایی پرسشنامه 92
3-8 روش تجزیه و تحلیل داده ها 93
فصل چهارم : تجزیه و تحلیل داده ها 95
4-1 مقدمه 96
4-2آمار توصیفی 96
4-2-1 بررسي وضعیت پاسخدهندگان از نظر مدرک تحصیلی 96
4-2-2 بررسی وضعیت پاسخ دهندگان از نظر جنسیت 97
4-2-3 وضعیت پاسخ دهندگان مختلف از نظر سن 98
4-2-4 وضعیت پاسخ دهندگان مختلف از نظر سمت سازمانی 99
4-2-5 آمار توصیفی گویه های تحقیق 101
4-3 آمار استنباطی 106
4-3-2 بررسی فرضیات تحقیق 107
4-4 جمع بندی 110
فصل پنجم : نتیجه گیری و پیشنهادات 112
5-1 مقدمه 112
5-2 ارزیابی و تشریح نتایج حاصل از آزمون فرضیه ها 113
5-2-1 بررسی فرضیه اول 113
5-2-2 بررسی فرضیه دوم 113
5-2-3 بررسی فرضیه سوم 113
5-3 مقایسه نتایج این تحقیق با تحقیقات پیشین 114
5-4 پیشنهادات 115
5-5 مشکلات تحقیق 120
پیوست 120
منابع و مواخذ 125
فهرست جداول
جدول 2-1- فرایند های مدیریت دانش در ادبیات پژوهش 77
جدول ( 3-1 ):وضعیت پرسشنامه های توزیع شده و جمع شده 89
جدول( 3-2) : مقادیر بدست آمده از روش آلفای کرونباخ 93
جدول 4-1 : بررسی وضعیت پاسخ دهندگان از نقطه نظر مدرک تحصیلی 97
جدول 4-2 : بررسی وضعیت پاسخ دهندگان از نقطه نظر جنسیت 98
جدول 4-3 : بررسی وضعیت پاسخ دهندگان از نقطه نظر سن 99
جدول 4-4 : بررسی وضعیت پاسخ دهندگان از نقطه نظر سمت سازمانی 100
جدول 4-5 : اماره های توصیفی متغیر مدیریت دانش 101
جدول 4-6 : اماره های توصیفی متغیر ایجاد نگرش مثبت نسبت به تغییر 103
جدول 4-7 : اماره های توصیفی متغیر بهبود مستمر کیفیت 104
جدول 4-8 : اماره های توصیفی متغیر نوآوری 105
جدول 4-9 : نتیجه آزمون کولموگروف – اسمیرنوف 106
جدول 4-10 : نتایج بررسی فرضیه اول 107
جدول 4-11 : نتایج بررسی فرضیه دوم 108
جدول 4-12 : نتایج بررسی فرضیه سوم 109
فهرست اشکال
شکل (1-1) : مدل مفهومی پژوهش 9
شکل2-1: تاریخچه کیفیت در جهان 20
شکل 2-2: فرهنگ کیفیت محوری از نظر زارعی متین و همکاران (1390) 30
شکل 2-3- مدل پيشنهادي گونه شناسي انواع نوآوري سازماني (رضوانی و گرایلی نژاد، 1390) 39
شكل 2-4: مدل پيشنهادي نايت (1967) 40
شكل 2-5 : هرم دانش ليبووتيز 55
شکل 2-6 - ابعاد مدیریت دانش 76
شکل 4-1 – بررسی وضعیت پاسخ دهندگان از نقطه نظر مدرک تحصیلی 97
شکل 4-2 – بررسی وضعیت پاسخ دهندگان از نقطه نظر جنسیت 98
شکل 4-3 – بررسی وضعیت پاسخ دهندگان از نقطه نظر سن 99
شکل 4-4 – بررسی وضعیت پاسخ دهندگان از نقطه نظر سمت سازمانی 100
چکیده
هدف این تحقیق" بررسی نقش فرهنگ کیفیت در استقرار مدیریت دانش" می باشد. فرهنگ کیفیت که زیر مجموعه ی فرهنگ سازمانی است، به بهبود مستمر سازمان کمک می کند. فرهنگ کیفیت در سطح دانشگاه، به عنوان مجموعه ای از باورها، نگرش ها، ارزش ها و هنجارها تعریف می شود که اعضای دانشگاه، مدیران و روسای دانشگاه در آن سهیم شده و فعالیت هایی در پیش می گیرند تا کیفیت مطلوب تضمین شود. از سوی دیگر، فرایند مدیریت دانش شامل خلق دانش، ارزشيابي دانش، ارايه ي دانش، توزيع دانش و كاربرد دانش است. مدیریت دانش یک رویکرد همه جانبه برای دستیابی به اهداف سازمان از طریق بهترین استفاده از دانش می باشد. به منظور استقرار یک سیستم سطح بالای آموزشی در دانشگاه که با رویکرد مدیریت دانش منطبق باشد، یک سیستم کیفیت گرا می بایست پیاده سازی شود. این تحقیق رابطه ی بین فرهنگ کیفیت و مدیریت دانش را بررسی می نماید. به این منظور یک فرضیه ی اصلی و سه فرضیه ی فرعی استخراج شده است. برای ارزیابی فرضیات فرعی یک پرسشنامه بر اساس طیف لیکرت طراحی گردید. تعداد 100 پرسشنامه بین مدیران، معاونین و کارمندان دانشگاههای پیام نور استان مرکزی توزیع شد که از این میان، 96 پرسشنامه تکمیل و بازگردانده شد. آزمون فرضیات برای سه فرضیه ی فرعی انجام گرفت و پس از اثبات این سه فرضیه، نتیجه ی نهایی اثبات فرضیه ی اصلی بود.
واژگان کلیدی: فرهنگ کیفیت؛ مدیریت دانش؛ نوآوری؛ گرایش به تغییر؛ بهبود مستمر کیفیت
فصل اول
کلیات تحقیق
مقدمه
تغییرات و مخاطرات پیش روی در هزاره سوم آنچنان پرحجم، عمیق و فراگیر است که عمر اطلاعات و دانش انسانها را بسیار کوتاه کرده است.این بدان معناست که تجارب و راه حل های گذشته برای مسائل جاری و آینده سازمانها دیگر کارگشا نیستند و باید به شیوه ی دیگر اندیشید و به دنبال راهکارهای جدید سازمانی با ساختارهای نوین بود تا بتوان کالا و خدمات را با حداقل هزینه و با کیفیت برتر با نیازهای مشتری تطبیق داد . مدیریت دانش یک تلاش سیستماتیک برای پویایی روند رو به رشد اطلاعات در جهت ارزش گذاری سازمان است (ملکی پور و همکاران،1392، 1).
آموزش عالي در يك ساختار نظا م مدار می تواند نقش كليدي در انتقال دانش داشته باشد، آموزش عالي زماني مي تواند بر اساس نياز ملي و در جهت گسترش فرهنگ و دانش مديريت نوين استوار باشد كه نظام مديريتي با رويكرد مشتري محور و کیفیت گرا ایجاد شده باشد. مدیریت کیفیت فراگیر فرآیندی متمرکز بر مشتری است و بهبود دایمی خدمات و درک مشتری را می طلبد. در نگرش مدیریت کیفیت فراگیر، توجه اصلی به کیفیت است. کیفیتی از کار و فرآیندها. بنابراین مدیریت کیفیت فراگیر یا مدیریت نتیجه گرا- که تنها به نتیجه و تولید بیشتر توجه دارد در تقابل قرار می گیرد. به طور کلی اصول مهم حاکم بر این دیدگاه عبارت از تعهد مدیریت ارشد، مشتری گرایی، ارزشیابی و تصمیم گیری بر اساس واقعیات، مشارکت و همکاری، آموزش و بهبود مستمر می باشد (بهرامی و همکاران،1391، 559).
در این تحقیق قصد داریم تا به بررسی نقش فرهنگ کیفیت در استقرار مدیریت دانش در دانشگاه پیام نور بپردازیم.
1-1 بیان مسأله
دلايل عمده براي ورود مراكز آموزشي به عرصه ي كيفيت را مي توان الزام اخلاقي، الزام حرفه اي، الزام رقابتي، الزام مسؤوليت پذيري و پاسخگويي برشمرد. اين الزام هاي چهار گانه به كليه ي مسؤولان آموزشي گوشزد مي كند كه مشتريان خدمات آموزشي (دانشجويان، خانواده ها و جامعه) لايق برخورداري از خدماتي با بهترين كيفيت ممكن هستند.
بالدریج از جمله کسانی است که در این زمینه دستورالعمل ویژه ای برای دستیابی به کیفیت برتر در سازمان ها ارائه داده است. مدل بالدریج تنها به عنوان یک استاندارد مطرح نیست بلکه در حقیقت موجب یک رقابت فشرده در زمینه ی ارتقای کیفیت می شود، می توان از این مدل برای ارزیابی و اندازه گیری ارتقای کیفی دانشگاه ها نیز استفاده کرد. در ضمن می توان مولفه های مدل بالدریج میزان پذیرش مدیریت کیفیت فراگیر را در دانشگاه ها بررسی نمود.
اين مدل داري چند معيار اساسي نظير رهبري (موتور متحركه و هدايت كننده ي تمام فعاليت هاي در مسير تعالي سازمان است و در راستاي ارز ش ها و عملكردهايي كه از آن انتظار است، تلاش مي كند)، برنامه ريزي استراتژيک (از اجزاي كليدي در هر چهارچوب كيفيت مي باشند و فراهم آورند ه ي محرك و موتور فرايند انتقال توسعه ي كيفيت مي باشند)، تمركز بر مشتري (از رسالت هاي اوليه ي يك مؤسسه، برآورده ساختن نيازها و خواسته هاي مشتريان می باشد)، اطلاعات و تحليل آن (اطلاعات و تحليل چگونگي اطمينان سازمان از دسترسي داده ها و اطلاعات براي كاركنان، تأمين كنندگان، شركا و مشتريان را توصيف می نمايد كه براي كمك به تصميم گيري مديريت مورد استفاده قرار مي گيرد)، مديريت منابع انساني (سازمان دانش و توانمندي كاركنان خود را در تمامي سطوح سازمان اداره، توسعه و به كار مي گيرد و اين فعاليت ها را در جهت حمايت از خط مشي ها و راهبردها و اثربخشي عمليات فرايندها و توجه به كاركنان طر حريزي مي كند) و مديريت فرايند (سازمان براي تبديل خواسته ها و انتظارات مشتري به طراحي محصول يا خدمات، توليد و تحويل، داراي فرايند نظام مند نيز مي باشد) است . امروزه رقابت بين سازمان ها هر روز فشرده تر شده و نرخ نوآوري رو به افزايش است. رقابت بين سازمان ها باعث شده تا به منظور كاهش هزينه ها، نيروي انساني را كاهش داده و كاهش نيروي انساني، سازمان ها را بر آن داشته تا نسبت به صريح كردن دانش ضمني موجود نزد كاركنان اقدام كنند. مديريت دانش سازماني يكي از مهم ترين عوامل موفقيت سازمان ها در شرايط رقابتي و عصر اطلاعات است. اهميت اين موضوع به حدي است كه امروزه شماري از سازمان ها، دانش خود را اندازه گيري كرده و آن را به منزله ي سرمايه ي فكري سازمان و نيز شاخصي براي درجه بندي سازمان ها در گزارش هاي خود منعكس مي كنند .
مديريت دانش، كسب دانش درست براي افراد مناسب، در زمان صحيح و مكان مقتضي است؛ به گونه اي كه آنان بتوانند براي دستيابي به اهداف سازمان، بهترين استفاده را از دانش ببرند. فرايند مديريت دانش شامل خلق دانش، ارزشيابي دانش، ارايه ي دانش، توزيع دانش و كاربرد دانش است. براي تبديل دانش به يك كالاي سرمايه اي، سازمان ها بايد در جهت ايجاد تعادل ميان فعالي تهاي مديريت دانش بكوشند، ولي موانع متعددي بر سر راه خلق و به كارگيري دانش در سازمان ها وجود دارد و وظيفه ي مديريت دانش آن است كه اين موانع را شناسايي و در جهت رفع آ ن ها برآيد.
سماوي و همكاران به منظور بهبود مستمر فرايند آموزش مديريت كيفيت » در نظام آموزش عالي كشاورزي با كاربرد نشان دادند كه ميزان بهبود مستمر در فرايند آموزش « فراگير در دانشگاه ها مطلوب نمي باشد. بالاترين ميزان بهبود مستمر مربوط به فرايند تدريس و پايين ترين آن نيز مربوط به فرايند يادگيري ارزيابي شده است . زماني با مطالعه زيرساخت هاي استقرار مديريت دانش در دانشگاه اصفهان از ديدگاه اعضاي هيأت علمي، نشان داد كه از نظر زير ساخت هاي فني و حرفه اي براي مديريت دانش در دانشگاه اصفهان هم اكنون مشكلي وجود ندارد، ولي از نظر مديريتي و فرهنگ سازماني جو مناسبي وجود ندارد. رهنورد و خاوندكار در شناسايي عوامل كليدي موفقيت سيستم مديريت دانش در دانشكد ه ها و مراكز آموزش عالي تهران نشان دادند كه عوامل كليدي موفقيت سيستم مديريت دانش در اين مؤسسات شامل توسعه ي منابع انساني، جهت گيري استراتژيك دانايي محور، زير ساخت سيستم هاي اطلاعاتي، فرهنگ مشاركتي، الگوگيري، ارزيابي و انتقال دانش و درگيري افراد مي باشند.