از پیشگفتار کتاب:
کتابی که از نظرتان می گذرد در واقع سرنوشت عده ای از این مردان و وقایع سالهای ۱۳۲۴ تا ۱۳۲۶، چهارمین دوره زمامداری قوام السلطنه، بازگشت آذربایجان و کردستان به دامان وطن و چگونگی تشکیل و از بین رفتن حزب دموکرات ایران است که از حساسترین و پر مخاطره ترین سالهای دوران مشروطیت و تاریخ معاصر ایران می باشد که متاسفانه از یاد رفته است. سالهایی که آذربایجان و کردستان بوسیله ایادی بیگانه عملاً از ایران جدا شده بود و با هنرنمایی قوام السلطنه در عرصه سیاست بین المللی و همکاری عده ای از وطن پرستان و آزادیخواهان در صحنه سیاسی ایران، این دو استان بزرگ دو مرتبه به ایران بازگردانیده شد و شاید اگر قوام السلطنه و این مردان وطن پرست و سیاستمدار در آن برهه از زمان پیدا نمی شدند و با سیاست و اندیشه و شجاعت خود گره این معضل سیاسی را باز نمی کردند چه بسا ایران هم مانند بعضی از کشورهای موجود بوسیلهٔ کشورهای استعمارگر و بخواست آنها تجزیه می گردید. اصولاً از بعد از جنگ بین الملل اول ایران همیشه در معرض تهدید تجزیه بوسیله دول استعماری روسیه و انگلیس بوده است و همیشه ایرانیان وطن پرست و غیرتمندی بوده اند که از تجزیه ایران جلوگیری کرده اند. متاسفانه به خاطر تحریف تاریخ این دوران که تحت جو اختناق که باز هم بیگانگان سهم بزرگی در آن داشته اند و همچنین خودخواهی خودبزرگ بینی و جاه طلبی و حتی بی انصافی بعضی از افراد و سیاستمداران آن زمان در این سالها آن طور که وقایع اتفاق افتاده در تاریخ ما ضبط نگردیده و اصل حقایق در بوته فراموشی و ابهام فرو رفته است...