از سخن ناشر
در میان چهره های چپ و سازمانهای گونه گون چپگرا «پرویز نیکخواه» و «سازمان انقلابی حزب توده» و حواشی آن جامعه سوسیالیستهای ایرانی در اروپا - سازمان کنفدراسیون دانشجویان ایرانی در اروپا و دهها نام های جور واجور دیگر که همگی تحت عنوان «مبارزه علیه امپریالیسم» و «مبارزه علیه استبداد» ادعا می نمودند هر کدام به شکل و صورتی نه تنها در میان راه که در حساس ترین مراحل تاریخ به «خیانت» و «دوچهرگی» دست یازیدند. سرایی که نسلی در چهار دهه به دنبال آن رفتند به جای خدمت به «مردم» یا در خدمت «استبداد» در آمدند و با تن به ذلت وابستگی «استعمار» در دادند. عملکرد چپ طبق اسناد به جای مانده از ساواک که برگرفته از هزاران هزار گزارش «ماموران ویژه» یا عناصر «نفوذی» بوده نشان میدهد که چگونه جریانات بازیچه سیاستکاران و سیاستبازان حرفه ای قرار گرفته اند. نه تنها «ساواک» در درون کنفدراسیون «نفوذی» داشت بلکه «سازمان سیا» نیز در میان ماموران برجسته ای در سطوح «رهبری» برخوردار بود. همانگونه که سازمان «کا گ. ب» در درون چپ روسی ماموران خاص الخاص داشت. و در حساس ترین مراحل تاریخ و مواقع سرنوشت ساز آنگونه که ماموریت داشتند عمل میکردند موضوع پرویز نیکخواه، محمود جعفریان، کورش لاشائی، فیروز شیروانلو ... نه تنها خط سیاهی بود بر جریان چپ انقلابی، که زمینه اعدام، شکنجه، یاس نیروهای سیاسی را هم فراهم کرد. حضور فعال عناصر چپ در متن حکومت خاصه در پایگاههای فرهنگی رژیم پهلوی، تاثیری درازمدت داشت و جریان چپ را نه تنها «منزوی» که «مایوس» نمود. تاثیر کار سازمان انقلابی یکی از زمینه های پوسیدگی و از هم پاشیدگی کنفدراسیون و چپ غیر رسمی شد. در صورتی که کارنامه خیانت بار «چپ روسی» در دهه ۱۳۲۰ - ۱۳۴۰ و تا پایان رژیم پهلوی غیر قابل توصیف است. و از آن پس با پیروزی انقلاب اسلامی رنگ باخت و تمامی اسرار پشت پرده افشاء شد. آنچه در این متن می آید بخشی از استاد سازمان انقلابی خاصه پرویز نیکخواه می باشد. مسلماً انتشار اسناد افرادی جون جعفریان شیروانلو، لاشائی، نهاوندی و ... این مجموعه را کامل تر خواهد کرد و نه تنها از «تحریف تاریخ» جلوگیری می کند که دستمایه مناسبی در دسترس پژوهشگران و تاریخنگاران خواهد بود...